اسامی میوه و سبزیجات به انگلیسی
هنگام یادگیری زبان انگلیسی یکی از مهمترین مواردی که زبان آموزان باید در یادگیری آن ها دقت کنند اسم انواع میوه و سبزیجات هستند تصور کنید وارد یک سوپر مارکت زنجیره ای شده اید و قصد دارید چند نوع میوه خریداری کنید ولی اسامی میوه ها را نمی دانید چه حسی به شما دست می دهد؟ آیا در هر شرایطی می توانید از یک دیکشتری استفاده کنید؟ از این رو دانستن اسم دقیق میوه ها امری بسیار ضروری برای شما عزیزان تلقی می شود و بهتر است آن ها را در جمله به کار ببرید تا ملکه ی ذهن شما شود. از این رو برای اینکه آن ها را بهتر آموزش ببیند در جمله و همراه با عکس آموزش خواهیم داد.
میوه | معنی | جمله | ترجمه |
Apple | سیب | The rotten apple injures its neighbours | سیب گندیده به همسایگانش (سیب های کناری) آسیب می رساند |
Watermelon | هندوانه | We cultivated maize and watermelons | ما ذرت و هندوانه کشت می کردیم |
Orange | نارنجی | I gave him some orange juice. | به او آب پرتقال دادم. |
Pear | گلابی | The pear shape is also known as the teardrop. | شکل گلابی به عنوان قطره اشک نیز شناخته می شود. |
Cherry | گیلاس | Cherry blossoms are in bloom for a short period. | شکوفه های گیلاس برای مدت کوتاهی شکوفا می شوند. |
Strawberry | توت فرنگی | Make new strawberry beds if required. | در صورت لزوم تخت (مکانی که توت فرنگی در آن کشت می شود) های توت فرنگی جدید درست کنید. |
Nectarine | شلیل | He left nectarines half eaten; boxes of raspberries went bad. | شلیل را نیمه خورده رها کرد. جعبه های تمشک خراب شد. |
Grape | انگور | Was it actually a grape, or some poisonous berry? | آیا در واقع انگور بود یا توت سمی؟ |
Mango | انبه | It smells like coco, mango, and pineapple. | بوی کوکو، انبه و آناناس می دهد. |
Blueberry | زغال اخته | The coffee was good and so was the blueberry pie. | قهوه و کیک زغال اخته هر دو خوب بودند. |
Pomegranate | انار | The principal fruit trees are the duri-an, mangosteen, custard-apple, pomegranate,. | درختان میوه اصلی عبارتند از دوری آن، ترنجبین، کاستارد-سیب، انار. |
Carambola(U.K) – starfruit (U.S) | کارامبولا (انگلستان) - ستاره میوه (ایالات متحده) | Star fruit trees like well-draining, moist and slightly acid soil | درختان میوه ستاره دار خاکی با زهکشی خوب ، مرطوب و کمی اسیدی را دوست دارند |
Plum | آلو | Savory and lush, with deep flavors of black cherry, plum, smoked meat and wild herbs, this is a classic southern Rhône Valley red wine. | خوش طعم و سرسبز، با طعم عمیق گیلاس سیاه، آلو، گوشت دودی و گیاهان وحشی، این شراب قرمز کلاسیک دره جنوبی رون است. |
Banana | موز | The jasmine, almond, banana, cork and coco-nut palm are among the trees. | درختان یاس، بادام، موز، چوب پنبه و نارگیل از جمله درختان این درخت هستند. |
Raspberry | تمشک | Huckleberry, blackberry and raspberry bushes are common in the north sections. | بوته های هاکلبری، شاه توت و تمشک در بخش های شمالی رایج است. |
Mandarin | نارنگی | Iranians love mandarin | ایرانی ها عاشق نارنگی هستند |
Jackfruit | نان صحرایی | She grows saplings of neem, mango and jackfruit for sale | او نهال های چریش، انبه و جک فروت را برای فروش پرورش می دهد |
Papaya | پاپایا | The small farm produces papaya, string beans, dasheen and plantain. | این مزرعه کوچک پاپایا، لوبیا چیتی، داشین و چنار تولید می کند. |
Kiwi | کیوی | The Kiwi fruit already contains a lot of a special enzyme called a proteinase. | میوه کیوی در حال حاضر حاوی مقدار زیادی آنزیم خاص به نام پروتئیناز است. |
Pineapple | آناناس | The pineapple is the most favoured by Cubans. | آناناس بیشتر مورد علاقه مردم کوبایی است. |
Lime | لیمو شیرازی | Salt, lime and gypsum are abundant. | نمک، آهک و گچ فراوان است. |
Lemon | لیمو | She focused on mixing dish soap and lemon juice in her palm. | او روی مخلوط کردن صابون ظرفشویی و آب لیمو در کف دستش تمرکز کرد. |
Apricot | زردآلو | Orchards of apple and apricot surround the villages. | باغ های سیب و زردآلو روستاها را احاطه کرده است. |
Grapefruit | گریپ فروت | The restaurant's bar specializes in martinis and mojitos, such as a guava grapefruit mojito. | بار این رستوران در مارتینی و موهیتو مانند موهیتو گریپ فروت گواوا تخصص دارد. |
Melon | خربزه | Of the melon and cucumber there are both bitter and sweet varieties. | از خربزه و خیار هر دو گونه تلخ و شیرین وجود دارد. |
Coconut | نارگیل | White curries are, mild, based on coconut milk and very liquid. | کاری سفید، ملایم، بر پایه شیر نارگیل و بسیار مایع است. |
Avocado | آووکادو | It was filled with a cool creamy avocado in a delicious spicy chicken sauce. | با یک آووکادوی خامه ای خنک در یک سس مرغ تند خوشمزه پر شده بود. |
Peach | هلو | "I'll bet it's because they ate that peach!" cried the kitten. | شرط می بندم به این دلیل است که آن هلو را خوردند! گربه گریه کرد |
سبزیجات | معنی | جمله | ترجمه |
Corn | ذرت | Why wouldn't we make corn better? | چرا ذرت را بهتر نکنیم؟ |
Mushroom | قارچ | This grows under oaks, in clusters - a most unusual character for the mushroom, and is said to be excellent for the table. | این در زیر بلوط ها، به صورت خوشه ای رشد می کند - غیرمعمول ترین شخصیت برای قارچ، و گفته می شود که برای میز عالی است. |
Broccoli | کلم بروکلی | The broccoli tasted normal, and she ate all of them. | طعم کلم بروکلی معمولی بود و او همه آنها را خورد. |
Cucumber | خیار | Of the melon and cucumber there are both bitter and sweet varieties. | از خربزه و خیار هر دو گونه تلخ و شیرین وجود دارد. |
Carrot | هویج | " Carrot rootes " were then raised in several parts of England, and sometimes by farmers. | "ریشه هویج" سپس در چندین بخش از انگلستان و گاهی توسط کشاورزان پرورش داده شد. |
Brussels sprout | کلم بروکسل | Place Brussels sprouts in a steamer basket over boiling water. | کلم بروکسل را در یک سبد بخارپز روی آب جوش قرار دهید. |
Pumpkin | کدو تنبل | To make a Halloween lantern, you first have to gouge out the inside of the pumpkin | برای ساخت فانوس هالووین ، ابتدا باید قسمت داخلی کدو را بیرون بیاورید |
Cabbage | کلم | Potatoes, cabbage and lettuce are much grown for the early Northern markets. | سیب زمینی، کلم و کاهو برای بازارهای اولیه شمالی بسیار رشد می کنند. |
Potato | سیب زمینی | Katie stared at the potato in her hand. | کتی به سیب زمینی در دستش خیره شد. |
Eggplant | بادمجان | Specialty pizza toppings include broccoli, spinach, eggplant and black olives. | رویه های مخصوص پیتزا شامل بروکلی، اسفناج، بادمجان و زیتون سیاه است. |
Sweet potato | سیب زمینی شیرین | Our farmers are excellent cultivators of the sweet potato | کشاورزان ما پرورش دهندگان عالی سیب زمینی شیرین هستند |
Turnip | شلغم | If the turnip is dry, it is watered, each drop carefully metered out. | اگر شلغم خشک است ، آبیاری می شود ، هر قطره با دقت اندازه گیری می شود. |
Courgette (U.K.)/zucchini (U.S.) | کدو سبز (انگلستان)/کدو سبز (ایالات متحده) | Coarsely grate the zucchini and carrots | کدو سبز و هویج را درشت رنده کنید |
Green chilli | فلفل سبز | In Bombay and western areas, the big green chilli pepper is stuffed with a roasted, spiced flour mix and fried. | در بمبئی و مناطق غربی، فلفل سبز چیلی بزرگ را با مخلوط آرد بو داده و ادویهای پر میکنند و سرخ میکنند. |
Onion | پیاز | He is growing onions in the garden this year. | او امسال در باغ پیاز می کارد. |
Lettuce | کاهو | An average dinner in our house is fish or baked chicken with lambs lettuce. | یک شام متوسط در خانه ما ماهی یا مرغ پخته با کاهو بره است. |
Radish | تربچه | She carved a flower out of a radish | او یک گل از تربچه تراشید |
Pea | نخود فرنگی | He started tipping the pea pods into a pan | او شروع کرد به ریختن غلاف های نخود در تابه |
Asparagus | مارچوبه | If the asparagus is fresh, then snap the stalks where they bend, otherwise cut | اگر مارچوبه تازه است، ساقه ها را در جایی که خم می شوند بچسبانید، در غیر این صورت برش دهید |
Celery | کرفس | Finely chop the shallots, garlic, basil, celery, parsley and beetroot and place in a bowl. | موسیر، سیر، ریحان، کرفس، جعفری و چغندر را ریز خرد کرده و در ظرفی بریزید. |
Green pepper | فلفل سبز | Likewise for a very nice green pepper plant | به همین ترتیب برای یک گیاه فلفل سبز بسیار زیبا |
French beans | نخود فرنگی | In the first week, sow peas for the last crop of the season; also French beans. | در هفته اول، نخود فرنگی را برای آخرین محصول فصل بکارید. همچنین بلند و لوبیا فرانسوی. |
Spinach | اسفناج | The spinach has gone bright green and almost melted into the hot sauce. | اسفناج سبز روشن شده و تقریباً در سس تند حل شده است. |
Beetroot/beet (U.S.) | چغندر/چغندر (ایالات متحده) | he salad will have a purple/red hue from the beetroot | سالاد او یک رنگ بنفش/قرمز از چغندر خواهد داشت |
Red chillies/red chili peppers (U.S.) | فلفل قرمز/فلفل قرمز چیلی (ایالات متحده) | Mix the crab meat with chopped cucumber, tomato, fresh red chillies and coriander. | گوشت خرچنگ را با خیار خرد شده ، گوجه فرنگی ، فلفل قرمز تازه و گشنیز مخلوط کنید. |
Bean |
لوبیا |
Destiny helped her with planting the green bean seeds. | سرنوشت به او در کاشت دانه های لوبیا سبز کمک کرد. |
سبزیجات دارویی | معنی | جمله | ترجمه |
Cilantro/coriander | گشنیز | Flavor it with roasted ground cumin and fresh cilantro . | آن را با زیره برشته شده و گشنیز تازه طعم دار کنید. |
Artichoke | کنگر فرنگی | Mix in 1 tablespoon of the reserved artichoke marinade | 1 قاشق غذاخوری ماریناد کنگر فرنگی مخلوط کنید |
Rosemary | رزماری | The Romans also spread plantings of rosemary and mint far and wide. | رومی ها همچنین کاشت رزماری و نعناع را در دوردست ها گسترش دادند. |
Bay leaves | برگ بو | The sharpened head of a bear spear was enlarged and usually took the form of a bay leaf. | سر تیز نیزه خرس بزرگ شده بود و معمولاً به شکل برگ بو در می آمد. |
Mint leaves | برگ نعناع | This soup is sometimes served with a fresh mint leaf on top | این سوپ را گاهی با یک برگ نعنای تازه روی آن سرو می کنند |
Basil | ریحان | garnish the baked pizza with fresh basil | پیتزای پخته شده را با ریحان تازه تزئین کنید |
Clove | میخک | rub a dish with a crushed clove of garlic | یک ظرف را با یک حبه سیر له شده بمالید |
Olive | زیتون | a cucumber and olive salad | سالاد خیار و الویه |
Shallot | موسیر | Sea-kale, asparagus and peas raised in frames may now be planted; also garlic and shallots | کلم پیچ دریایی، مارچوبه و نخود پرورش یافته در قاب ها اکنون می توانند کاشته شوند. همچنین سیر و موسیر |
Turmeric | زردچوبه | Her turmeric pies are a great favorite - cream cheese flavored with turmeric in pastry | شیرینی زردچوبه او بسیار مورد علاقه است – که همراه با پنیر خامه ای با طعم زردچوبه در شیرینی |
Garlic | سیر | She asks again as the cook starts to prepare the accompanying potato and garlic purée | وقتی آشپز شروع به تهیه پوره سیب زمینی و سیر همراهش می کند، دوباره پرسید |
Ginger | زنجبیل | Add the chopped garlic, ginger, chopped green chilli and lime leaves | سیر خرد شده، زنجبیل، فلفل سبز خرد شده و برگ های لیموترش را اضافه کنید |
Onion | پیاز | He is growing onions in the garden this year | او امسال در باغ پیاز می کارد |
Spring onions/green onions | پیاز چه | Garnish with a little chopped spring onion.
| با کمی پیاز خرد شده تزیین کنید. |
Lemongrass | علف لیمو | Lemongrass oil assists in clearing up oily skin and acne | روغن علف لیمو به پاکسازی پوست چرب و آکنه کمک می کند |
Chives | تره | Both chives and marjoram make attractive edgings for a vegetable bed | هم تره و هم مرزنجوش لبه های جذابی برای باغچه ی سبزی ایجاد می کنند |
مقالات مرتبط
نظرها
اولین نفری باشید که نظر میگذارید