افعالی که می توان با Get ساخت

کاربرد فعل Get

در زبان انگلیسی فعل get به عنوان یکی از پر کاربردترین افعال به حساب می آید. زبان آموزان می توانند به صورت مکرر از این فعل استفاده کرده و افعال عبارتی یا همان Phrasal verb را بسازند. زمانی که شما ضمیر یا حرف اضافه ای را در کنار Get به کار می برید در اصل تلاش می کنید معنی جمله را تغییر داده و مفهوم جدیدی را به مخاطب خود برسانید. بر اساس داده های زبان شناسان نزدیک به 40 فعل عبارتی در زبان انگلیسی وجود دارد که امروزه تنها 13 عدد از آن ها به صورت روزمره به کار می روند. به مثال پیش رو دقت کنید که چطور نویسنده با استفاده از phrasal verb ها تلاش می کند معانی جدیدی را ایجاد کند. 

What did I get up to this weekend? Well, I met up with a friend who I realise I no longer get along with. She keeps getting at me about my new boyfriend, who, she insists, I need to get rid of because he’s useless. She’s sure I’ll get over him really quickly because I can do better anyway. I just wish she would be more supportive of my decisions!

این هفته هنگامی که بیدار شدم چه چیزی در انتظار من بود؟ خوب، با یکی از دوستان خود ملاقات کردم که متوجه شدم دیگر با او خیلی نمی توانم بسازم. کلا در مورد دوست پسر جدیدم مرا سرزنش می کرد و مکرر به من می گفت که باید از او جدا شوم چون او بسیار بی مصرف است. او مطمین است که من سریعا باید از او جدا شوم چون افراد بهتر از او را می توانم پیدا کنم. فقط امییوارم او مرا در مورد تصمیماتی که می گیرم حمایت کند. 

آیا در متوجه شدن معنی این جمله با مشکل مواجه شدید؟ انگلیسی زبانان از فعل Verbبه صورت مکرر استفاده می کنند. گاهی اوقات معنای آن خیلی مشخص نیست باشد و با اضافی کردن یک حرف اضافه به فعل Get  معنی به کلی تغییر می کند. در اینجا برای شما تعدادی از افعال مرکبی را که می توان با Get استفاده کرد را مشخص کرده ایم. 

فعل عبارتی در زبان انگلیسی یا phrasal verbs چیست؟ 

افعال مرکب در اصل جملات اصطلاحی هستند که اگر تلاش کنید به صورت جداگانه ترجمه کنید معنای آنچنانی نخواهد داشت. اگر دوست دارید با کاربردها و معانی این اصطلاحات بیشتر آشنا شوید تنها راه آن حفظ کردن این اصطلاحات می باشد. 

چند فعل عبارتی با Get می توانیم داشته باشیم؟ 

نزدیک به ۱۷۷ فعل مرکب با Get وجود دارد! اما اصلا نگران نباشید تمامی آن ها قابل استفاده و دشوار نمی باشند و معمولا نیز در انگلیسی بریتیش کاربرد دارند. 

۱۳ Phrasal Verb که می توان با get ساخت 

1. Get on with it  (ادامه دادن، انجام دادن)‌

I’m running out of time with this project! I just need to get on with it and not worry about doing it perfectly

من در انجام این پروژه زمان در حال إتمام می باشد باید فقط به انجام دادن آن ادامه داده و نسبت به انجان عالیه آن نگران نباشم. 

این اصطلاح به معنی کمتر فکر کردن بر روی یک موضوع و تمرکز بیشتری بر روی انجام آن می باشد. شما اغلب این را زمانی می شنوید که افراد سریعا باید یک چیز را سریعا انجام دهند. 

2. Get over (چیزی را پشت سر گذاشتن) 

That was a bad break up. It took me a long time to get over it

جدایی خیلی بدی بود باری پشت سر گذاشتن آن نیاز به زمان زیادی دارم. 

این اصطلاح به معنی پشت سر گذاشتن یا از یک حادثه ی ناگوار بهبود یافتن است. اغلب افراد این اصطلاح را برای برطرف کردن چالش های پیش رو بکار می برند. 

3. Get [it] over with (تمام کردن یا به إتمام رساندن چیزی) 

I hate exams! I just want to get them over with so I can enjoy my break

من از امتحانات متنفرم! فقط منتظرم زودتر تمامش کنم و از تعطیلات خودم لذت برم. 

این Phrasal Verbs بیشتر هنگامی به کار می رود که شما از انجام یک کار خانه خسته شده اید و منتظر هستید سریعا به اتمام برسد. 

4. Get up to (انجام دادن چیزی یا کاری ) 

What did you get up to this weekend? I went to the cinema with my friends

این آخر هفته دقیقا چه کار کردید؟ با دوستانم به سینما رفتم. 

اغلب همکاران و دوستان از این اصطلاح برای گفتن صحبت یک مکالمه مودبانه استفاده می کنند. در واقع این اصطلاح کاربرد غیر رسمی “to do”می باشد. 

5. Get out of (از چیزی دوری کردن یا اجتناب کردن) 

!I’m so glad they hired a babysitter so I got out of looking after my younger sister

خیلی خوشحالم که یک پرستار بچه استخدام کردند از پرستاری خواهرم خیلی خسته شده بودم. 

این اصطلاح به معنی اجتناب از کاری که نسبت به انجام آن هیچ علاقه ای ندارید یا انجام آن باعث ازار و اذیت شما می شود. 

6. Get along with (رابطه خوبی داشت با – با کسی کنار آمدن ) 

I’m close to my family – I get along with my sister really well

من با خانواده خود خیلی نزدیک هستم – با خواهرم خیلی خوب کنارم می آیم.

این اصطلاح به معنی با کسی کنار آمدن یا با کسی رابطه خوبی داشتن است همچنین می توان از “get on with [someone]” به جای آن نیز استفاده کرد. 

7. Get through (تمام کردن – به إتمام رساندن) 

!I couldn’t get through the film – it was so boring

أصلا نتوانستم فیلم را تمام کنم خیلی خسته کننده بود!

در اینجا این اصطلاح به معنی تمام کردن یا به انتها رساندن چیزی می باشد. و بیشتر هنگامی که در مورد یک وظیفه یا کاری صحبت می کنید مورد استفاده قرار می گیرد که یک آغاز و پایانی دارد. 

8. Get through to(کسی را مجاب کردن – به کسی مطلبی را توضیح دادن) 

I tried to explain the importance of wearing a mask to prevent the spread of the virus but I just couldn’t get through to him

من تلاش کردن به او اهمیت ماسک زدن را برای جلوگیری از شیوع ویروس شرح دهم ولی أصلا نتوانستم او را مجاب کنم. 

این اصطلاح به معنی تلاش برای توضیح دادن چیزی به کسی است و نشان می دهد فردی که با او در حال صحبت هستید نسبت به موضوع علاقه ای نداشته یا أصلا حرف شما را قبول ندارد. 

9. Get off on (خوشحال شدن – لذت بردن) 

He really gets off on being the boss and taking control

او واقعا از رییس بودن و کنترل کردن أمور لذت می برد. 

“Get off” در زبان انگلیسی مخصوصا زبان بریتیش معانی مختلفی دارد و باید نسبت به کار بردن حروف اضافی بعد از آن خیلی دقت کنید تا منظور خود را کامل برسانید. “get off on” به معنی لذت بردن و خوشحال شدن از چیزی می باشد البته دقت کنید گاهی أوقات می تواند به معنی لذت جنسی نیز باشد. 

10. Get off someone’s back (دست از سر کسی برداشتن) 

Why Don’t you get off my back! I’m doing my bes

چرا دست از سر من برنمی دارید! دارم سعی خودم را می کنم. 

بسیاری از أوقات با اینکه شما بهترین عملکرد خود را دارید ولی باز هم دیگران شما را به باد انتقاد می گیرند. این اصطلاح دقیقا اینجا کاربرد دارد. 

11. Get around

این Phrasal Verb چندین معنای دارد؛ 

Word got around that there were going to be redundancies

سریعا شایعه شد که اخراج هایی پیش رو خواهد بود. 

در این متن این لغت به معنی شایعه شدن و پخش شدن حرف های واقعی یا غیر واقعی است 

I managed to get around the parking restrictions by parking on the road opposite

من توانستم محدودیت های پارک کردن را با پارک کردن در جاده مخالف دور بزنم. 

اینجا به معنی دور زدن یا کنار زدن مشکلات و چالش ها می باشد. 

I get around a lot with my new job

ما در شغل جدیدم خیلی سفر می کنم. 

این اصطلاح بیشتر برای سفر کردن می باشد 

I’ll get around to moving house eventually

در نهایت من زمان کافی برای جابجایی خانه را پیدا می کنم.

این اصطلاح نشان می دهد که فرد برای انجام یک کار نیاز به زمان دارد ولی در نهایت آن را انجام می دهد. که در این جمله جابه جایی می باشد. 

12. Get at

این Phrasal verb نیز بسته به متن معنی مختلفی دارد. 

My new boss is really getting at me for showing up late for work

رییس جدید من شدیدا به خاطر دیر رسیدنم به محل کار از ذستم عصبی می شود.

در اینجا این اصطلاح به معنی عصبی شدن از دست کسی می باشد. 

He went on for hours – I didn’t really know what he was getting at

او چندین ساعت بود که رفته بود – واقعا خبر ندارم به چه کاری مشغول بود. 

این اصطلاح به معنی نظری داشتن یا هدفی داشتن است .

13. Get rid of (از دست چیزی خلاص شدن) 

. really need to get rid of the old sofa – it’s really ugly

باید از دست این مبل ها خلاص شویم – واقعا خیلی زشت هستند. 

کنار گذاشتن چیزی، از دست چیزی خلاص شدن است. 

کلام آخر

یکی از مهمترین دلایلی که سبب می شود شما را یک زبان آموز پیشرفته تلقی کنند توانایی شما در استفاده از phrasal verb ها می باشد. در دوره های آنلاین مکالمه یکی از تمرکزهای ما بر روی آموزش این اصطلاحات است و تلاش می کنیم شما را با کاربردها مختلف آن آشنا کنیم.