لوگو انگلیش کلینیک
اصطلاحات فوتبالی به زبان انگلیسی ، فوتبال یا ساکر؟

اصطلاحات فوتبالی به زبان انگلیسی ، فوتبال یا ساکر؟

03/09/25 13 دقیقه برای مطالعه 69418

بدون شک فوتبال محبوب ترین ورزش کل دنیا است. ورزشی که ممکن است برای یک شب جنگ بین ملت ها را متوقف کند یا مصیبت های وارده بر زلزله زدگان را تسکین ببخشد. فوتبال از نظری بسیاری از افراد تنها یک ورزش نیست بلکه امید به زندگی است. در این پست ما نگاهی به اصطلاحات انگلیسی مرتبط به فوتبال می اندازیم تا از این پس هنگامی که به گزارش های انگلیسی گوش می کنید یا در پلی استیشن فیفا بازی می کنید راحت تر ارتباط برقرار کنید. 

 

فوتبال یا ساکر؟ 

در زبان انگلیسی بریتیش که مبدا این ورزش نیز به حساب می آید از لغت Football برای این ورزش استفاده می کنند ولی هنگامی که به آمریکا می رویم فوتبال معنی متفاوتی دارد و به معنی راگبی است در آمریکا این ورزش را Soccer می گویند. 

فوتبال ورزشی است که در هر تیم 11 بازیکن دارد که در زمین بازی (Pitch, Field) تلاش می کنند توپ را درون دروازه (goal) وارد کنند. یک بازی فوتبال تقریبا 90 دقیقه طول می کشد که به دو 45 دقیقه تقسیم می شود. در بین هر 45 دقیقه 15 دقیقه استراحت برای هر تیم لحاظ می شود. 

اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

 

نقش بازیکنان در زمین بازی به زبان انگلیسی

همانطور که در ابتدا گفتیم برخی از اصطلاحات فوتبال در بریتیش و امریکن متفاوت هستند زمین بازی در بریتیش Pitch می شود ولی در امریکن از آن به عنوان Field استفاده می کنند. 

حالا نگاهی به نقش بازیکنان در زمین فوتبال بیاندازیم و مشاهده کنیم هر یک از این بازیکنان در بازی چه نقشی دارند. 

 

Goalkeeper (دروازه بان): هر تیم دارای یک دروازه بان است و تنها پست بازی محسوب می شود که تحت هر شرایطی یک بازیکن باید در آن بازی کند. 

 

For a goalkeeper, it's a great advantage to have big hands

 

برای یک دروازه بان ، داشتن دست های بلند یک مزیت محسوب می شود.

 

Defender (دفاع): یکی از پست های بازی که جلو تر از دروازه می ایستند تا از حمله ی مهاجمین جلوگیری کنند. 

 

Rio Ferdinand is the best defender in football history

 

ریو فردیناند بهترین مدافع تاریخ فوتبال است. 

 

Midfielder (هافبک): یکی از پست های فوتبال که ما بین مهاجم و دفاع تیم قرار می گیرند. 

 

The team has signed two new midfielders

 

تیم با دو هافبک جدید قرارداد امضا کرد.

 

Forward (مهاجم) : بازیکنانی که در نزدیک ترین منقطه به دروازه ی تیم حریف قرار می گیرند و برای گل زدن به تیم حریف تلاش می کنند. لغت دیگری که برای این پست استفاده می کنند Striker است. 

The striker (forward) knows how to score goals

مهاجم می داند چطور توپ را گل کند. 

 

Substitute (بازیکن تعویضی): بازیکنانی که از ابتدا وارد بازی نمی شوند و جایگزین بازیکنان اصلی می شوند هر تیم می تواند 3 بازیکن را تعویض کند ولی از سال 2020 در برخی از موارد به 5 تعویضی تغییر یافت. 

Cristiano Ronaldo has been substituted at 90th minutes

کریستیانو رونالدو در دقیقه 90 تعویض شد. 

 

Manager (مربی): سر مربی یا مربی که عهده دار تیم است او تاکتیک تیم را مشخص می کند و بازیکنان را بر اساس نیاز در ترکیب تیم قرار می دهد

Sir Alex Ferguson is the greatest manager of all time 

 

سر الکس فرگوسن بهترین مربی تاریخ است. 

 

Referee (داور): داور کسی است قانون بازی را اجرا می کند و به بازیکنان تذکر می دهد. 

 

"the referee sent off two French players"

 

داور دو بازیکن فرانسه را اخراج کرد. 

 

Linesman (کمک داور یا خط نگه دار): هر داور 3 کمک داور دارد که 2 تا تن از آن ها خط نگهدار و یکی نیز به عنوان داور چهارم است. یکی دیگر از لغاتی که برای آن ها به کار می رود referee’s assistant است. 

 

We have watched every foul, and every dispute between the linesman and the referee

 

ما تمامی خطاها، و مشاجره ها بین کمک داور و داور را مشاهده کردیم. 

 

بخش های زمین فوتبال 

یکی از اصلی ترین بخش های بازی فوتبال زمین و اصطلاحات مرتبط با آن است. یکی از مسائلی که در فوتبال آمریکایی و فوتبال اصلی یکی است همین اصطلاحات زمین است.

 

Bench (نیمکت): جایی که بازیکنان ذخیره و تعویضی در آنجا می نشینند.

 

Centre Circle (دایره وسط زمین): دایره ی 9.15 متری که دقیقا در بخش وسط زمین و روبروی نیمکت ذخیره ها قرار گرفته است.

 

Centre Spot (نقطه ی وسط): در وسط دایره ی  زمین قرار دارد و بازی دقیقا از این نقطه شروع می شود.

 

Corner (کرنر): چهار گوشه ی زمین که پرچمی بر روی آن گذاشته شده و اگر توپ با پای بازیکنان حریف به خارج از خط دروازه رفته باشد تیم حریف حق یک ضربه ی کرنر دارد. 

 

Crossbar (تیر دروازه افقی): تیر فلزی بالای دروازه را می گویند که 2.44 متر طول آن است.

 

Goal (دروازه)

 

Goal line (خط دروازه): خط پشت دروازه که دو خط کناری را می برد 

 

Goal post (تیر عمودی): دو تیر فلزی عمودی کنار دروازه

 

Halfway line (خط وسط زمین): خطی که زمین بازی را به دو بخش مساوی تقسیم می کند

 

اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

 

Penalty area (محوطه جریمه):  محوطه ی جریمه که هر گونه خطایی در آن باعث یک ضربه ی پنالتی می شود.

 

Penalty Spot (نقطه پنالتی): نقطه ی پنالتی که در فاصله ی 11 متری قرار دارد.

 

Stands (جایگاه تماشاچیان): جایی که تماشاچی ها در آن برای دیدن بازی می نشینند

 

Touchline  (خط کناری زمین): خط کناری که در طول زمین ادامه دارد و اگر توپ از آن عبور کند شما یک پرتاب با دست خواهید داشت.

 

افعالی که در بازی فوتبال از آن استفاده می شوند

To concede (a goal): گل خوردن یا دریافت گل 

To cross: سانتر کردن از کناره های زمین

To dribble: دریبل زدن و کنار گذاشتن بازیکن حریف 

To head: با سر ضربه زدن 

To kick: با پا به توپ ضربه زدن 

To mark: مارک کردن یا تن به تن با بازیکن حریف حرکت کردن 

To pass: پاس دادن توپ به بازیکن خودی 

To score (a goal): گل زدن 

To shoot: شوت کردن توپ یا ضربه ی محکم به توپ 

To substitute: تعویض کردن بازیکن یا داور در حین بازی 

To tackle: تکل زدن و گرفتن توپ 

To volley: ضربه زدن به توپ قبل از اینکه توپ به زمین بخورد 

 

در فوتبال چه وسایلی را می پوشند

Armband: بازوبند کاپیتانی 

Boots: کفش های ورزشی که در زیر آن میخ قرار دارد

Gloves: دستکش

Kit: ست کامل ورزشی که تیم ها می پوشند

Shin pads / Shin guards: ساق بندهایی که بازیکنان برای محافظت از پای خود استفاده می کنند

Shirt / Jersey: لباس تیم ها 

Shorts: شرت های ورزشی که بازیکنان بر تن می کنند

Socks: جوراب های ورزشی

Studs: میخ زیر کفش بازیکنان 

 

اتفاق های بازی فوتبال

Bicycle kick : ضربه ی برگردان که بدن بازیکن به صورت کامل در هوا قرار می گیرد. 

Clearance: گرفتن و دفع کردن توپ از نقطه ی خطر را می گویند

Corner kick: ضربه ای از یکی از چهار گوشه های بازی به سمت دروازه زده می شود 

Dive: وقتی بازیکنی بدون هیچ گونه تماس تظاهر به وجود یک ضربه بکند را دایو کردن می گویند

Draw / Tie: مساوی شدن یک بازی را می گویند

Equalizer: اگر تیمی بتواند بعد از عقب افتادن گلی را بزند و بازی را به تساوی بکشاند آن گل را Equalizer می گویند. 

Extra time: اگر در بازی های حذفی دو تیم مساوی شوند بازی تا دو 15 دقیقه ی دیگر نیز ادامه خواهد داشت 

Free kick: به ضربه ای که پس از انجام خطا بازیکنان باید شروع کنند ضربه ی آزاد گفته می شود که خود به دو بخش مستقیم یا غیر مستقیم تقسیم می شود. 

Foul: هر گونه خطایی که در نتیجه ی آن بازی متوقف شود را در بازی فوتبال فول می گویند 

Goal: عبور تیم به هر نحوی از خط دروازه در بازی فوتبال گل گفته می شود 

Half time: بعد از هر 45 دقیقه در بازی 15 دقیقه وقت استراحت برای هر تیم لحاظ می شود که آن را نیمه می گویند 

Handball: برخورد دست به توپ را در فوتبال خطای هند می گویند 

Hat trick: اگر بازیکنی موفق به ثبت 3 گل در یک بازی شود به این عمل هت تریک می گویند

Header: ضر با سر به توپ در هر نقطه از بازی را هد می گویند

Injury time: بعد از اتمام هر 45 دقیقه داور باید زمانی را که توپ در جریان بازی نبوده محاسبه کرده و آن را به انتهای هر بازی اضافی کند که آن را وقت اضافی می گویند

Kick-off: آغاز بازی بعد از هر گل یا بعد در ابتدای هر نیمه را می گویند

Offside: اگر مهاجم در حین پاس دادن از باقی مدافع ها جلوتر باشد آن بازیکن در منطقه ی آفساید قرار دارد و بازی متوقف می شود

Own goal: اگر یکی از بازیکن های تیم حریف توپ را درون دروازه تیم خودی وارد کند او در واقع گل به خودی زده است 

Penalty: ضربه ی آزادی که از نقطه ی پنالتی بازیکن به سمت دروازه می زند

Penalty shootout: اگر در بازی های حذفی بازی در وقت قانونی و اضافی به نتیجه نرسد دو تیم حق زدن 5 ضربه ی پنالتی را دارند تیمی که بیشترین ضربه را گل کند برنده ی بازی خواهد بود 

Possession: میزان کلی تصاحب بازی توسط یک تیم را گفته می شود

Red card: اگر بازیکنی دو کارت زرد بگیرد یا خطای شدید انجام دهد که داور آن را خطرناک تلقی کند کارت قرمز گرفته و از بازی اخراج می شود

Shot: اگر توپ با سر یا پا به سمت دروازه حریف شلیک شود 

Throw-in: پرتاب توپ با دست از خط کناری را می گویند

VAR: سیستمی که به تازگی وارد بازی فوتبال شده و کمک داور ویدیوی است در اصل این لغت مخفف  Video Assistant Referees است . از سال 2019 وارد این بازی شده است 

Wall: دیوار دفاعی که روبروی ضربه ی آزاد تیم حریف روبروی ضربه زننده قرار می دهد این دیوار حداقل 1 بازیکن را شامل می شود 

Yellow card: اگر بازیکن خطایی را مرتکب شود که خطرناک نباشید و یا به داور بازی اعتراض کند با کارت اخطار یا زرد مواجه می شود اگر بازیکنی دو کارت زرد بگیرد از زمین اخراج می شود.

 

 

اصطلاحات تاکتیکی فوتبال

بسیاری از مربی های ورزشی پس از به اتمام رسیدن بازی در هنگام تحلیل بازی از اصطلاحات و لغات خاصی برای توصیف شرایط موجود بهره می گیرند. برای بسیاری از طرفداران که نسبت به این لغات انگلیسی آشنایی ندارند گاهی اوقات تفسیر صحبت های آن ها دشوار می باشد از این رو امروز قصد داریم برای شما مجموعه ای کامل از اصطلاحات تاکتیکی فوتبال را بیان کنیم: 

Practice

اولین لغت مهم که در ورزش فوتبال تمرین است. در زبان انگلیسی برای بیان جلسات تمیرنی از لغت Practice استفاده می شود. 

Session

مجموعه حرکات تاکتیکی و تمرینی که در یک جلسه به بازیکنان داده می شود 

Session planning

این اصطلاحات را در پیش فصل به صورت مکرر می شنوید به معنی مجموعه برنامه ریزی هایی که برای تمرین تیمی صورت می گیرد. 

Coaching badges

اصطلاحی به منظور بیان اینکه یک مربی صلاحیت مربیگری در یک تیم را دارا می باشد. 

Transition

سرعت انتقال توپ یا بازیکن از یک منطقه به منطقه دیگر را می گویند 

Attacking transition

سرعت انتقال تیم از حالت دفاعی به حالت حجومی این اصطلاح با ضد حمله متفاوت می باشد 

Defensive transition

سرعت انتقال از حالت حجومی به حالت دفاعی زمانی که توپ را از دست می دهید

In possession

مالکیت توپ در بازی را با این لغت نشان می دهند

Counter-press

فشار یا پرسی که تیم زمان از دست دادن توپ به تیم حریف اعمال می کند. در زبان آلمانی به این تاکتیک gegenpressing نیز می گویند. 

Counter-attack

حمله ای آنی پس از باز پس گیری توپ از تیم حریف مخصوصا اگر تیم حریف در حال حمله باشد

Low block

روش تدافعی در تیم های مدرن که از تفکرات تیم های ایتالیایی نشات گرفته است. در این تاکتیک بازیکنان دفاعی در نزدیک دروازه به صورت چسبیده در کنار هم می ایستند و تاکتتیک های دفاعی را دنبال می کنند. به این تاکتیک گاهی اوقات دفاع اتوبوسی نیز می گویند.

Mid-block

تاکتیک دفاعی که پرس را از نیمه زمین خودی آغاز می کنند و تلاش می کنند پیش از رسیدن تیم به محوطه جریمه تصاحب کنند. 

High press

روش تاکتیکی که بازیکنان مهاجم با اعمال فشار بر روی دفاع تیم حریف تلاش می کنند توپ را در همان منطقه تصاحب کرده و حمله را شروع کنند. بهترین تیم در اجرای این تاکتیک تیم ملی آلمان می باشد 

Overlap

یکی از تاکتیک های جذاب فوتبال که بازیکن بدون توپ با حرکت از پشت بازیکن توپ فضا را برای پاس دادن بازیکن باز می کند. 

 

بهترین بازیکن فوتبال به انگلیسی

از آنجایی که فوتبال برای مردم انگلستان جایگاه ویژه ای دارد برای تمامی بخش های این بازی نیز اصطلاحات و لغات خاصی نیز در نظر گرفته می شود. یکی از مهمترین اصطلاحات که در این ورزش تکرار می شود بعد از اتمام بازی است که بهترین بازیکن زمین را Man of the match اعلام می کنند. علاوه بر این در انتهای لیگ برتر انگلستان نیز جایزه MVP به بهترین بازیکن فصل داده می شد که مخفف Most Valuable Player می باشد. 

در کنار این جوایز در سطح جهانی نیز دو جایزه وجود دارد که از آن به عنوان مهم ترین جایزه انفرادی در ورزش فوتبال یاد می شود که در زبان فارسی آن را بهترین بازی سال می نامیم ولی در زبان انگلیسی از آن به عنوان The Best FIFA Men's Player می گویند که لیونول مسی از این نظر پر افتخارترین فوتبالیست به حساب می آید. علاوه بر این جایزه توپ طلا یا Ballon d'Or نیز به بهترین بازیکن سال اعطا می شود. 


نظرها

اولین نفری باشید که نظر میگذارید

دوره‌های انگلیش کلینیک متناسب با نیاز زبان‌آموزان

@privacyblongsto rafieienglishclinic