مواد شوینده و بهداشتی و نظافت به زبان انگلیسی
وقتی زبانی را یاد می گیرید، هدف اصلی شما باید این باشد که آزادانه و با اطمینان از آن در زندگی روزمره استفاده کنید. برای این کار، شما باید نه تنها کلمات با مضمون رسمی و کاربرد آنها، بلکه معانی اشیاء ساده ای را که در زندگی روزمره به آنها نیاز دارید را نیز یاد بگیرید. اگر شما به سریال ها و فیلم ها دقت کنید این لغات به صورت مکرر به کار می روند از این رو یادگیری این لغات آن چنان کار دشواری نیست تنها کافی است کمی به محیط خود دقت کنید یا متن های انگلیسی نوشته شده بر روی آن ها را با دقت بیشتری مطالعه کنید. در این پست ما قصد داریم برای شما فهرستی از تمامی لغاتی که در شستشو و نظافت به کار می رود فهرست کرده و همراه با جملات کاربردی به شما آموزش دهیم.
اسم وسایل به انگلیسی | معنی فارسی | جمله انگلیسی | معنی فارسی |
Cleaning bucket | سطل وسایل نظافت | I placed all the materials I purchased today in the cleaning bucket. | تمام موادی که امروز خریدم را در سطل نظافت گذاشتم. |
Disinfectant cleaner | پاک کننده ، ضد عفونی کننده | When cleaning the bathroom, you should use Disinfectant cleaner variants instead of ordinary products. | هنگام تمیز کردن حمام، به جای محصولات معمولی باید از انواع پاک کننده های ضد عفونی کننده استفاده کنید. |
Glass cleaner | شیشه پاک کن | The house has a very beautiful and bright facade, but if you clean the windows with a glass cleaner, you will be able to catch a better aura. | این خانه نمای بسیار زیبا و روشنی دارد، اما اگر پنجره ها را با شیشه پاک کن تمیز کنید، هاله بهتری خواهید گرفت. |
Soap scum remover | پاک کننده کف صابون | Would you buy me a box of soap scum remover from the market? | آیا برای من یک جعبه پاک کننده کف صابون از بازار می خرید؟ |
Chemical trigger sprayers | آب پاش برای وسایل شیمیایی | The only way to get rid of burnt oil stains in the oven when cleaning the kitchen seems to be using chemical trigger sprayers. | به نظر می رسد تنها راه خلاص شدن از شر لکه های روغن سوخته در فر هنگام تمیز کردن آشپزخانه استفاده از سمپاش های شیمیایی است. |
Toothbrushes | مسواک | If you want to stain small and thin sections, you can do this with toothbrushes that are obsolete and not used. | اگر می خواهید قسمت های کوچک و نازک را لکه دار کنید، می توانید این کار را با مسواک هایی که منسوخ شده و استفاده نمی شوند انجام دهید. |
Vacuum cleaner for carpets | جاروبرقی برای فرش | When I move carpets when we go summer, I clean them with a vacuum cleaner for carpets. | وقتی تابستون می ریم فرش ها رو جابجا می کنم با جاروبرقی برای فرش تمیزشون می کنم. |
Microfiber mop | زمین شوی | I usually use microfiber mop varieties that provide extra cleaning and leave no traces, instead of using an ordinary cloth when wiping the windows. | من معمولاً به جای استفاده از یک پارچه معمولی هنگام پاک کردن پنجره ها از انواع زمین شوی ها استفاده می کنم که تمیز کردن اضافی را امکان پذیر می کنند و هیچ اثری از خود باقی نمی گذارند. |
Laundry bags to carry clean and dirty rags | کیسه زباله | Because there is no washing machine in my house, I take my items from one place to another using product such as laundry bags to carry clean and dirty rags. | از آنجایی که در خانه من ماشین لباسشویی وجود ندارد، من وسایلم را از جایی به جای دیگر با استفاده از محصولاتی مانند کیسه های لباسشویی برای حمل پارچه های تمیز و کثیف می برم. |
Microfiber dust mitt | دستمال پارچه ای | I usually use microfiber dust mitt when cleaning because my hands are sensitive. | من معمولاً هنگام تمیز کردن از دستکش پارچه ای استفاده می کنم زیرا دستانم حساس هستند. |
Ph neutral floor cleaner | کف شوی خالی از Ph | While cleaning the house, one needs to be careful about our health, so I use a ph neutral floor cleaner. | هنگام تمیز کردن خانه، باید مراقب سلامتی خود باشیم، بنابراین من از کف شوی خنثی ph استفاده می کنم. |
Dish towel | حوله ظرفشویی | Drain potato sticks and lay out on dish towels to dry. | چوب های سیب زمینی را آبکش کنید و روی حوله های ظرف قرار دهید تا خشک شوند. |
Iron | اتو | The iron was too hot and he scorched the shirt. | اتو خیلی داغ بود و پیراهن را سوزاند. |
Ironing board | میز اتو | She stood at the ironing board running the iron over her uniform blouse. | او پشت میز اتو ایستاده بود و اتو را روی بلوز لباسش می کشید. |
Scrub brush | فرچه | Scrub the floor with a scrub brush. | کف را با یک فرچه/برس بشویید. |
Cloth | پارچه | There were waiters with tray and starched cloth. | پیشخدمت هایی با سینی و پارچه نشاسته ای بودند. |
Sponge | اسفنج شستشو | This sponge doesn’t soak up water very well. | این اسفنج به خوبی آب را جذب نمی کند. |
Laundry soap/ Laundry detergent | صابون لباسشویی/ شوینده لباسشویی | I ran to the store to buy laundry detergent. | برای خرید مواد شوینده به مغازه دویدم. |
Bleach | سفید کننده | They used bleach to kill any germs in the sink and drain. | آنها از سفید کننده برای از بین بردن هرگونه میکروب در سینک و تخلیه استفاده می کردند. |
Liquid soap | صابون مایع | The wool must be clean. Leave it overnight in water and liquid soap. | پشم باید تمیز باشد. بگذارید یک شب در آب و صابون مایع بماند. |
Rubber gloves | دستکش لاستیکی | I need a pair of rubber gloves to clean my house. | من به یک جفت دستکش لاستیکی برای تمیز کردن خانه نیاز دارم. |
Trash can | سطل زباله | The trash can overflowed with soda bottles. | سطل زباله پر از بطری های آب گازدار بود. |
Broom | جارو | She is sweeping with a broom. | داره با جارو جارو میکنه. |
Dustpan | گردگیر | I’ve just broken a cup – have you got a dustpan and brush? | من به تازگی یک فنجان را شکستم - آیا ظرف خاک انداز و برس دارید؟ |
Mop | پاک کن | The old man wiped the floor with a mop. | پیرمرد زمین را با دستمال پاک کرد. |
Squeegee mop | دسته طی | The cleaner put down his squeegee mop and sat down. | نظافتچی دسته طی خود را گذاشت و نشست. |
Hose | شلنگ | He washed the car down with a hose. | ماشین را با شلنگ شست. |
Bucket | سطل | I filled the bucket with water. | سطل را پر از آب کردم. |
Laundry basket | سبد لباسشویی | Pick up your socks and put them in the laundry basket. | جوراب های خود را بردارید و در سبد لباسشویی قرار دهید. |
Washing machine | ماشین لباسشویی | When our washing machine broke, our neighbours let us use theirs. | وقتی ماشین لباسشویی ما خراب شد، همسایه ها به ما اجازه دادند از ماشین لباسشویی ما استفاده کنیم. |
کلام آخر
در طی سال ها آموزش زبان انگلیسی و برگزاری دوره های آنلاین زبان انگلیسی به این مسئله پی بردیم که در بسیاری از موارد زبان آموزان اطلاعات کمی در مورد لغات و اصطلاحات که در طی 24 ساعت به وفور از آن ها صحبت می شوند دارند. از این رو تصمیم گرفتیم در طی چندین پست آموزشی به شما زبان آموزان محترم تمامی لغاتی که در این راستا کمک می کنند را آموزش دهیم. امید است در انتهای این پست ها شما بتوانید با پرکاربردترین لغات این مباحث آشنا شده و در این بین بتوانید مانند مثال های بالا جمله سازی داشته باشید.
مطالب پیشنهادی
لوازم حمام و سرویس بهداشتی به انگلیسی
مقالات مرتبط
نظرها
اولین نفری باشید که نظر میگذارید