لوگو انگلیش کلینیک
لوازم حمام و سرویس بهداشتی به انگلیسی

لوازم حمام و سرویس بهداشتی به انگلیسی

03/02/07 13 دقیقه برای مطالعه 15803

شاید در روز ما حداقل یک مرتبه به حمام رفته و از وسایلی که برای استحمام در آنجا قرار گرفته است استفاده می کنیم ولی آیا معنی این وسایل را به زبان انگلیسی می دانیم؟ آیا معنی نرم کننده های موی سر را در زبان انگلیسی بلد هستید؟ اگر در یک کشور انگلیسی زبان به داروخانه بروید برای خرید وسایل استحمام لغات مناسب را بلد هستید؟ در این پست ما قصد داریم نگاهی جزئی به تمامی وسایلی که در حمام استفاده می شوند نگاهی انداخته و آن ها را همراه با عکس و مثال های انگلیسی مورد بررسی قرار دهیم. با هم نگاهی به این لغات می اندازیم. 

اسم انگلیسی معنی فارسی مثال انگلیسی ترجمه مثال

Measuring jug

ظرف اندازه گیری

You will also need a measuring jug, a teaspoon, and a tablespoon.

همچنین به یک ظرف اندازه گیری، یک قاشق چایخوری و یک قاشق غذاخوری نیاز دارید.

Toothpaste

خمیر دندان

I know you leave the cap off the toothpaste and I even know when you

می دانم که درپوش را روی خمیر دندان می گذارید و حتی می دانم که چه زمانی

Toothbrush

مسواک

The toothbrush slipped out of his hand, clattering into the sink

مسواک از دستش خارج شد و در سینک افتاد

Soap

صابون

Make sure you use soap and water to wash your hands

برای شستن دست ها حتما از آب و صابون استفاده کنید

Clothes peg (U.K)/ Clothespin (U.S)

گیره لباس (بریتانیا) / گیره لباس (ایالات متحده)

In the 19th century, clothespins were also called clothes pegs.

در قرن نوزدهم به گیره های لباس خوک های لباس نیز می گفتند.

Hanger

جا رختی

Another way is to use masonry hangers to mount the box.

راه دیگر استفاده از جا رختی برای نصب جعبه است.

Hair dryer

سشوار

The HeartMate is about the size and shape of a hair dryer.

HeartMate تقریباً به اندازه و شکل یک سشوار است.

Shampoo

شامپو

Perhaps you could have him try a tar-based shampoo.

شاید بتوانید از او بخواهید یک شامپوی بر پایه قطران را امتحان کند.

Polish

پولیش ، واکس 

I suggested not to use polish frequently on furniture.

من پیشنهاد دادم از پولیش مکرر روی مبلمان استفاده نکنید.

Brush

قلم مو

 Next to a small toiletry bag was a brush , hair clip, and scrunchie.

 در کنار یک کیسه لوازم آرایشی کوچک، یک برس، گیره مو و اسکرانچی قرار داشت.

Toilet paper

دستمال توالت

They used his only towels as toilet paper and stuffed them down the toilet.

آنها از تنها حوله های او به عنوان دستمال توالت استفاده کردند و آنها را در توالت پر کردند.

Towel

حوله

She wiped her hands on a towel

دست هایش را روی حوله ای پاک کرد

Clothesline

خط لباس

The wet clothes has frozen on the clothesline.

لباس خیس روی بند رخت یخ زده است.

Shower

دوش

Her first shower in days made her want to stay in the hot water forever,

اولین دوش بعد از چند روز باعث شد که بخواهد برای همیشه در آب گرم بماند،

Bathtub

وان حمام

The bathroom has both a bathtub and a shower

حمام هم وان و هم دوش دارد

Laundry detergent

پودر لباس شویی

I ran to the store to buy some laundry detergent

دویدم به مغازه تا مقداری شوینده بخرم

Bucket

سطل

Be sure to put the bucket in the corner so it won't get knocked over

حتماً سطل را در گوشه ای قرار دهید تا بهش ضربه ای نخورد 

Mop

پاک کن

Maria was already on the stairs, dust rag and mop in hand.

ماریا از قبل روی پله‌ها بود، پارچه‌های گردگیری و سطل تی در دست.

Soapy water

سطل کف و آب صابون 

Just give it all a regular washdown with hot soapy water containing a dash of strong bleach (to blitz the mould) and a scrubbing brush

فقط آن را با آب صابون داغ حاوی مقداری سفید کننده قوی (برای از بین بردن قالب) و یک برس شستشوی معمولی بشویید.

Washing powder (U.K)/ Detergent (U.S)

پودر لباسشویی (بریتانیا) / مواد شوینده (ایالات متحده)

Our washing powder now has a new improved formula

پودر لباسشویی ما اکنون فرمول بهبود یافته جدیدی دارد

Trash bag

کیسه زباله

I stuffed it in a trash bag and put it in the burn barrel.

آن را در کیسه زباله ریختم و در بشکه سوخته گذاشتم.

Trash can

سطل زباله

The trash can overflowed with beer bottles.

سطل زباله پر از بطری های آبجو بود.

Sink

سینک

She filled the sink with hot water.

سینک را با آب داغ پر کرد.

Toilet

توالت

Liz heard the toilet flush

لیز صدای سیفون توالت را شنید

Washing machine

ماشین لباسشویی

Dad put his shirts in the washing machine

پدر پیراهن هایش را در ماشین لباسشویی گذاشت

Laundry basket

سبد لباسشویی

My husband collected a number of the manuscripts in a laundry basket and burned them on the open fire in the dining room

شوهرم تعدادی از دست نوشته ها را در یک سبد لباسشویی جمع آوری کرد و آنها را روی آتش در اتاق غذاخوری سوزاند.

Razor

تیغ

He slashed his wrists with a razor

مچ دستش را با تیغ برید

Electric razor

تیغ برقی

Having tried shaving with both an electric razor and a blade, I must say that I prefer shaving with a blade simply because it feels more refreshing.

پس از اینکه اصلاح کردن را با تیغ برقی و تیغه امتحان کردم، باید بگویم که اصلاح با تیغ را ترجیح می دهم فقط به این دلیل که احساس طراوت بیشتری دارد.

Shaving cream

کف ریش

Pouring shaving cream, from upstairs, onto Uncle Bill as he showered, funny.

ریختن کرم اصلاح، از طبقه بالا، روی عمو بیل در حالی که دوش می گرفت، خنده دار است.

Mouthwash

دهانشویه

The product has a 36 percent share of the mouthwash market.

این محصول 36 درصد از بازار دهانشویه ها را به خود اختصاص داده است.

Q-tip

گوش پاک کن

She had cleaned under her fingernails, twirled the wax out of her ears with a Q-tip

زیر ناخن هایش را تمیز کرده بود، موم را با گوش پاک کن از گوش هایش بیرون آورده بود.

Hair brush

برس مو

She was holding a hairbrush at the time and struck him twice on the shoulder.

او در آن زمان یک برس مو در دست داشت و دو ضربه به شانه او زد.

Comb

شانه

I've got to go comb my hair

من باید برم موهایم را شانه کنم

Cleanser

پاک کننده

She scoured the saucepan with cleanser.

او قابلمه را با پاک کننده تمیز کرد.

Scale

ترازو

I weighed myself on the bathroom scale.

خودم را روی ترازو حمام وزن کردم.

Tissue

بافت

She handed me a tissue just as I sneezed.

درست زمانی که عطسه می کردم، دستمال کاغذی به من داد.

Bath toys

اسباب بازی های حمام

The children were wrangling over the new bath toys.

بچه ها سر اسباب بازی های جدید حمام با هم دعوا می کردند.

Faucet

شير آب

When I turn a faucet on, water comes out of my shower.

وقتی شیر آب را باز می‌کنم، آب از دوش بیرون می‌آید.

Mirror

آینه

She was looking at her reflection in the mirror.

او به انعکاس خود در آینه نگاه می کرد.

Bath mat

تشک حمام

My mother cleans the bath mat every week.

مادرم هر هفته تشک حمام را تمیز می کند.

bidet

توالت فرنگی 

The closest basin to a bidet in the United States in 1897, for instance, was a hip bath

به عنوان مثال، نزدیکترین حوضچه شبیه به یک توالت فرنگی در ایالات متحده در سال 1897، حمام لگن بود.

basin

دست شویی

The cook mixed the pudding in a basin

آشپز پودینگ را در یک دست شویی مخلوط کرد

cotton balls

توپ های پنبه ای

These medical cotton balls are all disposable

این توپ های پنبه ای طبی همگی یکبار مصرف هستند

conditioner

نرم کننده

The conditioner gives the hair a beautiful soft sheen.

نرم کننده به موها درخشندگی نرم و زیبایی می بخشد.

curlers

بیگودی

Her hair was in curlers

موهایش بیگودی بود

emery board

سنباده

Trim your nails once a week and use an emery board to keep the nails gently curved

هفته ای یک بار ناخن های خود را کوتاه کنید و از سمباده استفاده کنید تا ناخن ها به آرامی خمیده شوند

droppers

قطره چکان ها

Each amber bottle has a glass dropper for economical use

هر بطری کهربایی یک قطره چکان شیشه ای برای استفاده اقتصادی دارد

dental floss

نخ دندان

In the bathroom she slid dental floss in and out between her teeth

در حمام او نخ دندان را بین دندان هایش داخل و خارج می کرد

loofah

لیف

Tubes felt it would be safer for him to return all his attention to the giant loofah

تیوبز احساس کرد که برای او امن تر است که تمام توجه خود را به لوفای غول پیکر برگرداند

moisturizer

مرطوب کننده

Katie's eyes widened in surprise as she recognized a brand of moisturizer that cost a few hundred dollars

چشمان کتی از تعجب گشاد شد و او یک برند مرطوب کننده را شناخت که قیمت آن چند صد دلار است.

 

مطالب پیشنهادی

انواع لوازم تحریر به انگلیسی

اسامی لوازم برقی خانه به زبان انگلیسی

اسامی لباس ها به زبان انگلیسی

 اصطلاحات دکوراسیون داخلی به انگلیسی


نظرها

اولین نفری باشید که نظر میگذارید

دوره‌های انگلیش کلینیک متناسب با نیاز زبان‌آموزان

@privacyblongsto rafieienglishclinic