17 اصطلاح زبان انگلیسی برگرفته شده از سینما
به نظر شما از بین تمامی کسانی که در اطرافتان هستند چند نفر به فیلم و سینما علاقه ای ندارند؟ شاید پاسخ شما افراد بسیار محدودی باشند. محبوبیت سینما به حدی است که اگر شما برای آغاز صحبت با فردی موضوعی ندارید سینما می تواند یکی از بهترین موضوعات برای آغاز مکالمه و صحبت با فرد مورد نظر باشد کافی است از آن ها هنرپیشه یا فیلم مورد علاقه شان را بپرسید و سریعا یک مکالمه گرم آغاز شود.
به یاد دارم هنگامی که در دوران مدرسه بودم اصطلاحات و کلمه های جدیدی از برنامه های محبوب تلویزیونی وارد زبان فارسی می شد و دانش آموزان نیز آن ها را به صورت مکرر تکرار می کردند. در زبان انگلیسی نیز شرایط دقیقا به همین صورت می باشد که تاثیر سریال های محبوب و مشهور زبان انگلیسی تا حدی است که اصطلاحات و لغات پرکابرد آن ها وارد زبان روزمره و ادبی شده و اثر بلند مدتی بر روی زبان انگلیسی می گذارند. بهترین مثال از این نوع فیلم ها مجموعه فیلم های جنگ ستارگان است که نزدیک به دو زبان جدید را ایجاد کرده است. تصور کنید هنگامی که یک فیلم توانایی ساخت زبان را داشته باشد اصطلاحات انگلیسی آن تا چه حدی می تواند زبان انگلیسی را با تغییر مواجه سازد. در این پست تلاش می شود 17 تا از پرکابردترین این اصطلاحات را برای شما زبان آموزان مشخص کرده و شما را با تاثیر سینما بر روی زبان انگلیسی بیشتر آشنا کنم.
Popcorn Movies (فیلم های عامه پسند)
به فیلم هایی که تنها برای وقت گذراندن ساخته می شود و اصلا هیچ پیام باطنی یا خارجی را برای مخاطبین در بر ندارند. این فیلم ها بیشتر برای پر کردن گیشه ها است در زبان فارسی فیلم های عامه پسند و گیشه پر کن نیز می گویند. برخی از زبان آموزان این اصطلاح را اشتباه معنی کرده و پاپ کورن مخصوص فیلم می گویند ولی با کمی تمرکز بر روی ساختار اسم و صفات تفاوت این دو رو متوجه خواهید شد.
A: "So what movie do you want to go see later?" B: "I don't feel like watching anything too heavy or complex—let's just see whatever popcorn movie is out"
خوب دوست داری بعدا بریم چه نوع فیلمی را ببینیم؟
الان در حس و حال دیدن فیلم های خیلی سنگین و پیچیده نیستم- بهتره بریم یک فیلم عامه پسند ببینیم.
Get the show on the road (سریع کار ها را انجام بدید- وقات تلف نکنید)
اگر فردی این اصطلاح را برای شما به کار ببرد در اصل بیان می کند که زمان کافی برای از دست دادن ندارید و باید کارها را شروع کنید! (در اصل بیان می کند نیاز به مقدمه برای انجام کارها نیست و سریعا باید کارها را انجام داد).
این اصطلاح از سیرک های قدیمی وارد زبان انگلیسی شده این سیرک ها از شهری به شهری دیگر رفته و تمامی حیوانات و چادرها را نیز با خود حمل می کردند. اگر کار آن ها در یک شهر به درازا می کشید جمع کردن و آماده کردن وسایل بسیار زمان بر می شد. در عوض سیرک ها باید وسایل را جمع کرده و به شهر بعدی منتقل می شدند تا بتوانند درآمد بیشتری داشته باشند.
"‘Let's get this show on the road—we're late already’"
سریعا کارها را انجام دهید همین حالا نیز دیر کرده ایم.
Kick something off, kick off (اولین شروع را داشتن)
تصور کنید در یک جلسه هستید و رئیس از شما می خواهد در مورد پروژه ای که بر روی آن کار کرده اید بازخوردی را ارائه دهید از آنجایی که همه ی افراد از گفتن مشکلات و مسائل به عنوان اولین نفر ترس دارند اولین کسی که شروع به صحبت می کند Kick Off کرده است یعنی در اصل صحبت را آغاز کرده است. در بخش سینما این اصطلاح به اولین نمایش یک فرد در سینما ، تئاتر یا شبکه های تلویزیونی اشاره دارد و به آنها kick off a show می گویند.
A kick off celebration نیز به مهمانی هایی گفته می شود که به نوعی آغاز یک اتفاق خوب را جشن می گیرند. وقتی اتفاقی آغاز می شود شما به سادگی می توانید از kickoff نیز استفاده کنید در ورزش (مخصوصا فوتبال) نیز آغاز بازی را می گویند.
there are five games kicking off at 3pm on Saturday afternoon
پنج بازی است که در ساعت 15 هر شنبه آغاز می شود
Sell out
این اصطلاح دو معنی دارد یکی از آن ها مثبت و دیگری بار منفی به همراه دارد. اگر شما این اصطلاح را به عنوان اسم به کار ببرید یعنی تمامی اخلاقیات خود را کنار گذاشته و برای پول یک کار را انجام داده اید. اگرشما آن را به صورت فعل با همین معنی به کار ببرید تلاش می کنید به جای اینکه راه درست و اخلاقی را طی کنید سر افراد را کلاه گذاشته و آن ها را گول بزنید .
این در حالی است که معنی دوم این فعل کاملا متفاوت است و بار معنایی مثبت دارد. اگر شما به صورت صفت یا فعل بکار ببرید به این معنی است که شما بلیط های یک بازی را در دست دارید و تا حدی تماشاگر برای بازی است که دیگر بلیطی برای بازی باقی نمانده.
the game is sure to be a sell-out
مطمئن باش تمام بلیط های بازی به فروش خواهد رسید
one of the biggest political sell-outs in decades
یکی از بزرگترین کلاه برداری های سیاسی در دهه ی اخیر
Live up to the hype (انتظارات را برآورده کردن)
این اصطلاح بیشتر برای فیلم ها، برنامه های تلویزیونی و آهنگ ها به کار می رود. می خواهم برای شما از یک مثال چند سال اخیر استفاده کنم. به یاد دارید هنگامی که فصل 7 سریال بازی تخت و تاج در حال آماده سازی بود تمامی عوامل سریال تلاش می کردند با صحبت های خود نشان دهند در حال آماده سازی یکی از بهترین فصل های سریال های دنیا هستند؟ و زمانی که سریال پخش شده کیفیت بالای فصل 7 تمامی این انتظارات را برآورده کرد. دقیقا این اصطلاح برای همین شرایط است. شما اگرسطح انتظارات را بالا ببرید و سپس این انتظارات را برآورده کنید از این اصطلاح استفاده می کنید.
I heard that album was great and it certainly lived up to the hype. I love it
شنیدم که آلبوم عالی بود و انتظارات را برآورده کرده. عاشقشم!
Jump the shark
مجدد می خواهم به سریال بازی تخت و تاج مراجعه کنم تا پایان فصل 7 شما یکی از بهترین سریال های تاریخ را مشاهده کردید ولی اتفاق های فصل 8 به نحوی رقم خورد که قسمت آخر سریال از 10 امتیاز تنها 4 امتیاز را کسب کرد و به یکی از بدترین پایان های سریال ها تبدیل شد. این اصطلاح نیز دقیقا همین مسئله را می خواهد بیان کند اگر یک برنامه ی تلویزیونی به حد از کیفیت داستانی و نمایشنامه ای افت کند که دیگر مخاطبین را جذب نکند "با افت شدید مخاطب روبرو می شود"
"the majority of television has jumped the shark; few shows maintain their creative ingenuity"
اکثر برنامه های تلویزیونی با افت شدید کیفیت روبرو هستند. برنامه های معدودی کیفیت خود را حفظ کردند.
Break a leg (خوش شانس باشی)
یکی از اصطلاحاتی که از باورهای خرافی هنرپیشه ها نشات می گیرد ، هنرپیشه های هالیوودی بر این باور هستند که اگر شما به آن ها ابراز خوش شانسی کنید دقیقا اتفاقی برعکس آن پیش خواهد آمد و نفرین خواهند شد در عوض از یک اصطلاح استعاری برای آرزوی خوش شانسی استفاده می کنند.
!You have an exam tomorrow? Break a leg
فردا آزمون داری؟ خوش شانس باشی!
To make a clown of yourself (دلقک نشو،خودت رو مسخره عام و خاص نکن)
دلقک ها همیشه نماد خنده و کمدی بودن (به جز فیلم IT) حتی آن دسته از افرادی که ترس از دلقک ها را دارند نیز گاهی اوقات به آن ها می خندند. اگر شما در جمع به صورت غیر ارادی کاری انجام بدهید که دیگران شما را مسخره کنند معمولا خودتان را در موقعیت یک دلقک قرار داده و به مردم این فرصت را داده اید که شما را مسخره کنند.
Zahra was so scared to make a clown of herself that she ended up doing a terrible job at her performance anyways
زهرا تا حدی نسبت به انگشت نما شدن می ترسید که در نهایت عملکرد افتضاحی را در محل کار از خود به نمایش گذاشت
To be in the limelight (تو چشم عام و خاص بودن)
اگر زندگی حرفه ای و شخصی شما برای افراد بسیاری جذاب باشد و آن ها تلاش کنند جزئیات زندگی شما را بدانند از این اصطلاح استفاده می کنید. این اتفاق بیشتر برای هنرپیشه ها و افراد مشهور پیش می آید.
She's been in the limelight recently, following the release of her controversial new film
در نتیجه ی فیلم بحث بر انگیز جدیدش او خیلی در چشم عموم قرار گرفته.
To crave the limelight (جلب توجه کردن، خود را در قلب دیگران جای دادن)
این اصطلاح مخصوص افراد مشهور و سیاست مداران است، وقتی فردی تلاش کند خود را در چشم عموم جای دهد و مشهور شود از این اصطلاح استفاده می شود.
Mehdi was never someone who craved the limelight, but after the press and interviews of her after her first Fajr Festival bestselling book, he began to see the appeal
مهدی هیچ وقت کسی نبود که خود را در چشم مطبوعات قرار دهد؛ اما بعد از مصاحبه هایی که برای پرفروش ترین کتاب جشنواره فجر از او انجام شد این حالت را به خود گرفت
Museum piece (عجب عتیقه ای! ، مال عهد دقیانوس)
اگر فردی یا چیزی خیلی قدیمی باشد و به نوعی برای خود عتیقه ای باشد ما از این اصطلاح استفاده می کنیم. برای افراد از آن جهت به کار می رود که نشان دهیم رفتار او متعلق به این دوران نیست و باید نسبت به آن تجدید نظر کند.
"we're nothing but museum pieces—machines can do everything that we can do"
ما واقعا عتیقه ای هستیما! ماشین ها هر کاری رو که ما انجام می دهیم می توانند انجام بدهند.
A dog and pony show
آیا تا به حال بازاریاب ها را دیده اید که ابتدا بخشی از یک جنس را به شما نشان می دهند سپس می گویند کمی تست کنید تا کل محصول را خریداری کنید، سپس محصولی که به شما می فروشند همان محصولی نیست که ابتدا به شما نشان داده اند. این کار را در زبان انگلیسی به این کار A dog and pony show می گویند. در بخش سینما نیز اگر تصاویر اولیه و تبلیغات نمایشی بسیار با کیفیت را نشان دهند ولی نمایش اصلی کیفیت مناسبی را به همراه نداشته باشد از این اصطلاح استفاده می کنند.
"the department never really had a chance to get its dog and pony show under way"
این بخش هیچ وقت موفق نخواهد شد تا برنامه ی بی ارزش خود را اجرا کند.
The show must go on
اصطلاحی که به قرن 19 میلادی و با ظهور سیرک های شهری به سبک مدرن وارد زبان انگلیسی شد. هنگامی که درآن سال ها یکی از اعضای سیرک در حین اجرا با مصدومیت یا مشکل روبرو می شد یکی دیگر از اعضای سیرک کار او را ادامه می دادند تا برنامه متوقف نشود
شاید بسیاری از شما با گروه موسیقی کویین آشنا باشید یکی از محبوب ترین گروه های موسیقی سبک راک که در سال های فعالیت خود بی رقیب بودند. یکی از مشهورترین آهنگ های این گروه The show must go on به معنی داستان ادامه دارد (به مسیر خود ادامه دهید) است که استعاره از ادامه داشتن زندگی حتی در شرایط بد است. این اصطلاح با پخش این آهنگ وارد زبان انگلیسی نشده است ولی این آهنگ بود که کاربرد آن را گسترده کرد.
The show must go on: Even though it’s raining on the day of my outdoor wedding, I can’t wait to walk down the aisle and say “I do”
با وجود اینکه در روز مراسم عروسی من در باغ باران می بارد ولی ما باز هم باید کار را ادامه بدیم. دیگر نمی تونم صبر کنم تا به تو "بله" را بگویم.
It’s not over until the fat lady sings (جوجه را آخر پاییز می شمرند-هنوز همه چیز ادامه دارد)
یکی از اصطلاحاتی که خنده دار و در عین حال بی معنی به نظر می رسد. این اصطلاح نشان می دهد که یک ماجرا تا زمانی که به کلی تمام نشده است هنوز ادامه دارد و شما باید تا آخر ادامه بدهید. بیشتر اوقات برای شرایطی که شما نسبت به حریف عقب هستید و در حال عقب کشیدن هستید به کار می رود.
تاریخچه ی این اصطلاح به زمان های قدیم باز می گردد وقتی که مردم علاقه ی زیادی به اجراهای اپرا داشتند برنامه تا زمانی که یک زن چاق که به صحنه می آمد و اتمام ماجرا را اعلام می کرد هنوز ادامه داشت.
I am going to celebrate Manchester united's winning but It ain’t over till the fat lady sings
من پیروزی های منچستریونایتد را جشن خواهم گرفت ولی هنوز همه چیز تمام نشده است.
To run the show (مسئول بودن)
هر برنامه و اجرایی یک مسئولی دارد و او موظف است تا امور را به نحو احسنت انجام دهد در سیرک ها به کسانی که مسئول انجام امور بوده اند Show runner گفته می شده و با گذر زمان این اصطلاح به فعل تبدیل شده و به اجرای کارها اطلاق می شود.
Hamid has always admired his boss because she has the ability to run the show like it’s nobody’s business
حمید همیشه رئیسش را تحسین می کرد چون او قادر بود کارها را به نحوی اداره کند که هیچ کس دیگر نمی توانست
To sing your heart out (با تمامی وجود کاری را کردن)
این اصطلاح نشات گرفته از ترس و اشتیاق انسان ها برای خواندن آهنگ است. بسیاری از افراد دوست دارند روبروی دیگر افراد بخوانند ولی ترس آن ها مانع از انجام دادن این کار می شود ولی زمانی فرا می رسد که فرد این ترس را کنار گذاشته و با تمام وجود آهنگ می خواند. شما اگر در هر کاری بتوانید بر ترس خود غلبه کرده و با تمامی وجود کاری را انجام دهید. از این اصطلاح استفاده می شود.
“The concert was great! The performer really sang his heart out”
کنسرت فوق العاده بود! خواننده واقعا از ته وجودش اجرا کرد.
Elvis has left the building (ماجرا تمام شد)
شاید شما نیز اسم خواننده ی مشهور الویس پریسلی را شنیده باشید. بعد از کنسرت های الویس فردی به روی استیج می آمد و به همه ی حضار اعلام می کرد که الویس محل کنسرت را ترک کرده است و بهتر است همه به خانه های خود بازگردند (الویس تا حدی محبوب بود که طرفداران او به امید بازگشت او برای آخرین اجرا می ماندند) این اصطلاح بعد از مرگ الویس به یک جمله ی مشهور تبدیل شد و بیانگر فوت یک فرد یا تمام شدن یک اتفاق جالب بود
The event manager said, “I am sorry Mr. Reddy, you are late. Elvis has left the building”
مدیر اجرا گفت: "واقعا متاسفم آقای رودی. ولی اجرا خیلی وقت تمام شده است.."
I came here, to take photos of the tornado from near, but it turned away before reaching to us. Elvis has left the building
من به اینجا آمدم تا عکس های نزدیکی از طوفان را بگیرم، اما قبل از اینکه به ما برسد تمام شد. ماجرا تمام شد.
کلام آخر
مجموعه اصطلاحاتی که ما در این پست به شما زبان آموزان آموزش دادیم بخشی از برنامه ی ما برای آشنا کردن شما با اصطلاحات پرکابرد زبان انگلیسی است. ما در انگلیش کلینیک تلاش داریم شما را برای تسلط به زبان انگلیسی آماده کنیم این تسلط می تواند شامل آزمون های تخصصی و یا آمادگی برای زندگی در کشورهای انگلیسی زبان باشد. دوره ی آنلاین اصطلاحات و پست های مرتبط به آن کمک می کنند تا شما زبان آموزان یکی از اصلی ترین دغدغه های خود را کنار گذاشته و به راحتی با زبان انگلیسی در سطح پیشرفته ارتباط برقرار کنید.
انیمیشن های کوتاه برای یادگیری زبان انگلیسی
بهترین سریال ها برای یادگیری زبان انگلیسی
مقالات مرتبط
نظرها
اولین نفری باشید که نظر میگذارید