لوگو انگلیش کلینیک
اصطلاحات بازی Call of Duty

اصطلاحات بازی Call of Duty

03/02/09 13 دقیقه برای مطالعه 33438

امروزه دیگر کودکان به سان دوران کودکی ما تنها در کوچه ها و محله به بازی های سنتی علاقه ای ندارند و بیشتر تلاش می کنند بازی های مدرن و مجازی را انجام دهند که نه تنها یک تفریح است بلکه هم برای آن ها درآمد مالی به همراه دارد و در یادگیری زبان انگلیسی نیز به آن ها کمک می کند. امروزه به صورت علمی ثابت شده است که کودکان و نوجوانان می توانند با استفاده از بازی زبان دوم را بهتر آموزش ببینند و فرایند یادگیری برای آن ها ساده تر شود. یکی از محبوب ترین بازی های آنلاین و آفلاین که در پلت فرم های مختلف انجام می گیرد Call of Duty یا همان ندای وظیفه است.  

سال های زیادی است که بازی ندای وظیفه در عرصه ی بازی های آنلاین فعالیت می کند از این رو توانسته است برای خود زبان مشخص و ویژه ای را ایجاد کند. از آنجایی که در این بازی سرعت عمل از اهمیت بالایی برخوردار است و بازیکن ها باید یکدیگر را از تاکتیک و استراتژی بازی با خبر کنند بنابراین باید قادر باشند با هم مکالمه داشته و از لغات و اصطلاحات اختصاصی خود نیز بهره بگیرند. در این پست ما قصد داریم برای شما مهمترین اصطلاحات این بازی آنلاین را که در نسخه ی مالتی مدیای آن استفاده می شود معرفی کرده تا شما را برای یک تجربه ی عالی آماده کنیم. 

 

اسلنگ های داخل بازی Call of Duty

Beam (noun/verb): اگر اسم باشد به تفنگی اطلاق می شود که به طور باورنکردنی مستقیم شلیک می کند یا اگر به صورت فعل به کار رود به فردی دستور می دهید که مستقیم به شخصی شلیک کند.

Bertha (n): گاهی اوقات به عنوان "Big Bertha" نیز" شناخته می شود، به کامیون های باری موجود در اطراف Verdansk اشاره دارد.

Bot (n): یک بازیکن بد، به ویژه بازیکنی که گیم پلی آن به اندازه کافی قابل پیش بینی است و به راحتی می توان آن را کشت.

Breaking cameras (v): وقتی کسی کاری را انجام می دهد که به او چشم اندازی آسان تر از آنچه سرورها به شما اجازه می دهند، می دهد، به طوری که POV شما تعداد کمی از آنها را می بیند در حالی که دوربین او تعداد زیادی از شما را می بیند. 

Chalk (v): اگر به صورت فعل به کار رود به این معنی است که یک چیز در حال تمام شدن است. ولی اگر به صورت صفت به کار رود به معنی این است که یک چیز تمام شده است 

Comms (n): در حالی که "comms" به طور سنتی فقط مخففی برای "communication" است، اما اکنون بیشتر زمانی استفاده می شود که کسی می خواهد  به هم تیمی های خود بگوید رادیوها و بیسیم ها را قطع کنند

Cracked (adjective): معمولاً به کسی اشاره می‌کند که طوری بازی می‌کند که انگار مقداری G-FUEL مصرف کرده است و باعث می‌شود که به همان اندازه تقویت و تمرکز داشته باشد.

 

دیکشنری خود بازی 

Ace: بازیکنی که هر پنج حریف (کل تیم) را در یک دور می کشد.

ADS: هدف گیری از دوربین یک سلاح به منظور افزایش دقت یا ایجاد صدای کمتر در حین حرکت.

:Bait یک بازیکن خود را قربانی می کند تا حریف را به موقعیت نامساعدی بکشاند.

Bait & switch: یک بازیکن در حال عقب نشینی تیراندازی می کند، در حالی که یک هم تیمی که به خوبی آماده شده است، بازیکن دشمن را غافل گیر می کند.

Bomb spot: موقعیت خاصی که در آن یک بمب کار گذاشته می شود تا به تیم مهاجم نسبت به تیم مدافع برتری داده شود که آن را خنثی کند.

Bunny hop: یک تکنیک حرکتی که به بازیکنان اجازه می دهد مسافت های بیشتری را بپرند. اغلب برای به دست آوردن مزیت در درگیری با اسلحه استفاده می شود.

Clutch: بازیکنی انفرادی که یک راند را برنده می شود، علی رغم اینکه تعداد حریفان از او بیشتر است.

Contest: جلوگیری از کسب امتیاز تیم دشمن با اشغال همزمان هدف.

Crack aiming: بازیکنی که به سرعت از دوربین سلاح خود استفاده می کند تا جلوی درگیری با اسلحه را بگیرد.

Deady: ارتقای میدانی که به کاربر امکان می دهد برای مدت کوتاهی هیچ صدایی ایجاد نکند.

Drop shot: بازیکنی که در حین درگیری با اسلحه از حالت ایستاده به حالت عمودی حرکت می کند تا از ضربات حریف خود فرار کند.

Ego chall: به چالش کشیدن یک بازیکن دشمن با وجود اینکه در موقعیت نامناسبی قرار دارد، به درگیری مسلحانه.

Entry (player): اولین بازیکنی که ماموریت را به چالش می کشد.

First blood: اولین فردی که در بازی کشته می شود. 

Flanking: یک یا چند بازیکن به صورت مخفیانه در پشت خطوط دشمن می روند تا بازیکنان دشمن غافلگیر کنند.

Flash: مخفف flashbang grenade – ماده ای منفجره که به طور موقت حریفان را کور می کند.

Flex: نقشی انعطاف‌پذیر که در آن بازیکن بین مسئولیت‌های یک بازیکن SMG (مسلسل فرعی) و AR (تفنگ تهاجمی) سوئیچ می‌کند. معمولاً به نیازهای نقشه و حالت خاص بستگی دارد.

Hill time: مدت زمانی که یک بازیکن برای اشغال ناحیه HardPoint صرف کرده است.

Holding a cross: بازیکنی که در حال تماشای نقشه است تا هنگام حرکت دشمن به هم تیمی ها اطلاع دهد.

IGL: مخفف رهبر درون بازی. بازیکنی که استراتژی تیمش را چه قبل و چه در طول یک دور تعیین می کند.

Jiggle peek: حرکت جلو و عقب با سرعت بالا در نزدیکی دیوار برای نگاه کردن به اطراف

Jump shot: پریدن در حین درگیری با اسلحه به منظور کسب مزیت.

K/D: نسبت کشتار به مرگ. یک معیار عملکرد که بر اساس تعداد کشته‌ها تقسیم بر تعداد مرگ‌ها محاسبه می‌شود. این نسبت برای نمایش عملکرد بازیکن استفاده می شود.

Kobe: یک نارنجک بسیار قوی که معمولاً از راه دور پرتاب می شود.

Nade spot: منطقه ای از پیش آماده شده که در آن یک یا چند نارنجک پرتاب می شود.

Ninja defuse: بازیکنی که بمب را خنثی می کند بدون اینکه تیم دیگر از آن مطلع باشد.

OE: بازیکنی که به جای بازگشت به سمت خود برای بازگرداندن کنترل از دست رفته، به سمت حریف در نقشه فشار می آورد.

Onliner: یک اصطلاح عامیانه برای توصیف بازیکنی است که در مسابقات آنلاین عملکرد خوبی دارد اما در LAN (شبکه محلی) عملکرد ضعیفی دارد.

Peek/peeking: بازیکنی که برای کسب اطلاعات در مورد موقعیت های دشمن یا درگیر شدن با بازیکن دشمن، پوشش را ترک می کند.

Pick/playing for a pick: یک استراتژی کم خطر که در آن یک تیم منفعلانه بازی می کند تا یک نفر را بکشد و کنترل نقشه را به دست آورد.

Pinch: دو یا چند بازیکن که از جهات مختلف فشار را به یک منطقه مشخص تحمیل می کنند

Playing your life: به منظور زنده ماندن برای مدت زمان طولانی ، فعالانه از تعامل اجتناب کنید. اغلب بازیکنان این کار را برای نیرومند کردن قوا و کم کردن زمان انجام می دهند

Pre-aim: بازیکنی که هدف خود را در موقعیت خاصی نگه می دارد و موقعیت حریف را پیش بینی می کند.

Pre-fire: بازیکنی که سلاح خود را در یک موقعیت مشخص هدف گیری می کند، بدون اینکه بداند کسی در آنجا هست یا خیر.

Pre-nade: نارنجکی که در شروع یک دور در یک موقعیت اصلی پرتاب می شود تا اولین فرد را بکشد.

Quickscope: هدف گیری و تیر اندازی سریع با اسلحه ی اسنایپ

Respawn modes: زمانی که یک تیم علی رغم شکست 0-2، معمولاً در چارچوب بازی بهترین از پنج رقابت، سری را برنده می شود.

Rotate: تیمی که از یک منطقه نقشه به منطقه دیگر حرکت می کند تا موقعیت استراتژیک بعدی را در دست بگیرد.

Rush: بازیکن/تیمی که خیلی سریع به سمت دشمن/هدف حمله می کنند تا آنها را غافل گیر کنند.

S&D star: بازیکنی که به دلیل عملکرد خوب در جستجوی آنلاین و نابود کردن مسابقات، شهرت پیدا کرده است. معمولاً به یک بازیکن تازه کار یا آماتور اشاره دارد.

Slaying power: قدرت شلیک و کشتن یک تیم که سبب می شود در نبردها پیروز شوند و کمتر کشته بدهند. 

Spawn trap: موقعیت اقامت بازیکنان یک تیم که تیم حریف را مجبور می کند تا در مناطق بد مجدد زنده شوند. 

Spawn: با یک جان جدید وارد بازی شدن. گاهی اوقات به منطقه ای که فرد در آنجا به زندگی برگشته نیز اشاره دارد. 

Spawned out: هنگامی که یک تیم کنترل یک هدف یا منطقه را از دست می دهد، آنها را مجبور به منطق ای دورتر می کشانند

Strat: مخفف استراتژی. تاکتیک هایی که یک تیم در طول یک راند بازی استفاده می کند.

Stun: یک نارنجک کاربردی که حرکت دشمن را برای لحظه ای کند می کند.

Tac-sprint: دویدن تاکتیکی، به حرکته سریعی گفته می شود که بازیکن سریع تر از حالت عادی می دود

Trade: کشتن دشمن دقیقا بعد از آنکه یار شما کشته باشد. 

 

کلام آخر 

همانطور که در مطالب بالا مشاهده کردید اصطلاحات موجود در یک بازی بسیار پیچیده تر از آن چیزی است که شما تصورش را می کنید و از آن جهت که کسانی که به صورت آنلاین این گیم ها را بازی می کنند نیاز دارند به این اصطلاحات تسلط داشته باشند از این رو بر آن شدیم بخشی از اصلی ترین اصطلاحات این بازی خاص را برای شما بیاوریم. ما در انگلیش کلینیک امیداریم بتوانیم شما در در هر زمینه از یادگیری زبان انگلیسی یاری بخشیم .

 

دوره اصطلاحات زبان انگلیسی کلینیک زبان رفیعی


نظرها

اولین نفری باشید که نظر میگذارید

دوره‌های انگلیش کلینیک متناسب با نیاز زبان‌آموزان

@privacyblongsto rafieienglishclinic