اصطلاحات دکوراسیون داخلی به انگلیسی
هنگام تزئین خانه خود، ممکن است به نقطه ای برسید که از خود بپرسید "از چه چیز دیگری می توانم برای زیباتر کردن خانه استفاده کنم؟" از این رو به یکی از شعبات والمارت مراجعه می کنید تا قطعه مد نظر خود را تهیه کنید ولی معنی وسیله ای را که می خواهید خریداری کنید به انگلیسی بلد نیستید. در این نقطه می خواهید چکار کنید؟ آیا در میان صحبت و مکالمه می خواهید از تلفن همراه خود بهره بگیرید؟ یکی از مباحثی که در کشورهای انگلیسی زبان ایرانی ها را اذیت می کند بحث خرید است و خرید برای دکراسیون خانه نیز یکی از اصلی ترین دغدغه های کسانی است که تازه مهاجرت کرده اند. از این رو در این بخش ما بر آن شدیم که برای شما عزیزان مجموعه لغاتی را که مرتبط به این موضوع جذاب و مهم است تهیه کنیم.
دکوراسیون داخلی
طراحی داخلی به عنوان «هنر یا فرآیند طراحی دکوراسیون داخلی یک اتاق یا ساختمان» تعریف شده است. در حالی که یک "فرآیند" ممکن است شامل مجموعه ای از قوانین یا دستورالعمل های دقیق باشد، مفهوم "هنر" بسیار روان تر و ذهنی تر است. در نتیجه، درک سبک طراحی بدون یک چارچوب مرجع مشترک می تواند گیج کننده باشد. اگر مشتری نتواند دیدگاه خود را برای دکوراسیون یک فضای مسکونی یا تجاری به وضوح بیان کند، چالش بزرگی برای یک طراح داخلی است. از این رو در دکراسیون داخلی افراد سبک های مختلفی را طراحی کرده اند تا با استفاده از آن ها بتوانند معیارهایی را برای طراحی در نظر داشته باشند.
فهرست کاملی از وسایل دکوراسیون داخلی به زبان انگلیسی
لغت به انگلیسی | معنی لغت | مثال انگلیسی | ترجمه مثال |
Bed | بستر | Carmen was making the bed while Destiny slept in | در حالی که دستینی در خواب بود، کارمن در حال مرتب کردن تخت بود |
Chest | صندوقچه | The little chest that held his clothing had been carried down to the bank. | صندوق کوچکی که لباس او را نگه داشته بود به بانک منتقل شده بود. |
Curtain | پرده | Lisa pulled a curtain back to examine the sky. | لیزا پرده ای را عقب کشید تا آسمان را بررسی کند. |
Drawer | کشو | She reached into a drawer at the back of the craft. | دستش را به کشوی پشت کاردستی برد. |
Stool | صندلی | He sat on the bar stool next to her | روی صندلی بار کنارش نشست |
Bookcase | قفسه کتاب | A bookcase containing a dozen baseball trophies highlighted the far wall of the small room. | یک قفسه کتاب حاوی دوازده جایزه بیسبال، دیوار دور اتاق کوچک را برجسته می کرد. |
Shelf | تاقچه | On the shelf I arranged the words, is, in, wardrobe. | روی قفسه کلمات، is, in, wardrobe را مرتب کردم. |
Table | میز | He was sitting at a table across and down from them. | پشت میز روبرو و پایین آن ها نشسته بود. |
Chair | صندلی | There, sitting in his chair, was Carl, fast asleep. | آنجا، کارل روی صندلی نشسته بود و عمیقاً خوابیده بود. |
Carpet | فرش | It will be covered with carpet by next weekend. | تا آخر هفته آینده فرش می شود. |
Cupboard | کابینت | He took a mug from the cupboard and poured himself a cup of coffee. | لیوانی از کمد بیرون آورد و برای خودش یک فنجان قهوه ریخت. |
Wardrobe | جا رختی | She leaned her head against the wardrobe once more. | یک بار دیگر سرش را به کمد لباس تکیه داد. |
Furniture | مبلمان | I didn't get any curtains or furniture yet. | من هنوز هیچ پرده یا مبلمانی نگرفتم. |
Desk | میز کار | She made her way to the notebook near the desk phone. | او به سمت دفترچه یادداشت نزدیک تلفن میز رفت. |
Lamp | لامپ | She reached up and turned on the lamp. | دستش را بلند کرد و لامپ را روشن کرد. |
Bookshelf | قفسه کتاب | The bookshelf was empty and weapons lined the opposite wall. | قفسه کتاب خالی بود و اسلحهها روی دیوار مقابل قرار داشتند. |
Sofa | کاناپه | They sat on the sofa without speaking. | بدون اینکه حرفی بزنند روی مبل نشستند. |
Bench | نیمکت | He motioned to the bench next to her. | به نیمکت کنارش اشاره کرد. |
Armchair | صندلی راحتی | He quickly moved an armchair toward Princess Mary. | او به سرعت یک صندلی راحتی را به سمت پرنسس مری حرکت داد. |
Chandelier | لوستر | The golden chandelier lit up the ballroom with its many candles. | لوستر طلایی سالن رقص را با شمع های فراوانش روشن کرد. |
Rocking Chair | صندلی گهواره ای | I'm not ready for the rocking chair yet. | من هنوز برای صندلی گهواره ای آماده نیستم. |
Oven | فر | Then she lit the oven and washed her hands. | سپس فر را روشن کرد و دستانش را شست. |
Fridge | یخچال | Not much here, the fridge is empty. | اینجا آنچنان چیز زیادی نیست، یخچال خالی است. |
Couch | نیمکت | She curled up on the couch and fell asleep. | روی مبل جمع شد و خوابش برد. |
Sofa | کاناپه | I made myself comfortable on the sofa, my arm around Betsy, as we all waited for him to continue. | من خودم را روی مبل راحت انداختم ، دستم را دور بتسی انداختم، در حالی که همه منتظر بودیم تا او ادامه دهد. |
Cabinet | کابینه | Fly down on Friday and we can put this whole thing in a file cabinet by the weekend. | جمعه به پایین پرواز کنید و تا آخر هفته میتوانیم همه اینها را در یک کابینت بایگانی قرار دهیم. |
Fireplace | بخاری | There is a fireplace in the living room, with a cozy rocker next to it. | یک شومینه در اتاق نشیمن وجود دارد که یک راکر دنج در کنار آن قرار دارد. |
Doghouse | خانه سگ | Keep it in the backyard and give it a doghouse? | آن را در حیاط خلوت نگه دارید و به آن سگ خانه بدهید؟ |
Dining | ناهار خوری | The dining room was directly off the kitchen, which was also lavish. | اتاق ناهار خوری مستقیماً از آشپزخانه خارج شده بود که آن هم مجلل بود. |
Homewares | لوازم خانگی | Baffled he turned homewards, but died on the way. | متحیر به طرف خانه برگشت، اما در راه مرد. |
Lounge | مبل راحتی | Top of the colored cobalt blue the roomof course main lounge was. | بالای آبی کبالت رنگی، اتاق استراحت اصلی بود. |
Ottoman | چهارپایه | He crossed to Katie and sat on the ottoman in front of her. | به سمت کتی رفت و روی چهارپایه روبروی او نشست. |
Closet | کمد لباس | She took a suitcase out of the closet and swung it up on the bed. | چمدانی را از کمد بیرون آورد و روی تخت تاب داد. |
Shelves | قفسه ها | There were shelves running across every wall from floor to eye level. | قفسه هایی روی هر دیواری از کف تا سطح چشم وجود داشت. |
Pier Glass | شیشه اسکله | Our design will be put on the pier glass and shoes mirror of marketplaces, image mirror in public, as well as looking-glass in the office buildings, restaurants , gymnasiums and so on | طرح ما بر روی شیشه اسکله و آینه کفش بازارها، آینه تصویر در عموم، و همچنین در ساختمان های اداری، رستوران ها، سالن های ورزشی و غیره قرار خواهد گرفت. |
Cushions | کوسن ها | The cushions on the couch and chairs were thick and inviting. | کوسن های روی کاناپه و صندلی ها ضخیم و جذاب بودند. |
Candles | شمع ها | Do you have any candles or a flashlight? | آیا شمع یا چراغ قوه دارید؟ |
Vase | گلدان ها | He set a vase of flowers on the table | یک گلدان گل روی میز گذاشت |
Indoor plants | گیاهان سرپوشیده | Don't leave houseplants on windowsills behind the curtains on frosty nights | در شب های یخبندان گیاهان آپارتمانی را روی طاقچه پشت پرده نگذارید |
Photo frames | قاب عکس | Consider a special locket with baby's first picture with Santa, or a photo frame with a special image of baby with the gift recipient | یک قفل مخصوص با اولین عکس کودک با بابانوئل یا یک قاب عکس با تصویری خاص از کودک با هدیه گیرنده در نظر بگیرید. |
bookends | قفسه کتاب | Provide adequate support at the sides using bookends where necessary and allow space so that books can be easily removed and replaced | در صورت لزوم با استفاده از قفسههای کتاب، از کنارهها پشتیبانی کافی فراهم کنید و فضایی را در نظر بگیرید تا کتابها به راحتی برداشته و جایگزین شوند. |
Pinboards | پینبردها | Pictures of her festooned the pinboard in his studio | تصاویری از او روی تخته چوبی در استودیوی او تزئین شده بود |
glass sculptures | مجسمه های شیشه ای | The artist responds to this marvellously quirky collection with entrancing glass sculptures | این هنرمند با مجسمه های شیشه ای جذاب به این مجموعه شگفت انگیز دمدمی پاسخ می دهد |
Canisters | قوطی ها | Campers should bring a canister to store their food in at night so that bears won't come looking for a meal | افراد کمپینگ باید یک قوطی برای نگهداری غذا در شب همراه داشته باشند تا خرس ها دنبال غذا نیایند. |
Macrame | تور زخیم و ریشه دار | The cords used in macrame bracelets can vary widely. | طناب های مورد استفاده در دستبندهای ماکرامه می توانند بسیار متفاوت باشند. |
Luxe game board | تخته بازی لوکس | The SpongeBob Operation luxe board game is a fun variation on the classic Operation board game. | بازی تخته لوکس SpongeBob Operation یک تنوع سرگرم کننده در بازی تخته ای Operation کلاسیک است. |
مطالب مرتبط
مقالات مرتبط
نظرها
اولین نفری باشید که نظر میگذارید