لوگو انگلیش کلینیک
افعال ربطی در زبان انگلیسی

افعال ربطی در زبان انگلیسی

03/02/05 13 دقیقه برای مطالعه 1549

افعال ربطی به فعل هایی گفته می شوند که اطلاعات مازادی را در مورد فاعل می دهند و در اصل فاعل را به باقی جمله ربط می دهند. در اصل آن ها تحت هیچ شرایطی عمل انجام یک کار را نشان نمی دهند و تنها دو بخش جمله را به یکدگیر متصل می کنند. یکی از شناخته شده ترین این افعال می توان به افعال To be اشاره کرد ولی تنها به این افعال ختم نمی شوند و تعداد آن ها بسیار است که پیش رو همراه با مثال برای شما ذکر خواهیم کرد. نکته ای که در مورد افعال ربطی وجود دارد این است که این افعال تحت هیچ شرایطی مفعول نمی گیرند و در اصل با صفت یا یک مکمل اسمی مازاد معنایشان کامل می شود. افعال ربطی در زبان انگلیسی بسیار پرکاربرد هستند و یکی از مواردی به حساب می آیند که سبب می شوند زبان آموز جملات را اشتباه به کار ببرند. در این پست ما قصد داریم برای شما زبان آموزان عزیز این قبیل از افعال را به صورت کلی توضیح دهیم تا اشتباهات شما را در این موضوع به حداقل برسانیم. 

 

چگونه افعال ربطی را تشخیص می دهیم؟

علاوه بر اینکه برخی از افعال که همیشه به عنوان فعل ربطی عمل می کنند (be, become, and seem) برخی از افعال ربطی هستند که می توانند به عنوان فعل ربطی و فعل کنشی به کار بروند. تفاوت اصلی این افعل در نحوه استفاده از آن ها می باشد. 

 

یک فعل زمانی فعل ربطی است اگر برای توصیف موضوعی استفاده شود. افعال ربطی  همیشه بعد از آن یک مکمل فاعل دارند (به جز در موارد نادری مانند "I think therefore I am")، بنابراین به دنبال مکمل فاعل باشید تا مشخص کنید آیا جمله از فعل ربطی استفاده می کند یا خیر.

Liz looks great today

لیز امروز عالی به نظر می رسد.

در اینجا، فعل look یک فعل ربطی است زیرا ظاهر لیز را توصیف می کند. شما همچنین می توانید آن را به عنوان یک فعل ربطی با مکمل فاعل great today تشخیص دهید، که توضیح می دهد که لیز چگونه به نظر می رسد.

 

Liz looks through the microscope

لیز از طریق میکروسکوپ نگاه می کند

در اینجا، فعل look یک فعل اصلی است، یعنی یک فعل ربطی نیست. این عمل لیز را توصیف می کند، نه خود لیز. عبارتthrough the microscope همچنین به عمل مربوط می شود و توضیح می دهد که او کجا را نگاه کرده است.

 

برخی از افعال کنشی رایج یک یا دو معنی خاص دارند که به عنوان افعال ربطی نیز عمل می کنند. اغلب اوقات این افعال با برخی از کلمات دیگر ظاهر می شوند تا نشان دهند که آنها به عنوان افعال ربطی استفاده می شوند. با بهبود مهارت های گرامری خود با این کلمات آشنا خواهید شد، اما در اینجا لیست کوتاهی از گیج کننده ترین افعال ربطی وجود دارد که به شما در شروع کار کمک می کند.

  • Go یک فعل ربطی است وقتی به معنای become است.

The dog goes wild if she stays indoors too long

The fruit went bad because it was old

  • Prove یک فعل ربطی به معنای «نشان دادن یک کیفیت خاص» است، اما یک فعل کنشی با معنای رایج تر آن، «نشان دادن با شواهد» است.

[linking verb] The theory proved true after experimentation

[action verb] The trial proved his innocence

  • Fall هنگام صحبت در مورد بیماری یک فعل ربطی است با کلمه silent نیز استفاده می شود.

I’m afraid they have fallen ill

At once, the room fell silent 

  • Act یک فعل ربطی است که در مورد رفتار یا آداب کسی بحث می‌شود، اما زمانی که در مورد بازیگری نمایشی مانند فیلم‌ها یا نمایشنامه‌ها بحث می‌شود، یک فعل کنشی است.

[linking verb] ?Why do you act suspicious when I mention him

[action verb] He acts in the local theater group on weekends 

  • Come, grow, get و Turn افعال ربطی هستند که برای نشان دادن تغییر استفاده می شوند.

My belt came loose so I made a new hole

He grew tired of the mind games

We get bored waiting for the after-credits scenes

His hair turned gray, but he’s not any wiser

  • Remain و stay افعال ربطی هستند وقتی که به معنای «به این شکل ادامه بده» استفاده می‌شوند، اما وقتی که حرکت نکردن را توصیف می‌کنند، افعال کنشی هستند.

[linking verb] They remained angry the entire car ride

[action verb] They remained in the auditorium after everyone left

  • Keep همچنین یک فعل ربطی است زمانی که به معنای "به این صورت ادامه دهید" است، اما یک فعل کنشی به معنای متداول تر آن یعنی مالکیت است.

[linking verb] Keep calm and carry on

[action verb] She keeps a glass of water by her bed

 

پرکاربردترین افعال ربطی در زبان انگلیسی

ما در اصل سه نوع فعل ربط داریم که شامل افعل رسمی دائمی ، احساسی و شرطی تقسیم می شوند. 

افعال پیوند دائمی

  • be
  • become
  • seem

افعال پیوند حسی

  • appear
  • feel
  • look
  • smell
  • sound
  • taste

افعال پیوند شرطی

  • act
  • constitute
  • come
  • equal
  • fall
  • get
  • go
  • grow
  • keep
  • prove
  • remain
  • stay
  • turn

 

تمامی افعال ربطی در زبان انگلیسی

ترجمه ی افعال

مثال

معنی

افعال ربطی

من مثل یک نوجوان رفتار می کنم و او مانند یک کودک احمق

I act like a teenager and he acts like a stupid child

عمل کردن 

Act

او نقش پادشاه را ایفا کرد

he acted the role of the king

عمل کرد بازی کردن (گذشته)

Acted

من مطمئن نیستم اما او ممکن است بیاید.

I am not sure but she may come.

بودن  

Am

وقتی خورشید در افق ظاهر می شود

when the sun appears on the horizon

ظاهر شدن

Appear

و شما گفتید که او ظاهراً نوعی پلیس است.

And you said he appeared to be some sort of a policeman.

ظاهر شد برای (گذشته) 

Appeared to be

پاسخهای ساده ای نیستند

there are no easy answers

هستند

Are

حقایق نگران کننده بیشتری افشا می شود.

More disturbing facts are being disclosed.

هستند

Are being

تحت نظارت مقامات صالح فرزند خواندگی باشید.

Be supervised by competent adoption authorities.

بودن

Be

این بازی در بین اشراف فرانسوی به یک بازی بسیار محبوب تبدیل شد.

It became a very popular game amongst French nobility.

تبدیل شد (گذشته) 

Became

انجمن ها همچنین می توانند به اعضای دائمی تبدیل شوند.

Associations can also become permanent life members.

تبدیل شدن

Become

می توان از آن برای مکاتبات شخصی و تجاری استفاده کرد.

It can be used for both personal and business correspondence.

می تواند باشد

Can be

تخمها همچنین می توانند مستقیماً از حیاط انبار بیایند.

The eggs can also come directly from the barnyard.

بیا

Come

Rezero را می توان در نمایشگاه ها یا پارک ها استفاده کرد.

Rezero could be used in exhibitions or parks.

می تواند باشد

Could be

می تونستم پیش تو بیایم...

I could have come to you...

می توانست بیاید

Could have come

هر کس این کار را کرد بعد از مردن آنها این کار را کرد.

Whoever did this did so after they were dead.

انجام داد

Did

شما این کار را مخفیانه انجام می دهید

You do that in secret

انجام دادن

Do

"موهایی که اجازه داشتند تا روی شانه ها بیفتند"

hair that was allowed to fall to the shoulders

سقوط کردن

Fall

می توانید چمن نرم را در زیر پای خود احساس کنید

you can feel the soft grass beneath your feet

احساس کردن

Feel

پنج اینچ برف در طول شب بارید

five inches of snow fell through the nigh

سقوط کرد (گذشته)

Fell

سرش را لمس کرد و موهایش را احساس کرد

he touched her head and felt her hair

احساس کرد (گذشته)

Felt

برات یه نوشیدنی میارم

I'll get you a drink

گرفتن

Get

او مشتاق بازگشت به خانه است

she longs to go back home

رفتن

Go

اون روز نامه ای از او گرفتم

I got a letter from him the other day

بدست آورد (گذشته)

Got

گردش مالی در طی سه سال به بیش از 100،000 دلار رسید

turnover grew to more than $100,000 within three years

رشد کرد (گذشته)

Grew

مورل ها در مکان های مختلف رشد می کنند

morels grow in a variety of places

رشد کردن 

Grow

او یک ماشین جدید و یک قایق داشت

he had a new car and a boat

داشته است

Had

آنتون یک شبه به سلبریتی تبدیل شده بود.

Anton had become a celebrity overnight.

شده بود

Had become

گفت "خواب آلود" به نظر می رسید

He said I had seemed "sleepy"

به نظر می رسید

Had seemed

به نظر می رسید یک شهر وحشتناک است

it seemed a dismal town

دارد

Has

بردشو در تبلیغات تلویزیونی متعددی ظاهر شده است.

Bradshaw has appeared in numerous television commercials.

ظاهر شده است

Has appeared

اینترنت به یک رسانه اصلی توزیع محتوای غیرقانونی تبدیل شده است.

Internet has become a major illegal content distribution medium.

تبدیل شده است

Has become

من اینقدر پول ندارم

I don't have that much money on me

دارند

Have

مترقیان چندین بار در صفحات قبل ظاهر شده اند.

Progressives have appeared several times in the preceding pages.

ظاهر شده اند

Have appeared

اندونزی نشان داد که قوانین مربوطه در انتظار است.

Indonesia indicated that relevant legislation was pending.

نشان دادن

Indicate

زهرا یک نابغه است

Zahra is a genius

است

Is 

وی به دلیل قتل درجه یک تحت تعقیب است.

He is being sought for first-degree murder.

بوده است

Is being 

شاید آنفولانزا گرفتم

I might be getting the flu

گرفتن

Is getting 

اگر از چوپانان بره ای را دور نگه دارید

if from shepherd's keep a lamb strayed far

نگاه داشتن

Keep

من به تنیس متفاوت تر از برخی مربیان نگاه می کنم

I look at tennis differently from some coaches

نگاه کردن

Look

این نظرسنجی همچنین برخی از مسائل کلیدی در بازار نرم افزارهای سازمانی را مورد بررسی قرار داد

The survey also looked at some of the key issues in the enterprise software market

نگاه کرد (گذشته)

Looked

ممکن است شانس دیگری برای شرکت در آزمون وجود داشته باشد.

There may be another chance to take the exam.

شاید

May be

گفت شاید دیر کرده باشد

he said he might be late

شاید باشد

Might be 

اگر او را تا به حال در استخر دیده بود ، ممکن بود به آن شک کند.

It might have been something she would suspect if she had ever seen him in the pool.

شاید بوده است

Might have been 

من نمی توانم آن را ثابت کنم ، اما فکر می کنم این یک احتمال واقعی است.

I can't prove it, but I think it's a real possibility.

ثابت كردن

Prove

مال شما در کنار من باقی خواهد ماند

Yours will remain right beside mine.

ماندن

Remain

ماشین در جای خود محکم ماند.

The car remained solidly in place.

باقی ماند

Remained

به نظر می رسد دستورالعمل های دقیقی به شما داده ام

I seem to remember giving you very precise instructions

به نظر می رسد

Seem

به نظر می رسد او همیشه برنامه ای دارد.

He always seems to have a plan.

به نظر می رسد (سوم شخص)

Seems

قضات باید از حقوقدانانی ممتاز با اخلاق بالا باشند.

Judges shall be distinguished jurists of high moral standing.

باید باشد

Shall be

باید طبق پاراگراف 2.7 بالا خراب شده باشد.

It shall have been deteriorated as defined in paragraph 2.7 above.

بوده است

Shall have been

در اجزای جدید ، به جای آن باید از متغیر استفاده شود.

In new components, variable should be used instead.

باید باشد

Should be 

آقای HATANO گفت که نام او باید در لیست حامیان قرار می گرفت.

Mr. HATANO said that his name should have appeared on the list of sponsors.

باید ظاهر می شد

Should have appeared

بوی کلوچه های تازه را حس می کردم.

I could smell fresh muffins.

بو کردن

Smell

او از شنیدن صدای او چندان خوشایند نبود.

She didn't sound that pleased to hear from him.

به نظر رسیدن

Sound 

تو اینجا بمان و من به زودی برمی گردم

you stay here and I'll be back soon

ماندن

Stay

تا زمانی که مزه آن را نچشید ، تفاوت آشکار می شود.

It is not until you taste it that the difference becomes clear.

چشیدن

Taste

قالب را وارونه کنید

turn the mould upside down

دور زدن

Turn

دیشب مریض بودم

I was sick last night

بود (گذشته)

Was

جوجه ها رفتند تا تخم بگذارند.

The chickens went to roost.

رفت (گذشته)

Went

شما بسیار حریص بودید ، "دختر گفت.

You were very greedy," said the girl.

بود (گذشته)

Were

حالا که با تمام افعال ربطی آشنا شدید بهتر است نگاهی به دیگر اجزاء که با افعال ربطی همراه می شوند بیاندازیم. کلمه ، عبارت یا جمله ای که در پی یک فعل ربطی برای شناسایی مجدد یا توصیف فاعل قرار می گیرد ، مکمل موضوع (یا مکمل) نامیده می شوند. در چهار مثال پیش رو ، مکمل ها به صورت صفت و اسم برای توصیف بیشتر فاعل به کار برده شده اند.

He seems drunk

او مست به نظر می رسد. (در این بخش مکمل نقش صفت دارد)

The soup tastes too garlicky to eat

این سوپ بیش از حد طعم سیر می دهد (در این بخش مکمل نقش صفت دارد)

His proposal is madness

پیشنهاد او دیوانه کننده است. (در اینجا مکمل نقش اسم را دارد)

Jenny is a star of the future

جنی ستاره آینده است. (در اینجا مکمل نقش اسم را دارد)

 

افعال ربطی عملی را نشان نمی دهند

افعال ربطی تحت هیچ شرایطی بیانگر یک عمل نیستند. افعال "to be" ، "To become" و "to seem" همیشه به عنوان افعال ربطی عمل می کنند ولی گاهی اوقات برخی از افعال ربطی دو کاربرد دارند و به صورت ربطی و افعال غیر ربطی نیز عمل می کنند. 

Tony always smells like the soup

تونی همیشه بوی سوپ می دهد. (در این جا Smells فعل ربطی بوده و فاعل تونی را تعریف می کند)

Tony always smells the soup

تونی همیشه سوپ را بو می کند. (در این جمله Smell به معنی بو کردن است و به عنوان فعل ربطی عمل نمی کند در اصل در این کاربرد به عنوان فعل ربطی عمل نمی کند) 

He felt sick when he felt the heat

وقتی گرما را احساس می کرد حالش بد می شد. (در جمله ی اول فعل "felt" به عنوان فعل ربطی عمل کرده و در جمله دوم "felt" فعل ربطی نیست.) 

 

کلام آخر

حالا که با افعال ربطی به خوبی آشنا شدید بهتر است با این دست از لغات مکالمه های معنا داری را ساخته و خود را برای استفاده از آن ها در مکالمه ها آماده کنید. این افعال شاید در ابتدا بسیار ساده به نظر برسند ولی در یادگیری زبان انگلیسی نقش بسیار کلیدی را بازی می کنند. 

 

دوره گرامر کلینیک زبان رفیعی


نظرها

اولین نفری باشید که نظر میگذارید

دوره‌های انگلیش کلینیک متناسب با نیاز زبان‌آموزان

@privacyblongsto rafieienglishclinic