لوگو انگلیش کلینیک
متن و جملات ادبی و فلسفی انگلیسی

متن و جملات ادبی و فلسفی انگلیسی

03/02/08 13 دقیقه برای مطالعه 3882

فرایند یادگیری زبان انگلیسی با وجود تمامی دشواری هایی که دارد گاهی می تواند یکی از لذت بخش ترین تجربه های زندگی افراد باشد. یادگیری زبان انگلیسی از طریق متن های ادبی و فلسفی می تواند نه تنها یادگیری را به مرحله ای جدید برساند بلکه سبب می شود دید شما نسبت به فرهنگ و ادبیات کشورهای انگلیسی زبان نیز تغییر دهد. در این متون نویسنده می به دلیل دانش بالایی که از گرامر و زبان انگلیسی دارد می تواند بر اساس شرایط مختلف قواعد موجود گرامری را در هم شکسته و از قواعد جدید بهره بگیرد. امروز ما در کلینیک تخصصی رفیعی قصد داریم نگاهی کلی به برخی از متون مشهور و جذاب زبان انگلیسی انداخته و در راستای دوره های مکالمه شما قصد داریم ترجمه و ساختار این متون را برای شما توضیح دهیم. 

در زبان انگلیسی به نثر ادبی Prose گفته می شود و نقطه قوت ادبیات انگلستان و آمریکا به حساب می آید که بنا به گفته بسیاری از منتقدین ادبی ادبیات زبان انگلیسی نیز بر خلاف بسیاری از ادبیات های جهان با استفاده از این متون آغاز شده و به همین دلیل است که ساختار و پایه اصلی این ادبیات نیز به حساب می آید. در این بخش ما قصد داریم به متون ساده ولی در عین حال عمیق نگاهی بیاندازیم.

 

نمونه ای از متون ادبی و فلسفی در زبان انگلیسی

نکته ای که باید به آن دقت کنید این است که برخی از نوشته های موجود در این بخش ابتدا به زبان انگلیسی نوشته نشده اند ولی توسط ادیبان و منتقدین به زبان انگلیسی ترجمه شده اند و به همین دلیل از اهمیت بسیاری برخوردار هستند.

 

A GIRL I KNEW نوشته ای از جی دی سلینجر 

این متن بخشی از داستان مشهور جی دی سلینجر یعنی "دختری که می شناختم" می باشد.

"She wasn’t doing a thing that I could see, except standing there leaning on the balcony railing, holding the universe together

"دخترک کاری که من بتوانم ببینم را انجام نمی داد ، او تنها در نقطه ای ایستاده و به نرده بالکن تکیه داده بود و کیهان را کنار هم نگه می داشت."

به متن بالا نگاهی کنید ، با وجود اینکه این نوشته توسط یکی از بزرگ ترین ادیبان قرن بیستم نوشته شده است ولی به حدی ساده می باشد که حتی یک زبان آموز سطح پیش متوسط نیز می تواند با خواندن آن منظور نویسنده را متوجه شود. به منظور اینکه شما بتوانید یک متن پر محتوا بنویسید نیاز نیست از لغات دشوار و سخت استفاده کنید. با استفاده از ساختار و لغات ساده ولی استفاده از یک استعاره می تواند معنای عمیقی به متن خود بدهید.

 

بخشی از  HEART OF DARKNESS نوشته جوزف کنراد

قلب تاریکی یکی از شاهکارهای ادبیات انگلیسی به حساب می آید که توسط یکی از نویسندگان غیر انگلیسی زبان یعنی جوزف کنراد نوشته شده است. به این متن دقت کنید نویسنده با وجود اینکه یک فرد غیر انگلیسی به حساب می آید ولی توانسته از صنایع مختلف ادبی و گرامر منحصر به فردی برای بیان موضوع استفاده کند. 

"And perhaps in this is the whole difference; perhaps all the wisdom, and all truth, and all sincerity, are just compressed into that inappreciable moment of time in which we step over the threshold of the invisible

"و شاید تمام تفاوت ها در این باشد; شاید تمام خرد، تمام حقیقت، و تمام صداقت، فقط در آن لحظه غیر قابل درک از زمان فشرده شده باشد که در آن ما از آستانه نادیدنی ها گام برداریم."

 

تنهایی پر هیاهو نوشته BOHUMIL HRABAL

یکی از زیباترین کتاب هایی ادبیات اروپای شرقی که توسط یکی نویسنده چک نوشته شده و خود او نیز وظیفه ترجمه کتاب را بر عهده داشته است. این نوشته مملو از صنایع ادبی تشبیه و اکسپرسیونیسم می باشد. 

Because when I read, I don’t really read; I pop a beautiful sentence into my mouth and suck it like a fruit drop, or I sip it like a liqueur until the thought dissolves in me like alcohol, infusing brain and heart and coursing on through the veins to the root of each blood vessel

آن هنگام که چیزی را می‌خوانم در اصل نمی‌خوانم. جمله ای زیبا را به زبان می آورم و مثل آب نبات می‌مکم ، یا مثل شرابی آن را می‌نوشم ، تا زمانی که آن فکر ، هم چون الکل ، در ذره ذره وجودم حل شود ، تا در مغز و قلبم نفوذ کرده و در رگهایم همچون خون جاری شود و به ریشه تمامی گلبول قرمزم برسد.

 

بخشی از رمان امواج از ویرجینیا وولف 

وولف را بسیاری از افراد به عنوان یکی از جنجالی ترین و در عین حال دشوارترین نویسنده های ادبیات انگلیسی قلمداد می کنند که موفق شد برنده جایزه نوبل ادبیات نیز بشود. او در این نوشته که برای برخی از افراد به سان داستان کودکان می باشد مملو از صنایع ادبی می باشد. 

There was a star riding through clouds one night, after the garden party, and I said to the star, ‘Consume me

شبی بعد از مهمانی باغ ستاره ای در میان ابرها موج سواری می کرد و من به ستاره گفتم: "مرا در خود مدفون کن."

 

رنگین‌کمان جاذبه نوشته توماس پینچن

توماس پینچن یکی از نویسنده های پست مدرن ادبیات انگلیسی است که با استفاده از ساختارهای متقاوت تلاش می کند جملات استعاری و بی نظیری را ایجاد کند. نوشته زیر یکی از این متون به حساب می آید. 

“What are the stars but points in the body of God where we insert the healing needles of our terror and longing

ستارگان چیستند جز نقاطی در بدن خدا که ما سوزن های شفابخش وحشت و اشتیاق خود را در آن فرو می بریم؟

 

در کمال خونسردی  نوشته ترومن کاپوتی

یکی از نویسنده ای ناشناخته که در این متن با استفاده از یک دیدگاه فلسفی قصد دارد مفهوم زمان را به ما به نحوی استعاری بیان کند. 

“If one bird carried every grain of sand, grain by grain, across the ocean, by the time he got them all on the other side, that would only be the beginning of eternity

"اگر پرنده ای تمام دانه های شن ها را دانه به دانه از اقیانوس عبور دهد، تا زمانی که همه آنها را به سوی دیگر اقیانوس ببرد، آن دم آغاز ابدیت خواهد بود."

 

جنایت و مکافات نوشته فیودور داستایفسکی

یکی از شاهکارهای بی بدیل ادبیان روسیه که در آن نویسنده مشهور روسی تلاش کرده با استفاده از افکار اصالت وجود خود داستان راسکولْنیکُف را برای ما بیان کند. 

“The darker the night the brighter the stars. The deeper the grief the closer is God

"هر چه شب تاریک تر باشد، ستاره ها درخشان تر هستند. هر چه غم و اندوه عمیق تر باشد خدا به او نزدیک تر است."

 

مطالب بیشتر

داستان های کوتاه معروف برای یادگیری بهتر زبان انگلیسی


نظرها

اولین نفری باشید که نظر میگذارید

دوره‌های انگلیش کلینیک متناسب با نیاز زبان‌آموزان

@privacyblongsto rafieienglishclinic