
صفات توزیعی (distributives) در زبان انگلیسی
صفات توزیعی به لغاتی گفته می شوند که اطلاعاتی را در مورد اسامی و افراد بیان می کند، این صفات توزیعی (گاهی آن ها را ضمیر نیز می گویند) در اصل به گروه ها و اعضای گروه ها اشاره می کنند. اگر بخواهیم این صفات را به صورت جزئی توصیف کنیم ، این صفات نشان می دهند شما به منظور اشاره ، تقسیم . توزیع یک چیز یا فرد در داخل جمله باید از چه عباراتی استفاده کنید. این صفات به چند دسته کلی تقسیم می شوند:
- استفاده از "each" و "every" برای صحبت در مورد افراد و اعضای گروه به صورت مفرد
- استفاده از "all" برای صحبت در مورد کل اعضای یک گروه
- استفاده از "half" برای صحبت در مورد نیمی از اعضای گروه
- استفاده از "Both" ، "either" و "neither" در مورد دو تن و یا دو جفت از افراد و اقلام
استفاده از "each" و "every"
گاهی اوقات شما در زبان انگلیسی نیاز دارید از یک گروه بزرگ به یک فرد خاص اشاره کنید در این صورت می توانید از صفت "each" برای این کار استفاده کنید. به کاربردهای پیش رو دقت کنید:
این دو معرف با اسامی مفرد قابل شمارش بکار می روند و به فعل مفرد نیاز دارند اما تاکید و قطعیت Every از Each بیشتر است.
Every/each + اسم قابل شمارش مفرد + فعل مفرد
Each child in our class received a present
(قطعی نیست)
هر یک از کودکان کلاس ما یک هدیه گرفتند.
Every child in our class received a present
(قطعی است و تاکید دارد)
تمامی کودکان در کلاس ما یک هدیه گرفتند.
Every همواره صفت است و حتما باید با یک اسم بکار رود اما Each می تواند تنها به عنوان ضمیر نیز بکار برود
Each had a book
هر کدام از دانش آموزان یک کتاب داشتند.
برای تاکید از each استفاده می شود و بعد از فاعل به کار می رود:
They each had a dictionary
هر کدام از (دانش آموزان) یک فرهنگ لغات داشتند.
Each می تواند با اسامی جمع نیز به کار برود اما در این شرایط حتما باید با "of" همراه شود. این ساختار هیچ وقت با Every به کار نمی رود.
Each + of + (the) + ( اسم جمع)
Each of the children received a present
هر یک از کودکان یک هدیه دریافت کردند
I gave each of the plants some water
من به هر یک از گیاهان مقداری آب دادم
He told each of us our jobs
او به هر یک از ما کارهای ما را گفتند.
I gave each of them a kiss
من هر یک از آن ها را بوسیدیم.
یکی از کاربردهای بسیار مهم every با زمان است ، شما اگر بخواهید یک نقطه از زمان را برای مخاطب خود بگویید از Everyاستفاده می کنید، در این ساختار Every به معنی هر است. Each نیز می تواند استفاده شود ولی خیلی رایج نیست.
Every morning John goes jogging
هر روز صبح جان به دویدن می رود.
This magazine is published every week
این مجله هر هفته منتشر می شود.
I have my coffee here every day
من هر روز اینجا قهوه ام را می خورم.
I go visit my mother each week
من هر هفته به ملاقات مادرم می روم.
Each Monday, he buys a kilo of apples
هر دوشنبه ، او یک کیلو سیب می خرد.
استفاده از "all" به عنوان صفات توزیعی
صفات توزیعی می توانند برای صحبت در مورد کل اعضای گروه استفاده می شود ، این معین کننده بر روی اینکه هیچ کس یا هیچ چیزی جا نیافتاده باشد تاکید دارد. ولی all به عنوان معین کننده کاربردهای متعددی دارد:
All می تواند با اسامی قابل شمارش جمع و اسامی غیر قابل شمارش به کار برود. در این مرحله، allرا به عنوان یک مفهوم کلی نگاه می شود. به این معنی که هنگامی که از All chasse صحبت می شود منظور تمامی پنیرها است.
All cheese contains protein
تمام پنیرها حاوی پروتئین است.
I like all dogs
من همه سگ ها را دوست دارم. (تمامی سگ ها فارغ از نژاد آن ها)
All children need affection
همه کودکان به محبت نیاز دارند. (تمامی کودکان فارغ از رده ی سنی آن ها)
This soap is for all purposes
این صابون برای همه اهداف است.
All می تواند با the همراه شود که در این شرایط پس از all the اسم قابل شمارش و غیر قابل شمارش می آیند. در این شرایط شما دیگر به مفهوم یک گروه اشاره ندارید در اصل یک گروه فیزیکی و قابل رویت را بیان می کنید. در این شرایط شما می توانید حرف اضافی "of" را نیز اضافه کنید و در معنی خللی ایجاد نشود.
All + (of) + اسم قابل شمارش و غیر قابل شمارش
All the people in the room were silent
همه افراد اتاق ساکت بودند.
All of the birds flew away
همه پرندگان پرواز کردند.
?Have you eaten all the bread
آیا تمام نان را خورده اید؟
I will need all of the sugar
من به کل شکر نیاز دارم.
I’ve invited all my friends to the party
من همه دوستانم را به مهمانی دعوت کرده ام.
I’ve used up all of our eggs
من از همه تخم مرغ هایمان استفاده کرده ام.
You wasted all your time
تمام وقت خود را تلف کردید
استفاده از All of با ضمیر مفعولی
All of + ضمیر مفعولی
All of us are going
همه ی ما می رویم.
He scolded all of you
او همه ی شما را سرزنش کرد.
?Did you find all of them
آیا همه آنها را پیدا کردید؟
All پیش از دو ضمیر اشاره those و These نیز به کار می رود. در این ساختار استفاده از of نیز ممکن است.
All + (Of) + these, those + اسمی قابل شمارش
Look at all those balloons
به همه آن بادکنک ها نگاه کنید!
?Where did all of those books come from
این همه کتاب از کجا آمده است؟
?Why are all these children crying
چرا این همه بچه گریه می کنند؟
استفاده از "Half" به عنوان صفات توزیعی
یکی از صفات توزیعی که نشان می دهد ما یک گروه از افراد را به دو نیم تقسیم کرده ایم از عبارت (Half) استفاده می کنیم. این لغت نیز الگوهای کاربردی متفاوتی دارند.
Half با حروف تعریف نامعین (a, an) و معیارهای اندازه گیری به کار می رود.
Half + a یا an معیارهای اندازه گیری زمان، کمیت +
I had half a cup of milk left
نصف فنجان شیر برایم باقی مانده بود.
I bought half a kilo of flour
من نیم کیلو آرد خریدم.
He ran half a mile this morning
او صبح امروز نیم مایل دوید.
I will be back in half a minute
نیم دقیقه دیگر برمی گردم.
استفاده از Half با ضمیرهای مفعولی
Half + Of + ضمیر مفعولی
Half of us are going
نیمی از ما می رویم.
He scolded half of you but he let the rest off
او نیمی از شما را سرزنش کرد اما بقیه را رها کرد.
?You couldn’t find half of them
نیمی از آنها را پیدا نکردید؟
استفاده از Half با اسامی (nouns) و حرف تعریف معین و نامعین
Half + (of) + the, an, a + اسم
Half the people have already left
نیمی از مردم قبلاً رفته اند.
Half of an apple isn’t very much lunch
نصفی از سیب به عنوان نهار حساب نمی شود
?Did you use half my sugar
نیمی از شکر من را استفاده کردی؟
I will need half of the flour for my cake
من برای تهیه کیک به نصف آرد نیاز دارم.
I earned half of that money last summer
من تابستان گذشته نیمی از این پول را به دست آوردم.
She found half these frogs in the river
او نیمی از این قورباغه ها را در رودخانه پیدا کرد.
I spent half that time on my project
من نیمی از آن زمان را صرف پروژه خود کردم.
You can take half of those books back
می توانید نیمی از آن کتاب ها را پس بگیرید.
I’ve invited half my friends to the party
من نیمی از دوستانم را به مهمانی دعوت کرده ام.
I’ve used up half of our eggs
من نیمی از تخم مرغ هایمان را مصرف کرده ام.
You wasted half your money on that
شما نصف پول خود را برای آن هدر دادید!
استفاده از "Both" به عنوان صفات توزیعی
Both + (of the) + اسم قابل شمارش
"both" به یک جفت اشاره دارد در اصلی در زبان انگلیسی از این عبارت به عنوان "one and the other" یاد می کنند. همانطور که در ساختار بالا به شما نشان دادیم بعد از Both می تواند Of the استفاده شود و یا اسم قابل شمارش به صورت مستقیم بیاید.
Both children were born in Italy
هر دو فرزند در ایتالیا متولد شدند.
Both the children were born in Italy
هر دو کودک در ایتالیا متولد شدند.
Both of the children were born in Italy
هر دو کودک در ایتالیا متولد شده اند.
Both my parents have fair hair
هر دو والدین من موهای روشن دارند.
Both of my parents have fair hair
هر دو پدر و مادرم موهای روشن دارند.
Both of us like skiing
هر دوی ما اسکی دوست داریم.
I told both of them to calm down
به هر دوی آنها گفتم آرام شوند.
استفاده از "either" به عنوان صفات توزیعی
- Either یکی از ساختارهای مثبتی در زبان انگلیسی است و ما برای اشاره به یکی از دو اعضای یک گروه استفاده می کنیم. معادل این ساختار در زبان فارسی "یکی یا دیگری" است.
I can stay at either hotel
من می توانم در هر دو هتل اقامت داشته باشم.
Either day is fine for me
هر روز برای من خوب است
There are two chairs here. You can take either of them
اینجا دو صندلی است. شما می توانید هر یک از آنها را بگیرید.
Either of you can come
هریک از شما می توانید بیایید.
Either of the hotels will be fine
هریک از هتل ها خوب خواهند بود.
یکی از کاربردهای either در زبان انگلیسی ساختار یکسان با حروف ربط است. به این معنی که ما می گوییم می توان بین دو انتخاب فرقی ندارد یکی را می توانید انتخاب کنید.
either + اسم + Or + اسم
either + فعل معلوم + Or + فعل معلوم
You can have either ice cream or chocolate cake
می توانید بستنی یا کیک شکلاتی بخورید.
I will come on either Thursday or Friday
پنج شنبه یا جمعه می آیم.
You can either come inside or put on your raincoat
می توانید بیایید داخل یا بارانی خود را بپوشید.
استفاده از "Neither" به عنوان صفات توزیعی
Neither از ساختارهایی است که که کل یک گروه را شامل می شود ولی این شامل شدن به صورت منفی است. ما هنگامی که از Neither استفاده می کنیم که بیان کنیم هیچ یک از اعضای گروه مد نظر گوینده نیست.
Neither chair is any good
هیچ کدام از صندلی ها خوب نیستند
Neither brother came
هیچ کدام از برادرها نیامدند.
Which bag do you want? Neither of them
کدام کیف را می خواهید؟ هیچکدام از آنها.
Neither of us were on time
هیچ یک از ما به موقع نبودیم.
I think neither of these dresses fits me
فکر می کنم هیچ کدام از این لباس ها برای من مناسب نیست.
Neither of the children wanted to go
هیچ کدام از بچه ها نمی خواستند بروند.
ساختاری دقیقا برعکس either …. Or که این بار با neither بکار می رود. این ساختار بیان می کند که هیچ یک از اعضای گروه را نمی توانید انتخاب کنید و در اصل این ساختار برای بیان "نه این و نه آن" است
You can have neither cookies nor candy
شما نمی توانید نه کوکی داشته باشید و نه آب نبات.
It is neither raining nor snowing
نه باران می بارد و نه برف.
She is neither tall nor short
او نه بلند است و نه کوتاه.
مقالات مرتبط
نظرها
اولین نفری باشید که نظر میگذارید
جهت ثبت نظر باید وارد سیستم شوید.