انواع لوازم تحریر به انگلیسی
به اطراف خود در میز کار نگاهی بایندازید چند قلم لواز تحریر و ابزار اداری مشاهده می کنید؟ ما در طول روز در محل کار و تحصیل خود با لوازم تحریر بسیاری در ارتباط هستیم حتی شاید زمانی که این پست را مطالعه می کنید نیز در دست خود خودکار یا قلمی در داست دارید تا لغات کلیدی را یادداشت کنید. ولی تا چه حد با معنی این ابزار کلیدی به زبان انگلیسی آشنا هستید؟ دوستداران سریال آفیس این اصطلاحات را به صورت مکرر در این سریال گوش کرده اند و از آن نیز در فرایند یادگیری مکالمه زبان انگلیسی نیز استفاده کرده ، امروز ما بر آن شدیم تا برای شما یک دسته بندی کامل از تمامی وسایل لوازم تحریر آماده کرده و همراه با شکل آن ها را برای شما توضیح دهیم.
اسم لوازم تحریر | معنی لوازم تحریر | مثال انگلیسی | ترجمه انگلیسی |
appointment book | دفتر ملاقات | Schedule walking in your appointment book and treat the appointment seriously. | پیاده روی را در دفترچه قرار خود برنامه ریزی کنید و با قرار ملاقات جدی برخورد کنید. |
ball-point pen | قلم نوک توپی | I changed the ink cartridges in my ballpoint pen | کارتریج های جوهر قلم نوک توپیم را عوض کردم |
clamp binder | چسب گیره | He bought a clamp binder from DigiKala | او از دیجی کالا یک کلاسور گیره ای خرید |
clip | گیره | Use the paper clip to hold the now-shorter section in place. | از گیره کاغذ برای نگه داشتن بخش کوتاهتر در جای خود استفاده کنید. |
clipboard | کلیپ بورد | Finally he glanced up, handing the clipboard to her. | سرانجام نگاهی به بالا انداخت و کلیپ بورد را به او داد. |
correction fluid | لاک غلط گیر | It resembles the white correction fluid used in most offices. | شبیه لاک غلط گیری است که در اکثر دفاتر استفاده می شود. |
correction tape | نوار اصلاح | The correction tape was changed independently from the typing ribbon | نوار تصحیح به طور مستقل از نوار تایپ تغییر کرد |
dater | تاریخ زن | Use dater to indicate the time in letters | از تاریخ زن برای نشان دادن زمان با حروف استفاده کنید |
desk pad | زیر میزی | Traditionally, Chinese calligraphy is made using brushes, ink, paper, paperweights, and desk pads. | به طور سنتی، خوشنویسی چینی با استفاده از قلم مو، جوهر، کاغذ، وزنه کاغذی و رومیزی ساخته می شود. |
desk tray | فایل رو میزی | For the wheelchair-bound there's a mini-gym for upper-body workouts and a clip-on desk tray, as well as ramps. | برای افراد سوار بر ویلچر، یک مینی باشگاه برای تمرینات بالاتنه، یک فایل رو میزی گیره دار، و همچنین رمپ وجود دارد. |
eraser | پاک کن | Pencils whose erasers haven't yet been worn to nubs. | مدادهایی که هنوز پاککنهای آنها تا نوک پوشیده نشده است. |
expanding files | نظم دهنده فایل |
| |
fastener binder | گیره پوشه |
| |
filing box | جعبه بایگانی | File boxes full of recipes, including one for Christmas bread. | جعبه های فایل پر از دستور العمل ها، از جمله یکی برای نان کریسمس بود. |
folder | پوشه | He put all his letters on a folder | همه نامه هایش را روی یک پوشه گذاشت |
fountain pen | قلم خودنویس | Here are some considerations in buying a new or vintage fountain pen. | در اینجا به نکاتی در خرید یک خودکار جدید یا قدیمی اشاره می کنیم. |
glue stick | چسب ماتیکی | They also contain other stationary such as pens and glue sticks. | آنها همچنین حاوی مواد ثابت دیگری مانند خودکار و چسب می باشند. |
hanging folder | پوشه آویزان | The hanging folder itself is left in its place on the rails. | پوشه آویزان در جای خود روی ریل رها شده است. |
label maker | لیبل ساز | There are also electronic label makers that can be used to make the labels. | همچنین لیبل سازهای الکترونیکی وجود دارند که می توان از آنها برای ساخت لیبل استفاده کرد. |
letter opener | نامه باز کن | Using a letter opener or similiar implement, gently pry the keys off. | با استفاده از یک نامه بازکن یا ابزار مشابه، کلیدها را به آرامی باز کنید. |
magic marker | ماژیک | They didn't just write it on his forehead with a magic marker. | آن را فقط با یک نشانگر جادویی روی پیشانی او ننوشتند. |
paper | کاغذ | Dictionaries are usually printed on thin paper. | دیکشنری ها معمولاً روی کاغذ نازک چاپ می شوند. |
paper clips | گیره کاغذ | Then scrape the slots with a knife or a paper clip. | سپس شکاف ها را با چاقو یا گیره خراش دهید. |
paper punch | پانچ کاغذ | He's not making or from any paper on which a paper punch is used. | او از هیچ کاغذی که روی آن پانچ کاغذ استفاده شده باشد، نمی سازد. |
pen | خودکار | The pen was in Shaquille O'Neal's hand. | قلم در دست شکیل اونیل بود. |
pencil | مداد | Pedraza said, later remembering she had to sharpen the pencils. | پدرازا گفت، بعداً به یاد آورد که باید مدادها را تیز می کرد. |
pencil sharpener | مداد تراش | The box-set includes pencil sharpener collectibles and a 48-page booklet and poster. | این جعبه شامل مجموعه های مداد تراش و یک کتابچه و پوستر 48 صفحه ای است. |
ring binder | کلاسور | They end up in some ring binder, stored on some dusty shelf. | آنها در یک کلاسور بسته بندی می شوند می شوند که در قفسه های گرد و غباری ذخیره می شوند. |
rubber stamp | مهر | There will be no rubber stamp on the part of this subcommittee, | هیچ مهری از طرف این کمیته فرعی وجود نخواهد داشت، |
ruler | خط كش | The classic carpenter's ruler is the folding wood rule. | خط کش کلاسیک نجار، قانون چوب تاشو است. |
self-adhesive labels | برچسب های خود چسب | She put his name on book by using self-adhesive labels | او با استفاده از برچسب های خود نام او را روی کتاب نوشت |
stamp rack | قفسه تمبر | If the staples are small enough to work in a trigger-style staple remover like you might use to remove staples from paper, feel free to give it a shot. | اگر منگنهها به اندازهای کوچک هستند که میتوانند در یک منگنهگیر به سبک ماشهای کار کنند، همانطور که ممکن است برای جدا کردن منگنهها از کاغذ استفاده کنید، با خیال راحت به آن ضربه بزنید. |
staple remover | منگنه کن | If the staples are small enough to work in a trigger-style staple remover like you might use to remove staples from paper, feel free to give it a shot. | اگر منگنهها به اندازهای کوچک هستند که میتوانند در یک منگنهگیر به سبک ماشهای کار کنند، همانطور که ممکن است برای جدا کردن منگنهها از کاغذ استفاده کنید، با خیال راحت به آن ضربه بزنید. |
stapler | منگنه | You must specifically request a large stapler , which will be denied since there is no money | شما باید به طور خاص درخواست یک منگنه بزرگ کنید، که از آنجایی که پولی وجود ندارد، رد می شود |
staples | سوزن منگنه | He bought a very luxury staples from Walmart | او یک کالای اصلی بسیار لوکس از والمارت خرید |
tape | چسب | Turn the bird over, then seal and secure the joint of the tail sleeve using adhesive tape. | پرنده را برگردانید، سپس با استفاده از نوار چسب، محل اتصال آستین دم را ببندید و محکم کنید. |
tape dispenser | جا چسبی | Clear tape dispensers are commonly made of plastic, and may be disposable. | پخش کننده های نوار شفاف معمولاً از پلاستیک ساخته می شوند و ممکن است یکبار مصرف باشند. |
Whiteboard | تخته وایت برد | Our office was like a corridor with a whiteboard in it. | دفتر ما مانند یک راهرو بود که یک تخته سفید در آن بود. |
Wastebin | سطل آشغال | The first job was to empty the kitchen waste bin into the compost bin on the plot. | اولین کار این بود که سطل زباله آشپزخانه را در سطل کمپوست در قطعه خالی کنیم. |
Window blinds | پرده پنجره | The window blinds were down and he had a feeling that he was behind the scenes in a theatre | پرده های پنجره پایین بود و او احساس می کرد که در پشت صحنه تئاتر است |
scissors | قیچی | She used scissors to cut off his shirt | برای بریدن پیراهن او از قیچی استفاده کرد |
highlighter | هایلایتر | Apply slightly lighter highlighter on the remaining two-thirds of the sentence | روی دو سوم باقیمانده جمله کمی هایلایتر بزنید |
glue | چسب | Glue the fabric around the window | پارچه را دور پنجره بچسبانید |
projector | پروژکتور | She used an overhead projector to illustrate her talk | او از یک پروژکتور بالای سر برای نشان دادن صحبت های خود استفاده کرد |
Ink pad | پد جوهر | He twisted a signet ring on his middle finger, pressed it on an ink pad and made an identical mark on the paper | حلقه امضایی را روی انگشت وسطش پیچاند، روی یک جوهر فشار داد و علامتی مشابه روی کاغذ گذاشت. |
Calculator | ماشین حساب | These first computers were equivalent in power to a modern calculator | این اولین کامپیوترها از نظر قدرت معادل یک ماشین حساب مدرن بودند |
مطالب پیشنهادی
مقالات مرتبط
نظرها
اولین نفری باشید که نظر میگذارید