لوگو انگلیش کلینیک
اصطلاحات برگرفته شده از حیوانات در زبان انگلیسی

اصطلاحات برگرفته شده از حیوانات در زبان انگلیسی

03/01/31 13 دقیقه برای مطالعه 3173

 

He had ants in his pants

به جمله بالا دقت کنید بسیاری از زبان آموزان چنین اصطلاحاتی را به صورت تحت الفظی ترجمه می کنند به یک معنی بی ربط و خارج از عرف می رسند ولی وقتی که به اصل متن و محتوای آن دقت می کنید به اصلی معنی این جمله پی می برید. عشق به حیوانات در زبان انگلیسی دلیل شده است تا انگلیسی زبانان اصطلاحات و جملات رایج را از روی حیوانات بکار ببرند. 

اصطلاحمعنیجملات مثال
ants in one's pants

یکی از اصطلاحاتی که در فارسی نیز معادل دارد 

تو شلوارت مگس داری؟ 

یا چرا آروم و قرار نداری

Kia had ants in her pants the day before her interview

کیا پیش از مصاحبه اش آروم و قرار نداشت 

(the) birds and the bees

آموزش جنسی

یکی از اصطلاحاتی که برای کودکان بکار می برند.

I learned about the birds and the bees when my baby brother was born

من هنگامی که برادرم بدنیا آمد آموزش جنسی را متوجه شدم 

cat napچرت کوتاه 

I'm going to have a cat nap while you're cooking dinner

وقتی داری آشپزی می کنی من یک چرت سریع بزنم 

cat's got one's tongue

از خجالت صحبت نکردن 

(موش زبونت رو خورده) 

It looks like the cat's got your tongue, Niloo. Are you always this quiet

به نظر می رسد نیلو موش زبونت رو خورده. همیشه ساکتی؟ 

chicken outترسیدن، پا پس کشیدن 

I was going to take a ride on Majid's motorcycle, but I chickened out when he gave me a helmet to wear

قرار بود با موتور مجید یک دوری بزنم ولی وقتی بهم کلاه کاسکت را داد پا پس کشیدم 

clam upسکوت کردن 

Arthur clammed up when I asked him about his family

وقتی از آرتور در مورد خانوادش پرسیدم سکوت اختیار کرد

copy cat

مقلد

این اصطلاح در بخش حقوقی و جنایی نیز برای قاتلین مقلد زیاد بکار می رود

My sister is such a copy cat. First she bought the same car as me, and now she's applying to my school

خواهر من یکی مقلد حرفه ای است. ابتدا ماشین شبیه ماشین من روخرید حالا هم به همان مدرسه من می رود 

dog daysروزهای بسیار گرم 

I sleep in the basement during the dog days of August

در روزهای بسیار گرم ماه آگوست من در زیرزمین می خوابم 

dropping like fliesمردن/ کم آوردن 

My roses are dropping like flies in this early frost

رزهای من در اولین سرما سریع پژمرده شدند 

eager beaverمشتاق

Ever since he got his new drill set my husband has been an eager beaver around the house

از وقتی که همسرم وسایل دریل جدیدش را فرستاده است در اطراف خونه خیلی مشتاق برای تعمیر شده است 

fishyعجیب ، مشکوک 

I knew something fishy was going on when I saw all of my friends' cars in my mom's driveway

وقتی ماشین همه ی دوستانم را دیدن فهمیدم یک چیز عجیبی داره اتفاق می افته 

have a cowسر چیز بی ارزش ناراحت شدن 

My teacher had a cow when she realized nobody had done the homework

وقتی معلم ما متوجه شد کسی تکالیفش را انجام نداده است سریع ناراحت شد 

hold your horses

صبر کن

Hold your horses! I'll be done in the washroom in a minute

صبرکن! تا چند دقیقه دیگر در حمام کارم تمام خواهد شد 

holy cow!

اوووه، عجب چیزی!

(نشان سورپرایز)

Holy cow! I can't believe you ate everything on your plate

واااااو! باور نمیشه کل بشقابت را خوردی 

horse aroundشلوغ کردن 

If you're going to horse around, please go outside

اگر می خواهی شلوغ بازی در بیارید برید بیرون خانه. 

get the lion's share

بالاترین درصد را گرفتن

(بیشتر در امور مالی)

My aunt got the lion's share of the inheritance

او بالاترین میزان از ارث را برد 

in the dog house

با کسی مشکل داشتن

I don't think Mahsa is coming out tonight. She's still in the dog house for forgetting Shahla's birthday

من فکر نکنم مهسا امشب بیرون بیاد او هنوز نیز به خاطر فراموش کردن تولد شهلا با او مشکل داشته 

kill two birds with one stoneبا یک تیر دو نشون زدن 

If you pick the groceries up when you drop George off for his shift, you will kill two birds with one stone

اگر وقتی داری میری سر کار وسایل را نیز خرید کنی با دو تیر دو نشان را زده ای 

kitty corner

روبروی جایی

The gas station is kitty corner to the library

پمپ بنزین روبروی کتابخانه است 

let the cat out of the bagسر را فاش کردن 

Who let the cat out of the bag about the surprise party

کی مهمانی سورپرایز را فاش کرد (لو داد) ؟ 

(a) little bird told meیک کلاغ بهم گفت 

A little bird told me that you are thinking of quitting your job

یک کلاغ گفت می خوای شغلت را ول کنی 

make a beelineمستقیم به جای رفتن 

My grandma made a beeline for the smoking room as soon as she got off the airplane

وقتی پرواز نشست مادربزرگت سریع به سمت اتاق سیگار رفت 

monkey see, monkey do

تقلید کورکورانه

(مثل میمون تقلید کردن، مثل طوطی تقلید کردن)

Our one-year-old is saying bad words now. I told my husband, "Monkey see, monkey do"

بچه ی یک ساله ی ما لغات بد را تکرار می کند من به همسر گفتم "مثل طوطی تکرار می کنه" 

nest eggپس انداز

We have a nest egg that we might have to use if Neda goes on sick leave

ما برای خود پس اندازی داریم که اگر ندا به مرخصی استعلاجی برود از آن استفاده  می کنیم 

pig outدر خوردن زیاده روی کرددن 

pigged out on pancakes so I don't have room for lunch

من در خورد پنکک زیاده روی کردن پس جایی برای نهار ندارم 

raining cats and dogsشدیدا بارون باریدن 

I forgot my umbrella, and it was raining cats and dogs

من چتر خودم را فراموش کردم و به شدت داشت بارون می بارید 

rat raceرقابت شدید برای جایگاه یا موقعیتی 

I'm ready to leave this rat race and retire in Mexico

من دوست دارم این رفابت تنگاتنگ رو ول کنم و در مکزیکو بازنشسته شوم 

smell a rat

زیر آب زدن

I asked my brothers not to tell my parents that I went out, but I could smell a rat as soon as I opened the door

از برادرم خواستم به خانواده نگوید که به بیرون رفتم ولی به محض اینکه پام را به بیرون گذاشتم بوی زیر آب زنی را حس کردم 

straight from the horse's mouthاز منبع اصلی 

I know Mozhgan  is pregnant, because I heard it straight from the horse's mouth

من می دانستم مژگان باردار است زیرا  از منبع اصلی شنیده بودم 

take the bull by the hornsبا چالش مواجه شدن 

If you really think you deserve a promotion, you'll have to take the bull by the horns

اگر واقعا احساس می کنی لیاقت این ترفیع را داری ، باید با چالش ها نیز روبرو شوی 

until the cows come homeبرای مدت زمان طولانی 

I could eat pizza and ice-cream until the cows come home

من به مدت زیادی می تونم پیتزا و بستنی بخورم 

 

 

توجه داشته باشید که این ها بخش کوتاهی از اصطلاحاتی هستند که لغات حیوانی داخل آن ها هستند ولی آن ها مکرر در زندگی روزمره می شنوم. دقت داشته باشید گاهی اوقات این اصطلاحات در زبان فارسی نیز معادل های مشابهی دارند ولی به دلیل تفاوت فرهنگی موجود برخی از حیوانات آن متفاوت می باشند. در انتها از شما می خواهم نگاهی به آن ها نیز بیاندازید. اگر شما نیز اصطلاحات مشابهی را می دانید در انتهای این پست کانت بگذارید. 


نظرها

اولین نفری باشید که نظر میگذارید

دوره‌های انگلیش کلینیک متناسب با نیاز زبان‌آموزان

@privacyblongsto rafieienglishclinic