اصطلاحات برگرفته شده از حیوانات در زبان انگلیسی
He had ants in his pants
به جمله بالا دقت کنید بسیاری از زبان آموزان چنین اصطلاحاتی را به صورت تحت الفظی ترجمه می کنند به یک معنی بی ربط و خارج از عرف می رسند ولی وقتی که به اصل متن و محتوای آن دقت می کنید به اصلی معنی این جمله پی می برید. عشق به حیوانات در زبان انگلیسی دلیل شده است تا انگلیسی زبانان اصطلاحات و جملات رایج را از روی حیوانات بکار ببرند.
اصطلاح | معنی | جملات مثال |
---|---|---|
ants in one's pants | یکی از اصطلاحاتی که در فارسی نیز معادل دارد تو شلوارت مگس داری؟ یا چرا آروم و قرار نداری | Kia had ants in her pants the day before her interview کیا پیش از مصاحبه اش آروم و قرار نداشت |
(the) birds and the bees | آموزش جنسی یکی از اصطلاحاتی که برای کودکان بکار می برند. | I learned about the birds and the bees when my baby brother was born من هنگامی که برادرم بدنیا آمد آموزش جنسی را متوجه شدم |
cat nap | چرت کوتاه | I'm going to have a cat nap while you're cooking dinner وقتی داری آشپزی می کنی من یک چرت سریع بزنم |
cat's got one's tongue | از خجالت صحبت نکردن (موش زبونت رو خورده) | It looks like the cat's got your tongue, Niloo. Are you always this quiet به نظر می رسد نیلو موش زبونت رو خورده. همیشه ساکتی؟ |
chicken out | ترسیدن، پا پس کشیدن | I was going to take a ride on Majid's motorcycle, but I chickened out when he gave me a helmet to wear قرار بود با موتور مجید یک دوری بزنم ولی وقتی بهم کلاه کاسکت را داد پا پس کشیدم |
clam up | سکوت کردن | Arthur clammed up when I asked him about his family وقتی از آرتور در مورد خانوادش پرسیدم سکوت اختیار کرد |
copy cat | مقلد این اصطلاح در بخش حقوقی و جنایی نیز برای قاتلین مقلد زیاد بکار می رود | My sister is such a copy cat. First she bought the same car as me, and now she's applying to my school خواهر من یکی مقلد حرفه ای است. ابتدا ماشین شبیه ماشین من روخرید حالا هم به همان مدرسه من می رود |
dog days | روزهای بسیار گرم | I sleep in the basement during the dog days of August در روزهای بسیار گرم ماه آگوست من در زیرزمین می خوابم |
dropping like flies | مردن/ کم آوردن | My roses are dropping like flies in this early frost رزهای من در اولین سرما سریع پژمرده شدند |
eager beaver | مشتاق | Ever since he got his new drill set my husband has been an eager beaver around the house از وقتی که همسرم وسایل دریل جدیدش را فرستاده است در اطراف خونه خیلی مشتاق برای تعمیر شده است |
fishy | عجیب ، مشکوک | I knew something fishy was going on when I saw all of my friends' cars in my mom's driveway وقتی ماشین همه ی دوستانم را دیدن فهمیدم یک چیز عجیبی داره اتفاق می افته |
have a cow | سر چیز بی ارزش ناراحت شدن | My teacher had a cow when she realized nobody had done the homework وقتی معلم ما متوجه شد کسی تکالیفش را انجام نداده است سریع ناراحت شد |
hold your horses | صبر کن | Hold your horses! I'll be done in the washroom in a minute صبرکن! تا چند دقیقه دیگر در حمام کارم تمام خواهد شد |
holy cow! | اوووه، عجب چیزی! (نشان سورپرایز) | Holy cow! I can't believe you ate everything on your plate واااااو! باور نمیشه کل بشقابت را خوردی |
horse around | شلوغ کردن | If you're going to horse around, please go outside اگر می خواهی شلوغ بازی در بیارید برید بیرون خانه. |
get the lion's share | بالاترین درصد را گرفتن (بیشتر در امور مالی) | My aunt got the lion's share of the inheritance او بالاترین میزان از ارث را برد |
in the dog house | با کسی مشکل داشتن | I don't think Mahsa is coming out tonight. She's still in the dog house for forgetting Shahla's birthday من فکر نکنم مهسا امشب بیرون بیاد او هنوز نیز به خاطر فراموش کردن تولد شهلا با او مشکل داشته |
kill two birds with one stone | با یک تیر دو نشون زدن | If you pick the groceries up when you drop George off for his shift, you will kill two birds with one stone اگر وقتی داری میری سر کار وسایل را نیز خرید کنی با دو تیر دو نشان را زده ای |
kitty corner | روبروی جایی | The gas station is kitty corner to the library پمپ بنزین روبروی کتابخانه است |
let the cat out of the bag | سر را فاش کردن | Who let the cat out of the bag about the surprise party کی مهمانی سورپرایز را فاش کرد (لو داد) ؟ |
(a) little bird told me | یک کلاغ بهم گفت | A little bird told me that you are thinking of quitting your job یک کلاغ گفت می خوای شغلت را ول کنی |
make a beeline | مستقیم به جای رفتن | My grandma made a beeline for the smoking room as soon as she got off the airplane وقتی پرواز نشست مادربزرگت سریع به سمت اتاق سیگار رفت |
monkey see, monkey do | تقلید کورکورانه (مثل میمون تقلید کردن، مثل طوطی تقلید کردن) | Our one-year-old is saying bad words now. I told my husband, "Monkey see, monkey do" بچه ی یک ساله ی ما لغات بد را تکرار می کند من به همسر گفتم "مثل طوطی تکرار می کنه" |
nest egg | پس انداز | We have a nest egg that we might have to use if Neda goes on sick leave ما برای خود پس اندازی داریم که اگر ندا به مرخصی استعلاجی برود از آن استفاده می کنیم |
pig out | در خوردن زیاده روی کرددن | I pigged out on pancakes so I don't have room for lunch من در خورد پنکک زیاده روی کردن پس جایی برای نهار ندارم |
raining cats and dogs | شدیدا بارون باریدن | I forgot my umbrella, and it was raining cats and dogs من چتر خودم را فراموش کردم و به شدت داشت بارون می بارید |
rat race | رقابت شدید برای جایگاه یا موقعیتی | I'm ready to leave this rat race and retire in Mexico من دوست دارم این رفابت تنگاتنگ رو ول کنم و در مکزیکو بازنشسته شوم |
smell a rat | زیر آب زدن | I asked my brothers not to tell my parents that I went out, but I could smell a rat as soon as I opened the door از برادرم خواستم به خانواده نگوید که به بیرون رفتم ولی به محض اینکه پام را به بیرون گذاشتم بوی زیر آب زنی را حس کردم |
straight from the horse's mouth | از منبع اصلی | I know Mozhgan is pregnant, because I heard it straight from the horse's mouth من می دانستم مژگان باردار است زیرا از منبع اصلی شنیده بودم |
take the bull by the horns | با چالش مواجه شدن | If you really think you deserve a promotion, you'll have to take the bull by the horns اگر واقعا احساس می کنی لیاقت این ترفیع را داری ، باید با چالش ها نیز روبرو شوی |
until the cows come home | برای مدت زمان طولانی | I could eat pizza and ice-cream until the cows come home من به مدت زیادی می تونم پیتزا و بستنی بخورم |
توجه داشته باشید که این ها بخش کوتاهی از اصطلاحاتی هستند که لغات حیوانی داخل آن ها هستند ولی آن ها مکرر در زندگی روزمره می شنوم. دقت داشته باشید گاهی اوقات این اصطلاحات در زبان فارسی نیز معادل های مشابهی دارند ولی به دلیل تفاوت فرهنگی موجود برخی از حیوانات آن متفاوت می باشند. در انتها از شما می خواهم نگاهی به آن ها نیز بیاندازید. اگر شما نیز اصطلاحات مشابهی را می دانید در انتهای این پست کانت بگذارید.
مقالات مرتبط
نظرها
اولین نفری باشید که نظر میگذارید