کالوکیشن های فعل go در زبان انگلیسی
collocation یک جفت یا گروهی از کلمات هستند که اغلب با هم استفاده می شود. این ترکیبات برای افراد بومی طبیعی به نظر می رسد، اما زبان آموزان انگلیسی باید تلاش بیشتری برای یادگیری آنها انجام دهند زیرا حدس زدن آنها اغلب دشوار است. به عنوان مثال ما هیچ وقت از اصطلاح QuickFood برای بیان فست فود استفاده نمی کنیم همیشه عبارت FastFood باید به کار برود. این مثال را می تواند به عنوان بهترین نمونه از مثال های collocation به کار برد.
یکی از اصلی ترین افعالی که در زبان انگلیسی به منظور ساخت collocation از آن استفاده می شود فعل go می باشد که در هر شرایطی می تواند از آن بهره گرفت در این پست ما قصد داریم برای شما تمامی کالوکیشن های رایج با Go را برای شما معرفی کنیم.
ترجمه مثال | مثال | معنی کالوکیشن | کالوکیشن |
فکر می کنم امسال باید برای تعطیلات به خارج از کشور برویم. | I think we should go abroad on holiday this year. | سفر خارج از کشور رفتن | Go abroad |
جان اگر با جک دوست شود به بیراهه می رود. | John will go astray if he becomes friends with Bad Jack. | به بیراهه رفتن | Go astray |
شیر اگر در یخچال نگهداری نشود خراب می شود | The milk will go bad if it is not kept in the fridge | خراب شدن- منحرف شدن | Go bad |
بسیاری از مردان در سنین پایین کچل می شوند | Many men go bald at an early age | کچل شدن | Go bald |
این شرکت در شرف ورشکستگی است. | The company is about to go bankrupt. | ورشکسته شدن | Go bankrupt |
گربه پیر در حال کور شدن است. | The old cat is starting to go blind. | کور شدن | Go blind |
پیرمرد دیوانه می شود. | The old man is going to go crazy. | دیوانه شدن | Go crazy |
بسیاری از افراد مسن ناشنوا می شوند | Many old people go deaf | کر شدن | Go deaf |
من می خواهم این آخر هفته به ماهیگیری بروم. | I would like to go fishing this weekend. | ماهی گیری رفتن | Go fishing |
اگر آن صدا را متوقف نکنید، من (کاملاً) دیوانه خواهم شد! | If you don’t stop making that noise, I’m going to go (completely) insane! | دیوانه شدن | Go insane (idiom) |
اگر پدر و مادرم در حال سیگار کشیدن من را بگیرند دیوانه می شوند. | My parents will go mad if they catch me smoking. | دیوانه شدن | Go mad/angry |
گربه ها اغلب در شهر گم می شوند. | Cats often go missing in the city. | گم شدن | Go missing |
او با من تماس گرفت و شنبه شب آینده قرار ملاقات خواهیم گذاشت. | He called me and we’re going on a date next Saturday night. | به قرار عاشقانه رفتن | Go on a date |
امروز می توانستیم به پیک نیک برویم. | We could go on a picnic today. | پیکنیک رفتن | Go on a picnic |
من ماشین ندارم، پس پیاده می روم. | I don’t have a car, so I will go on foot. | پیاده رفتن | Go on foot |
آنلاین شوید و با نوشتن صحیح انگلیسی آشنا شوید. | Go online and learn about writing correct English. | آنلاین شدن | Go online |
کشاورز بیکار شد | The farmer is going out of business. | بیکار شدن | Out of business |
به نظر می رسد شلوار جین آبی هرگز از مد نمی افتد | Blue jeans never seem to go out of fashion | از مد افتادن | Go out of fashion |
من اغلب به عنوان سفرهای کاری به خارج از کشور می روم. | I often go overseas on business trips. | به سفرهای برون مرزی رفتن | Go overseas |
زمانی که خورشید گرفتگی رخ دهد، همه چیز ساکت خواهد شد. | When the solar eclipse takes place, everything will go quiet. | آرام شدن ، ساکت شدن | Go quiet |
من دوست دارم آخر هفته به قایقرانی بروم. | I like to go sailing at the weekend. | قایقرانی رفتن | Go sailing |
انتخابات همیشه در کشورهای در حال توسعه بدون مشکل پیش نمی رود. | Elections don’t always go smoothly in developing countries. | بی سر و صدا پیش رفتن | Go smoothly |
من می خواهم آخر هفته با دوستانم به ساحل بروم. | I want to go to the beach with my friends at weekend. | به ساحل یا فیلم رفتن | Go to the beach/to the movie |
امیدوارم وارد جنگ نشویم | I hope we don’t go to war. | به جنگ رفنن | Go to war |
صفحه ورود به دوره آموزش کاکولیشن
مطالب بیشتر
مقالات مرتبط
نظرها
اولین نفری باشید که نظر میگذارید