لوگو انگلیش کلینیک
اصطلاحات رایج دیجیتال مارکتینگ به انگلیسی همراه با توضیحات

اصطلاحات رایج دیجیتال مارکتینگ به انگلیسی همراه با توضیحات

03/01/10 13 دقیقه برای مطالعه 2572

مارکتینگ یکی از قدیمی ترین و به نوعی دیرینه ترین علمی بوده است که افراد برای فروش محصولات خود از آن بهره می گرفتند ولی از اواخر سال 1890 میلادی بود که بازرگانان و محققین بر آن شدند تا این روش و اصول را به صورت علم در آورده و روش های مختلف را برای بالا بردن فروش به کار بگیرند. امروزه بازاریابی نسبت به سال های پیشین وارد مراحل جدید شده و باز ظهور اینترنت رشته جدید نیز به نام دیجیتال مارکتینگ نیز معرفی شده است. از آنجایی که بسیاری از  افراد پس از ظهور کرونا به سمت فروش آنلاین روی آوردند یادگیری اصطلاحات و جملات مرتبط با این عمل نیز اهمیت به سزایی گرفته است. در این بخش ما قصد داریم برای شما پر کاربردترین عبارات مرتبط به دیجیتال مارکتینگ را توصیف کرده و در این امر به شما همراهان عزیز انگلیش کلینیک کمک کنیم. 

 

بازاریابی دیجیتال (Digital Marketing)

بدون شک اولین لغتی که در بحث بازاریابی دیجیتال باید آشنا باشید خود لغت دیجیتال مارکتینگ می باشد. این لغت که برای اولین بار در اوایل سال 2001 مطرح شد و سریعا به عنوان یکی از مهمترین جنبه های بازاریابی به حساب آمد. این اصطلاح به تمامی روش های دیجیتالی که برای فروش محصول کمک می کنند اطلاق می شود که پیش رو به شما عزیزان در مورد مهمترین این روش های توضیحاتی را خواهیم داد. 

 

نرخ تبدیل (Conversion rate) 

نرخ تبدیل درصدی از مشتریان بالقوه است که تحت تاثیر تبلیغات و یا روش های بازاریابی شما خرید و یا اقدام خاصی را نسبت به محصول شما انجام می دهند. "اقدام خاص" می تواند هر چیزی باشد، از باز کردن یک ایمیل، ثبت نام برای یک نسخه نمایشی را شامل می شود. از آنجایی که بسیاری از تلاش‌های بازاریابی بر وادار کردن مشتری برای برداشتن گام بعدی در قیف فروش متمرکز هستند، نرخ تبدیل یک معیار مهم بازاریابی است. میانگین نرخ تبدیل بسته به کانال بازاریابی و صنعت بسیار متفاوت است. به عنوان مثال، تحقیقات بازاریابی موسسه شرپا نشان داد که میانگین نرخ تبدیل وب سایت برای صنعت خدمات حرفه ای یا مالی 10٪ است، در حالی که صنعت خرده فروشی یا تجارت الکترونیک تنها 3٪ است. بهترین مثال برای ما ایرانی ها تعداد افرادی هستند که در صفحه اجتماعی ما حضور دارند ولی تنها نزدیک به 1 درصد از آن ها اقدام به خرید محصولات می کنند. 

 

بازاریابی فشار یا رانش (Push marketing)

بازاریابی فشار به تلاش‌های بازاریابی اشاره دارد که برای ارسال پیامی هدفمند به مجموعه‌ای از مشتریان بالقوه یا موجود طراحی شده‌اند. نمونه‌هایی از بازاریابی فشاری شامل کمپین‌های ایمیل هدفمند، تبلیغات تلویزیونی و رادیویی، و بازاریابی مستقیم با استفاده از تابلوهای دیجیتال در خیابان ها است.

 

بازاریابی کشش (Pull marketing)

این روش بازاریابی داخلی نیز نامیده می شود، بازاریابی کششی به تلاش های بازاریابی اشاره دارد که برای "کشش" یا جذب مشتریان بالقوه فروش به وب سایت، برند و محصولات یا خدمات شما طراحی شده اند. نمونه هایی از بازاریابی کششی شامل سئو (بهینه سازی موتور جستجو) و بازاریابی رسانه های اجتماعی است.

 

جذب مشتری (Customer acquisition)

بازاریابی دیجیتال همه چیز در مورد جذب و حفظ مشتری است. جذب مشتری به تمام فعالیت های فروش و بازاریابی مربوط به تبدیل یک مشتری بالقوه به مشتری بالفعل اشاره دارد.

 

هزینه جذب مشتری (CAC)

هزینه جذب مشتری (Customer acquisition cost) میانگین هزینه جذب مشتری را به شما می گوید. شما می توانید این نرخ را با استفاده از این فرمول محاسبه کنید:

هزینه های فروش و بازاریابی ÷ تعداد کل مشتریان = CAC

این نرخ از آن جهت که می تواند چیزهای زیادی در مورد سودآوری بالقوه مدل کسب و کار شما به شما بگوید از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.

 

ارزش طول عمر مشتری (CLV) 

ارزش طول عمر مشتری (Customer lifetime value) میزان درآمدی که مشتری برای کسب و کار شما ایجاد می کند را به شما می گوید. CLV گاهی اوقات به عنوان ارزش مادام العمر مشتری (LVC) نیز نامیده می شود. روش های مختلفی برای محاسبه CLV وجود دارد، اما در اینجا یکی از ساده ترین آنها وجود دارد:

میانگین مقدار خرید × دفعات خرید × طول عمر مشتری = CLV

در اینجا چند قانون کلی وجود دارد که می توانید برای تجزیه و تحلیل مدل کسب و کار خود با استفاده از CLV و CAC استفاده کنید:

  • اگر CLV تقسیم بر CAC بالاتر از یک باشد، هر مشتری برای شما هزینه دارد.
  • اگر CLV تقسیم بر CAC کمتر از یک باشد، هر مشتری برای شما درآمد زایی دارد
  • به طور کلی، داشتن CAC که حدود یک چهارم تا یک سوم CLV شما باشد، پایه خوبی برای سودآوری در نظر گرفته می شود. اگر هزینه های CAC شما کمتر از آن باشد، ممکن است در جذب مشتری سرمایه گذاری کمتری داشته باشید.

 

بهینه سازی موتور جستجو (SEO)

بهینه سازی موتور جستجو (Search engine optimization) یکی از رایج ترین اصطلاحات بازاریابی است که بازاریابان دیجیتال با آن مواجه می شوند. به عبارت ساده، سئو فرآیند افزایش میزان و کیفیت ترافیک وب سایت شما از نتایج جستجوی وب بدون پرداخت هزینه تبلیغات است. بدون پرداحت هزینه در این اصطلاح از اهمیت بسیاری برخوردار است زیرا در صورت پرداخت هزینه شما وارد بحث دیگری به نام بازاریابی موتورهای جستجو خواهید شد که پیش رو در مورد آن صحبت می کنیم. 

 

بازاریابی موتورهای جستجو (SEM)

بازاریابی موتورهای جستجو (SEM) فرآیند افزایش میزان و کیفیت ترافیک وب سایت شما با استفاده از سئو و تبلیغات پولی است. به عبارت ساده، SEO + پرداخت هزینه برای جستجو = SEM.

 

صفحه نتایج موتور جستجو (SERP)

صفحه نتایج موتورهای جستجو (SERP) صفحه نتایجی است که کاربر هنگام تایپ یک عبارت در موتور جستجو می بیند. به طور کلی، هر چه رتبه SERP شما برای یک اصطلاح خاص بالاتر باشد، احتمال اینکه کاربر روی نتیجه شما کلیک کند بیشتر است.

 

تاثیر (Impression)

Impression نمونه‌ای از یک محتوای آنلاین است که نشان داده می‌شود. اغلب، این اصطلاح در دنیای تبلیغات آنلاین پولی استفاده می شود. به عنوان مثال، نرخ کلیک (CTR) با استفاده از کلیک ها و نمایش ها محاسبه می شود.

 

نرخ کلیک (CTR)

نرخ کلیک (Clickthrough rate) درصد کلیک هایی است که یک کمپین نسبت به تعداد نمایش ها دریافت می کند. نرخ کلیک بالاتر اغلب به این معنی است که کمپین ها به طور مؤثرتری با بینندگان طنین انداز می شوند. فرمول CTR این است:

(کلیک بر روی کمین ÷ تاثیر کلی کمپین) × 100 = CTR

برای مثال، اگر یک کمپین تبلیغاتی 5 کلیک و 500 نمایش داشته باشد، CTR 1٪ است: (5 ÷ 500) × 100 = 1.

 

هزینه در هر مایل (CPM)

هزینه در هر میلی (Cost per mille) یکی از معدود ابزارهای بازاریابی است که از لاتین استفاده می شود. "Mille"لغتی لاتین به معنای "هزار" است و CPM به معنای هزینه در هر هزار نمایش است. CPM اغلب برای تعیین قیمت یک کمپین تبلیغاتی پرداخت شده استفاده می شود.

 

هزینه هر کلیک (CPC)

هزینه هر کلیک (Cost per click) اصطلاح بازاریابی است که به هزینه هر کلیک در یک کمپین جستجوی پولی اشاره دارد. با مدل CPC، بر اساس کلیک‌ها به جای نمایش‌ها، مقدار هزینه را پرداخت می‌کنید. CPC در پلتفرم‌های پرداخت به ازای کلیک مانند Google Ads محبوب است.

 

مدیریت ارتباط با مشتری (CRM)

مدیریت ارتباط با مشتری (Customer relationship management) فرآیند ایجاد، حفظ و تقویت ارتباط سازمان با مشتریان خود است. برای بسیاری از بازاریابان دیجیتال، نرم افزار CRM جنبه مهمی از مدیریت ارتباط با مشتری موثر است زیرا نرم افزار مناسب می تواند مدیریت تماس ، تقسیم بندی مشتری، اتوماسیون بازاریابی و تجزیه و تحلیل فروش را فعال کند.

 

سیستم مدیریت محتوا (CMS)

سیستم مدیریت محتوا (content management system) نوعی نرم افزار است که برای ساده سازی فرآیند ایجاد وب سایت و انتشار محتوا طراحی شده است. نرم افزار CMS، مانند پلتفرم بسیار محبوب وردپرس، می تواند به ساده سازی همه چیز از مدیریت محتوا، سئو و مدیریت کاربر کمک کند.

 

تجزیه و تحلیل بازاریابی (Marketing analytics)

تجزیه و تحلیل بازاریابی (Marketing analytics) و بازاریابی دیجیتال شانه به شانه هم پیش می روندد. تجزیه و تحلیل بازاریابی یا تجزیه و تحلیل بازاریابی دیجیتال، یک رویکرد داده محور برای اندازه گیری اثربخشی بازاریابی با استفاده از داده‌هایی رسانه‌های اجتماعی، فرم‌های وب و سایر رسانه‌ها است. تجزیه و تحلیل بازاریابی می‌تواند بینش‌هایی را امکان‌پذیر کند که کمپین‌های آینده را مؤثرتر کند. 

 

بانس ریت یا نرخ پرش یا نرخ گزافه گویی (Bounce rate)

نرخ پرش نسبت تعداد کاربرانی است که پس از بازدید از وب سایت شما "خارج" می شوند. " پرش " به بازدید اطلاق می شود که کاربر تنها یک صفحه را مشاهده می کند و سپس بعد از این بازدید از وب سایت شما خارج می شود و در "اقدام خاصی" را انجام نمی دهند.  با توجه به این تعریف، نرخ پرش پایین بهتر از نرخ پرش بالا است، اما این یکی دیگر از اصطلاحات بازاریابی است که با محتوا و زمینه فعالیت شما ارتباط خاصی دارد. به عنوان مثال، می توانید انتظار داشته باشید که انتشارات مطبوعاتی، صفحات تماس و صفحات محصول دارای نرخ پرش متفاوتی باشند. از این گذشته، کاربر احتمالاً به دلایل بسیار متفاوتی وارد آن صفحات شده است.

 

بازگشت سرمایه (ROI)

نرخ بازگشت سرمایه (Return on investment) درصد بازدهی است که در یک سرمایه گذاری معین انجام می شود. در حالی که معیارهای زیادی برای بازاریابی وجود دارد که هنگام کار در فرآیند بازاریابی با آنها مواجه خواهید شد، مهم است که از اصول اساسی مانند ROI غافل نشوید. البته، بخش سخت ROI در دنیای بازاریابی، نسبت دادن فروش به یک کمپین بازاریابی معین است. چگونه می توانید دقیقاً بدانید که چه چیزی مشتری را برای خرید ترغیب کرده است؟ متأسفانه، برای هر موردی، هیچ پاسخ مشخص و معینی برای این سوال وجود ندارد. با این حال، ابزارهای تجزیه و تحلیل بازاریابی و نرم افزارهای بازاریابی ایمیلی مانند Mailchimp می توانند به شما در نسبت دادن بازده به کمپین های خاص کمک کنند.

 

تقسیم بندی مشتریان (Customer segmentation)

تقسیم بندی مشتری که به بخش بندی بازار (Customer segmentation) نیز معروف است، فرآیند دسته بندی و تقسیم بندی مشتریان بر اساس معیارهای مختلف است. هدف از تقسیم بندی مشتریان این است که شما را قادر سازد تا مشتریان را بر اساس نیازها، علایق و بودجه و همچنین ارزش بالقوه آنها برای کسب و کار خود گروه بندی کنید. با تقسیم بندی صحیح اطلاعات تماس مشتری خود، می توانید اطلاعات هدفمند و مفیدتری را ارسال کنید که مشتریان شما به احتمال زیاد آنها را قانع کننده می دانند. به عنوان مثال، تقسیم بندی مناسب مشتری بخش بزرگی از ایجاد یک انفجار ایمیل موثر است. همچنین ممکن است نرخ تبدیل و ROI بازاریابی خود را افزایش دهید.

 

اصطلاح رنج در ارز دیجیتال

در بازارهای بورس دنیا که ارز دیجیتال نیز یکی از آخرین بخش های آن می باشد اصطلاحی به نام رنج وجود دارد که برای بسیاری از تازه کارها این اصطلاح تا حدودی نا مفهوم می باشد. اگر بخواهیم این اصطلاح را به راحتی توضیح دهیم باید بگوییم به نقطه کف و به نقطه سقفی که در قیمت یک ارز دیجیتال ما بین آن بالا پایین می شود بازار رنج گفته می شود. در اصل در صورتی که یک ارز نتواند سقف تاریخی خود را شکسته و یا از کف حمایتی خود نیز پایین تر نمی رود ما بین رنج حرکت کرده است. 

افرادی که در این بین در کف خرید می کنند و در سقف حمایتی ارز خود را به فروش می گذارند در اصل در حال رنج گیری هستند که برای آن ها سود کلانی را نیز به همراه دارد. 

 

"چرایی" پشت هر اصطلاح را درک کنید

در حالی که به خاطر سپردن اصطلاحات بازاریابی مزایای خود را دارد، درک "چرایی" یا کاربرد هر اصطلاح مهم تر است. همانطور که فهرستی از اصطلاحات مانند موارد یاد شده را مرور می کنید، مطمئن شوید که "چرایی" هر یک از آن ها را نیز به یاد بسپارید. به عنوان مثال، تقسیم بندی مشتری اهمیت دارد زیرا به شما امکان می دهد اطلاعات مفیدتر و هدفمندتری را برای مشتریان بالقوه خود ارسال کنید. به طور مشابه، ROI، CAC و CLV به شما کمک می کنند تا سودآوری فعالیت های خود را درک کنید.

 

مطالب بیشتر

اسلنگ های رایج اینستاگرام


نظرها

اولین نفری باشید که نظر میگذارید

دوره‌های انگلیش کلینیک متناسب با نیاز زبان‌آموزان

@privacyblongsto rafieienglishclinic