لوگو انگلیش کلینیک
اصطلاحات آشپزی به انگلیسی با ترجمه فارسی

اصطلاحات آشپزی به انگلیسی با ترجمه فارسی

03/02/10 13 دقیقه برای مطالعه 10544

اصطلاحات آشپزی به انگلیسی با ترجمه فارسی

امروزه در میان ایرانیان علاقه زیادی نسبت به آشپزی دیده می‌شود و بانوان تلاش می‌کنند با دنبال کردن صفحات مجازی آشپزی بین المللی، سطح خلاقیت خود را بالا ببرند و در سطح یک آشپز بین المللی در خانه خود فعالیت کنند. برای اینکه بتوانید از کلاس های بین المللی موجود در یوتیوب و دیگر پلتفرم ها استفاده کنید، باید اصطلاحات و لغات مرتبط در مورد آشپزی را دانسته و سپس نسبت به حضور در این کلاسها اقدام کنید. در این مقاله قصد داریم همراه با شما نگاهی به رایج ترین اصطلاحات موجود در آشپزی انداخته و کمک کنیم ایده کلی از اصطلاحات مرتبط با این حرفه داشته باشید.

 

دستور پخت غذا به انگلیسی

در زبان انگلیسی  به دستور پخت غذا Recipe می گویند و این لغت تقریباً در تمام زبانهای هند و اروپایی مانند انگلیسی و آلمانی رایج می باشد.

 

مواد لازم به انگلیسی

لغت Cooking ingredients اصلی ترین اصطلاح برای بیان مواد لازم در آشپزی است ولی شما می توانید تنها از ingredients نیز برای صحبت در مورد مواد اولیه آشپزی نیز صحبت کنید.

 

هم زدن غذا به انگلیسی

در بسیاری از اوقات، مدرسین زبان انگلیسی برای اینکه هم زدن و ترکیب غذا را بیان کنند از لغت Mix  استفاده می کنند ولی باید بگوییم شما می توانید از یک واژه بهتر نیز برای این عمل استفاده کرده که کمتر در کتابهای آموزشی به آن اشاره می شود. لغت stirring که بیشتر در لهجه بریتیش از آن استفاده می شود یکی از واژه های پرکاربرد برای هم زدن غذا مخصوصاً هم زدن بدون وسیله جانبی میباشد.

 

غذاها به انگلیسی

اولین قدم برای یادگیری آشپزی به زبان انگلیسی، دانستن غذاهای رایج و مشهور است و از این رو ما قصد داریم فهرستی از غذاهای مشهور انگلیسی را برای شما مشخص کرده و کمک کنیم تجربه بهتری در فرایند یادگیری آشپزی به زبان انگلیسی داشته باشید؛

 

Fish and Chips

چیپس و ماهی یک غذای کلاسیک بریتانیایی است که از فیله ماهی سرخ شده و چیپس سیب زمینی ضخیم (سیب زمینی سرخ شده) تشکیل شده است. این غذای محبوب بریتانیایی است و در سایر نقاط جهان نیز یافت می شود.

این غذا به طور سنتی با ماهی کاد یا هادوک پخته میشود، اگرچه از ماهی‌های سفید دیگری مانند پلاک، پولاک یا هیک نیز ممکن است استفاده شود. ماهی معمولاً در خمیر تهیه شده از آرد، آب و گاهی اوقات آبجو پوشانده می شود که در هنگام سرخ شدن بافتی ترد به آن می دهد.

 

Full English Breakfast

یک صبحانه کامل انگلیسی که به آن «فری‌آپ» نیز می‌گویند، یک وعده غذایی مقوی و محبوب در سرتاسر دنیا است که خواستگاه بریتانیایی و ایرلندیی دارد. به طور سنتی به عنوان صبحانه یا برانچ مصرف می شود و شامل چندین جزء است که با هم ترکیب می شوند تا یک وعده غذایی مغذی و فوق العاده ارائه شود.

 

Roast Beef and Yorkshire Pudding

رست بیف و پودینگ یورکشایر یک غذای کلاسیک بریتانیایی است که معمولا به عنوان شام یکشنبه یا در مناسبت های خاص سرو می شود. این غذا شامل گوشت گاو بوداده، همراه با پودینگ یورکشایر، سبزیجات بوداده و سس است.

 

Shepherd's Pie

شپردز پای(گاهی اوقات در فارسی از آن به عنوان کیک چوپان نیز یاد میشود) یک غذای کلاسیک به شمار می رود که منشا آن انگلستان است و در بسیاری از کشورهای دیگر نیز محبوبیت دارد. این غذا یک کاسرول آرامش بخش و دلچسب است که با گوشت چرخ کرده یا له شده، معمولاً گوشت بره یا گوسفند، ترکیب شده با سبزیجات و با لایه ای از سیب زمینی پوره درست می شود.

 

Cornish Pasty

پیراشکی کورنیش یک شیرینی سنتی بریتانیایی است که از کورنوال، منطقه ای در جنوب غربی انگلستان، منشا گرفته است. این غذا یک شیرینی خوش طعم است که با مخلوطی از گوشت، سبزیجات و چاشنی پر شده و به شکل متمایز "D" تا می شود و تا زمانی که طلایی و ترد شود پخته می شود.

Eton Mess

Scones with Clotted Cream and Jam

Beef Wellington

Bakewell Tart

Steak and Ale Pie

Sticky Toffee Pudding

Scotch Eggs

Black Pudding

Bangers and Mash

Welsh Rarebit

Lancashire Hotpot

Ploughman's Lunch

Haggis

Cumberland Sausage

Chicken Tikka Masala

 

اصطلاحات آشپزی به انگلیسی

پیش از این که شما در کلاس های آموزش آشپزی به زبان انگلیسی شرکت کنید، بهتر است نیم نگاهی به برخی از اصطلاحات داشته و از آنها برای تسهیل یادگیری فرآیند آشپزی خود استفاده کنید. در این بخش قصد داریم همراه با شما نگاهی به اصطلاحات رایج آشپزی انداخته و شما را در امر یادگیری فوت و فن های این حرفه ای یاری کنیم؛

A la carte (adj.)

غذای رستوران که قیمت جداگانه دارد

Al dente (adj.)

جویدنی، سفت و دندان گیر

A la grecque (adj.)

به سبک یونانی پخت و پز، با روغن زیتون، آب لیمو، و چندین چاشنی سرو می شود که اغلب به سبزیجات اشاره دارد.

A point (adj.)

مترادف با مدیوم ریر در استیک

Acidulation (n.)

فرآیند اسیدی کردن با آب لیمو یا لیموترش

Aerate (v.)

فرآیند زمانی که مواد خشک از یک الک عبور می کنند و هوا در آن به گردش در می آید و ترکیب مواد را تغییر می دهد که اغلب به آرد اشاره دارد.

Aspic (n.)

ظرفی که در آن مواد به شکل ژلاتین ساخته شده از استاک گوشت یا کنسومه قرار می گیرند

Au gratin (adj.)

با آرد سوخاری و پنیر یا هر دو پاشیده و قهوه ای می شود

Au jus (adj.)

همراه با آب یا عصاره ی گوشت

Au poivre (adj.)

کمی سرخ کرده و پخته در شعله ی براندی و دارای فلفل

Au sec  (adj.)

توصیف کننده مایعی که تا زمانی که تقریباً خشک شود کاهش یافته است، فرآیندی که اغلب در ساخت سس استفاده می شود

Bain Marie (n.)

بن ماری،

Barding (v.)

قبل از پختن گوشت را با یک لایه چربی مانند بیکن بپوشانید تا رطوبت گوشت در حین پخت حفظ شود تا از پختن بیش از حد جلوگیری شود.

Baste (v.)

چرب کردن (گوشت کباب)، نم زدن

Beurre blanc (n.)

سس کره و آبلیمو و غیره

Bisque (n.)

سوپ غلیظ (دارای گوشت خرگوش یا پرنده و غیره)

Blanching (v.)

فرو بردن در آب جوش، بعد از چند لحظه آن را بردارید و سپس در آب یخ فرو کنید تا فرآیند پخت و پز متوقف شود، این فرایند معمولاً به سبزیجات یا میوه ها اشاره می شود.

Braising (v.)

یک روش پخت ترکیبی که ابتدا غذا را در دمای بالا تفت می‌دهد، سپس آن را در یک قابلمه سرپوشیده با دمای پایین در حالی که در مقداری مایع قرار می دهند

Brining (v.)

فرآیند خیساندن گوشت در آب نمک یا آب نمک زیاد، قبل از پختن، شبیه به ترشی کردن

Chiffonade (n.)

سبزیجات خرد شده یا ریز خرد شده، معمولاً به عنوان چاشنی سوپ استفاده می شود

Concasse (n.)

خرد کردن غذای خام یا پخته با پوست کندن برای آماده کردن سرو یا ترکیب با سایر مواد، معمولاً به گوجه فرنگی اطلاق می شود.

Consommé (n.)

یک نوع سوپ شفاف ساخته شده از آب با طعم غنی که شفاف شده است، فرآیند استفاده از سفیده تخم مرغ برای حذف چربی

Confit (n.)

گوشتی که به آرامی در چربی خودش پخته می شود و معمولاً به اردک گفته می شود

Coring (v.)

سس غلیظی که با پوره میوه یا سبزیجات درست می شود و به عنوان پایه یا تزئین استفاده می شود

Coulis (n.)

یک رول گرد کوچک از گوشت چرخ کرده، ماهی یا سبزیجات که با تخم مرغ و آرد سوخاری پوشانده شده است

Croquette (n.)

یک رول گرد کوچک از گوشت چرخ کرده، ماهی یا سبزیجات که با تخم مرغ و آرد سوخاری پوشانده شده است

Deglaze (v.)

حذف و حل کردن باقی مانده مواد غذایی قهوه ای شده

Degrease (v.)

برداشتن چربی از سطح مایع داغ مانند سس، سوپ یا خورش، که به عنوان چربی زدایی یا پیرایش چربی نیز شناخته می شود.

Dredging (v.)

مواد غذایی مرطوب را قبل از پختن با یک ماده خشک بپوشانید تا یک پوشش یکنواخت ایجاد شود

Dress (v.)

ریختن روغن، سرکه، نمک یا سایر مواد روی سالاد یا غذای دیگر

Effiler (n.)

رشته را از لوبیا عربی جدا کنید یا بادام را نازک برش دهید

Emincer (n.)

برش نازک، شبیه به سبک ژولین، اما نه به اندازه طولانی

Escabeche  (n.)

غذای متشکل از ماهی است که به مدت تقریباً یک روز در سس روغن زیتون، سرکه، سبزی، سبزیجات و ادویه جات ترشی شده و سپس سرخ شده یا سرخ شده و اجازه داده می شود تا خنک شود.

Fillet (n.)

فیله

Flambe (v.)

فلامبه، خوراک غرق در شعله

Frenching (v.)

فرآیند برداشتن چربی، گوشت و غضروف از استخوان‌های دنده در یک کباب قفسه‌ای با برش بین استخوان‌ها با یک چاقوی تیز، که اغلب به دنده بره، گاو یا خوک اشاره دارد.

Galantine (n.)

ژله ی مرغ، ژله ی گوشت گوساله، خوراک سرد گوشت گوساله و جوجه و دیگر جانوران که استخوان ان را در اورده باشند

Gazpacho (n.)

یک غذای اسپانیایی از سوپ سرد و نپخته که معمولا حاوی گوجه فرنگی، خیار، پیاز، سیر، روغن و سرکه است.

Harissa (n.)

خمیر چیلی تند و معطر تهیه شده از انواع فلفل تند و ادویه ها که اغلب در آشپزی شمال آفریقا و خاورمیانه استفاده می شود.

Infusion (n.)

چای دم کرده، آمیزه، دم کرده

Involtini (n.)

غذاهایی مانند گوشت، مرغ، غذاهای دریایی یا سبزیجات، پیچیده شده در اطراف مواد پرکننده مانند پنیر، گوشت های پخته شده یا آجیل

Irradiation (n.)

فرآیند قرار گرفتن غذا در معرض تشعشع، طراحی شده برای از بین بردن میکروب های بیماری زا از غذاها

Isinglass (n.)

ماده خالص و شفاف ژلاتین که از مثانه ماهی های خاصی به دست می آید و در ژله ها به عنوان یک عامل شفاف کننده استفاده می شود.

Jacquarding (v.)

فرآیند سوراخ کردن ماهیچه گوشت به منظور نرم کردن آن، که به عنوان سوزن نیز شناخته می شود

Jus lie (n.)

آب گوشتی که کمی با پیکان ریشه (نوعی گیاه) یا نشاسته ذرت غلیظ شده باشد

Kipper (n.)

شاه ماهی کامل که از دم تا سر به شکل پروانه ای تقسیم شده، روده، نمک زده یا ترشی شده است.

Kissing Crust (n.)

قسمتی از پوسته بالایی یک نان که هنگام پخت به نان دیگری برخورد کرده است

Lactobacillus (n.)

باکتری ای که معمولاً در محصولات تخمیری مانند ماست یافت می شود

Larding (v.)

فرآیند قرار دادن نوارهای چربی در یک تکه گوشت که چربی زیادی ندارد تا ذوب شود و گوشت خشک نشود.

Liaison  (v.)

عامل ترکیب دهنده خامه و زرده تخم مرغ که برای غلیظ کردن سوپ ها یا سس ها استفاده می شود

Macerate (v.)

فرآیند نرم شدن یا خرد شدن با استفاده از مایع، که اغلب به میوه یا سبزیجات اشاره دارد، به منظور جذب طعم مایع

Marinate (v.)

ترد کردن گوشت با خیس کردن آن در ماست یا آب‌لیمو و غیره

Mesclun (n.)

سالادی متشکل از سبزی های لطیف مخلوط مانند کاهو، آروگولا و کاسنی، گیاهان و گل های خوراکی

Mignonette (n.)

دانه های فلفل تقریباً ترک خورده یا درشت آسیاب شده، برای غذاهای au poivre یا سس مینیونت استفاده می شود، که حاوی سرکه و موسیر است و اغلب برای صدف استفاده می شود.    

Mince (v.)

گوشت چرخ کرده، یا خرد کرن غذاها

Mise en place (v.)

آماده سازی مواد، مانند خرد کردن پیاز یا اندازه گیری ادویه ها، قبل از شروع پخت و پز

Mother (n.)

سس پایه که برای تهیه انواع دیگر سس اصلی استفاده می شود.

Nappe (n.)

استفاده از مایع با پشت قاشق برای پوشاندن یا عمل پوشاندن یک غذا، مانند پای بره، با لعاب

Needling (v.)

تزریق چربی یا طعم دهنده به یک ماده برای افزایش طعم آن

Nutraceutical (adj.)

مواد مغذی

Oignon brule (n.)

به معنای واقعی کلمه "پیاز سوخته" است، یک اصطلاح آشپزی برای پیاز نیمه پوست کنده شده در ماهیتابه

Ort (n.)

ضایعات یا لقمه غذایی که بعد از غذا باقی می ماند

Ouzo  (n.)

یک مشروب بی رنگ، قوی و با طعم بادیان از یونان

Parboiling (v.)

فرآیند افزودن غذاها به آب در حال جوش، پختن تا زمانی که نرم شوند، سپس خارج کردن آنها قبل از پختن کامل، معمولا برای پختن جزئی یک ماده که سپس به روش دیگری پخته می شود.

Parcooking  (v.)

فرآیند نپختن کامل غذا، به طوری که بعداً می توان آن را تمام کرد یا دوباره گرم کرد

Pâté (n.)

مخلوطی از گوشت چرخ کرده چاشنی شده و چربی چرخ شده به صورت خمیر قابل پخش

Paupiette (n.)

یک تکه گوشت صاف و نازک که با پر کردن سبزیجات یا میوه‌ها گرد شده و قبل از سرو پخته می‌شود

Persillade (n.)

سس یا مخلوط چاشنی جعفری خرد شده با چاشنی ها که اغلب به عنوان بخشی از غذای پخته شده استفاده می شود.

Polenta (n.)

ماش یا فرنی تهیه شده از آرد زرد یا ذرت که منشا آن شمال ایتالیا است

Praline (n.)

شیرینی آجیل پخته شده در شکر در حال جوش تا قهوه ای و ترد شود

Quadriller (v.)

برای ایجاد خطوط متقاطع روی سطح غذا، به عنوان بخشی از ارائه غذا

Quatre-epices (n.)

در لغت به معنای "چهار ادویه" است، مخلوطی ریز آسیاب شده از فلفل، دارچین، جوز هندی، زنجبیل یا میخک، که برای طعم دادن به سبزیجات، سوپ ها و خورش ها استفاده می شود.

Quenelle (n.)

مقدار کمی از مخلوط ماهی یا گوشت خامه‌ای با تخم مرغ سبک که معمولاً به شکل گرد در می‌آید و سپس پخته می‌شود.

Remouillage (n.)

غذای ساخته شده از استخوان هایی که قبلاً یک بار برای ساختن غذای استفاده شده است و آن را ضعیف تر می کند

Render (v.)

پختن چربی از چیزی، مانند بیکن

Rondeau (n.)

ماهیتابه عریض و کم عمق با طرفین مستقیم و دو دسته حلقه که اغلب برای پختن و شکار غیرقانونی استفاده می شود.

Sautéing  (v.)

پختن سریع غذا روی حرارت نسبتاً زیاد، در لغت به معنای "جلز و ولز" است، همانطور که غذا در یک تابه داغ قرار می گیرد.

Scald (v.)

گرم کردن یک مایع تا رسیدن به نقطه جوش، جایی که حباب ها در اطراف لبه ها ظاهر می شوند.

Sear (v.)

تکنیکی است که در کباب کردن، پختن یا تفت دادن استفاده می شود که در آن سطح غذا در دمای بالا پخته می شود تا زمانی که یک پوسته تشکیل شود.

Staling (v.)

فرآیند شیمیایی و فیزیکی که در آن غذاهایی مانند نان سفت، کپک زده یا خشک می شوند که به عنوان "بیات شدن" نیز شناخته می شود.

Steep (v.)

اجازه دادن به مواد خشک برای خیس خوردن در مایع تا زمانی که مایع طعم خود را به خود بگیرد، که اغلب به قهوه، چای یا ادویه اشاره دارد.

Sweat (v.)

سبزی ها را به آرامی در کمی روغن گرم کنید، با هم زدن و چرخاندن مکرر برای اطمینان از تبخیر مایع منتشر شده؛ معمولاً باعث ایجاد قطعات نرم یا در برخی موارد مانند پیاز، قطعات شفاف می شود

Tempering (v.)

افزایش دمای یک ماده سرد یا دمای اتاق با افزودن آهسته مایع داغ یا در حال جوش، که اغلب به تخم مرغ اشاره دارد.

Tourner (v.)

برش دادن موادی مانند هویج یا سیب زمینی به شکل بشکه مانند که شش یا هفت ضلع در طول قطعه در حال برش را تشکیل می دهد، با استفاده از یک چاقوی تورنر یا یک چاقوی خرد کن.

Trussing (v.)

بستن گوشت یا مرغ، مانند بوقلمون با نخ، که با استفاده از سوزن از قسمت های پرنده بافته می شود، به منظور ایجاد شکل فشرده تر قبل از پختن.

 

ضرب المثل های مرتبط با آشپزی به انگلیسی

  1.  "Too many cooks spoil the broth."

  2.  "The proof of the pudding is in the eating."

  3.  "If you can't stand the heat, get out of the kitchen."

  4.  "A watched pot never boils."

  5.  "You can't make an omelette without breaking eggs."

  6. . "A stitch in time saves nine." (Often used in the context of preparing ingredients or following a recipe correctly to avoid bigger problems later.)

  7.  "You are what you eat."

  8.  "Good things come to those who wait."

  9.  "The way to a man's heart is through his stomach."

  10. "Don't bite off more than you can chew."
  11.  "The salt of the earth."

  12.  "If you can't take the heat, stay out of the kitchen."

  13.  "A rolling stone gathers no moss." (Sometimes used to encourage frequent stirring or movement while cooking.)

  14.  "Easy come, easy go." (Can be used to describe a dish that is quickly devoured or doesn't last long.)

  15.  "Actions speak louder than words." (Applied to cooking, it emphasizes the importance of actually preparing and cooking rather than just talking about it.)

  16.  "Hunger is the best sauce."

  17.  "The devil is in the details." (Encouraging attention to small but crucial aspects of cooking.)

  18.  "All good things take time."

  19.  "Out of the frying pan, into the fire."

  20.  "You can't make a silk purse out of a sow's ear." (Highlighting the importance of using quality ingredients in cooking.)

 

 

بیشتر بخوانید:

توصیف یک رستوران به زبان انگلیسی به همراه مثال و ترجمه

نوشیدنی ها (آبمیوه و دمنوش) به زبان انگلیسی

اسامی لبنیات در زبان انگلیسی، لیست کامل لغات و عبارات کاربردی


نظرها

اولین نفری باشید که نظر میگذارید

دوره‌های انگلیش کلینیک متناسب با نیاز زبان‌آموزان

@privacyblongsto rafieienglishclinic