11 اشتباه گرامری رایج زبان آموزان انگلیسی
قصد دارید زبان انگلیسی را بدون نقص صحبت کنید؟ شما می توانید یادگیری اصطلاحات و اسلنگ های رایج را یاد بگیرید ولی اولین قدم در یادگیری هر زبانی مباحث پایه ی گرامری هستند. هنگامی که شما اطلاعات کافی در مورد ساختار جمله ها و نحوه ی درست بکار بردن لغات در جمله را بلد باشید طولی نخواهد کشید تا همانند انگلیسی زبانان سریع و راحت صحبت کنید. اما پیش از اینکه بخواهیم دروس خشک گرامری را به شما آموزش دهیم بیایید نگاهی به اشتباهات رایج زبان آموزان در سرتاسر دنیا بیاندازیم.
May یا Might
اینکه چه زمانی بخواهیم به جای May از Might استفاده کنیم یکی از بحث هایی است که زبان آموزان اغلب در آن با مشکل روبرو می شوند و دلیل اصلی این موضوع نیز شباهات این فعل با یکدیگر است. دقت کنید این دو فعل هر دو از احتمال اتفاق افتادن یک عمل صحبت می کنند ولی هنگامی که ما از “might” استفاده می کنیم این عدم قطعیت کمی نسبت به “may” بیشتر است.
هنگامی که شما می گویید “I might take a trip to Turkey next year” در اصل بیان می کنید احتمال دارد به ترکیه بروید یا خیر ولی زمانی که شما می گویید “I may have a slice of Pizza after dinner” این قطعیت و احتمال اتفاق افتادن کمی نسبت به جمله ی قبلی بیشتر است.
این موضوع زمانی گیج کننده تر می شود که شما متوجه می شوید گذشته “may” در اصل “Might” می باشد. در نتیجه شما در جملات حال به این صورت می گویید “he may eat the last piece of cake” اما هنگامی که جمله را گذشته می کنید باید فعل May یک زمان عقب رفته و بگویید “he might have eaten the last piece of cake”.
Fewer یا Less
این اشتباه حتی در میان خود انگلیسی زبانان نیز رایج است حالا تصور کنید زبان آموزان چه حسی نسبت به این موضوع دارند.
هر دوی این لغات Fewer و Less متضاد More هستند و معنی کمتر می دهند. اما پیش از استفاده از این دو باید به اسم بعد از آن ها نگاهی بیاندازید. "Fewer" با اسمی قابل شمارش مانند Books, people, cars بکار می رود ، اگر بخواهیم این موضوع را ساده تر برای شما بیان کنیم اگر شما بتوانید قبل از اسم عددی بیاورید مثال 5 cars, 100 people یا 5 cups در این صورت با اسم قابل شمارش مواجه هستید پس باید از “fewer” استفاده کنید.
در حالیکه “less” دقیقا برعکس عمل می کند و برای اسامی غیر قابل شمارش مانند Love, water, electricity, science تنها به کار می رود. توجه کنید هر زمان شما نتوانید یک اسم را به صورت جمع به کار ببرید آن اسم غیر قابل شمارش می باشد به مثال های پیش رو دقت کنید تا این مطلب کمی ساده تر شود.
“this parking lot is too crowded. I wish there were fewer cars”
این پارکینگ خیلی شلوغ است. ای کاش ماشین کمتری اونجا بود
“I wish you would turn off the lights, so we could use less electricity”
ای کاش می شد لامپ ها را خاموش کنی، تا برق کمتری مصرف کنیم.
Could, Should or Would
این سه فعل شبیه به هم نیز دردسر های زیادی را برای زبان آموزان ایجاد می کنند.
“Should” یکی از افعالی است که پیشنهاد یا توصیه می کند
“That shirt looks great on you. I think you should buy it”
اون لباس خیلی به تو میاد. فکر کنم باید بخریش
“You should get vaccinations before traveling overseas”
پیش از اینکه به کشورهای خارجی سفر کنی باید واکسن بزنی.
“would” برای تعریف و توصیف یک موقعیت غیر واقعی استفاده می شود مانند؛
“She would come to the party if she didn’t have to wake up early tomorrow”
اگر قرار نبود صبح زود بیدار بشه به مهمانی میامد
“I would love to go to Italy, but I don’t have enough money”
یکی دیگر از کاربردهای Would برای پیشنهادهای رسمی و بسیار مودبانه است.
“Would you like some tea?”
کمی چای میل دارید؟
در نهایت نیز Could که به سه نوع مختلف به کار می رود: 1- برای توصیف یک توانایی که شما پیش از آن با خود داشته اید
“When I was younger, I could run twice as fast”
وقتی جوانتر بودم، دو برابر این سریع تر می دویدم
1-برای بیان احتمالی در آینده
“If we work really hard, I think we could save up enough money for a vacation this year”
اگر ما واقعا سخت تلاش کنیم، فکر کنم بتونیم پول کافی را برای یک مسافرت جمع کنیم
3- برای درخواست های مودبانه
“؟Could I have a cup of tea”
می توانم یک فنجان چای داشته باشم؟
Since یا For
این دو زمانی که شما در مورد زمان صحبت می کنید به کار می روند. تنها تفاوت این دو در این است که “For” برای یک دوره ی زمانی به کار می رود ولی “Since” نقطه ی آغاز یک اتفاق را برای ما مشخص میکند. “For” با تمامی زمان ها به کار می رود ولی “since” تنها با زمان های کامل کاربرد دارد. این بدان معناست که “for” قبل از عبارات زمانی شبیه “30 minutes” و “6 months” می آید درحالیکه “since” قبل از ساختارهای زمانی “Monday”, “January” به کار می رود.
“he jogs for 1 hour everyday”
هر روز او به مدت 1 ساعت می دود
“he has lived in Istanbul for 10 years”
او به مدت 10 سال در استانبول زندگی کرده است
“he’s been jogging since 7am”
او از ساعت 7 صبح است که می دود
“he has lived in Istanbul since 2003”
از سال 2003 است که او در استانبول زندگی می کند
Bring vs. Take
این دو تقریبا یک معنی دارند ، اما بیان کننده ی دو مفهوم متفاوت هستند. رابطه ی بین این دو لغت مانند دو لغت “go” و “come” است.
برای اینکه تفاوت این دو لغت را بهتر درک کنید برای شما با یک ساختار فارسی این دو لغت را شرح می دهیم. تصور کنید بر روی یک صندلی رستوران نشسته اید و از پیش خدمت می خواهید برای شما یک لیوان آب بیاورد در این صورت شما باید از فعل “bring” استفاده کنید به عبارت دیگر اگر چیزی به سمت شما آورده شود شما باید از “bring” استفاده کنید.
“bring that book over here”
اون کتاب را برای من بیاور.
“please bring a snack to the party”.
لطفا با خودت کمی اسنک به مهمانی بیاور
در حالیکه برای فعل “take” بیانگر دور شدن یک چیز از سمت شما است و در اصل مشابه فعل “go” عمل می کند. یکی دیگر از کاربردهای فعل “take” برای بردن یک چیز با خود است.
“don’t forget to take your book to school”
یادت نره کتاب هات رو ببری مدرسه.
Make vs. Do
یکی از دلایل اینکه زبان آموزان این دو لغت را اشتباه می گیرند ، هم معنی بودن این دو لغت در زبانهای مختلف است.
معمولا Make به معنی ساختن و از صفر ایجاد کردن یک چیز است دقیقا مانند مثال پیش رو:
“I need to make dinner”
من نیاز دارم تا غذا درست کنم
“we made a strawberry cake yesterday”
ما یک کیک توت فرنگی دیروز پختیم.
در حالیکه معمولا “Do” نیازمند انجام دادن یک فعالیت یا عمل است مانند
“do some exercise” "تمرین کن"
“do business”. "کمی کار کن"
با این حال برای کاربرد این دو لغت یک ساختار کامل و ثابتی وجود ندارد و در بسیاری از افعال ترکیبی و اصطلاحات به جای یکدیگر به کار می روند.
ترتیب صفات
اگر شما بیش از یک صفت برای توصیف یک اسم استفاده می کنید توجه کنید که این صفات باید با یک ترتیب و نظر خاصی در جمله قرار بگیرند. دقیقا به همین دلیل است جمله ی “it’s a big red car” صحیح و جمله ی “it’s a red big car” اشتباه است. حالا با هم ترتیب صفات در جملات را مورد بررسی قرار می دهیم.
ترتیب معمول صفات در زبان انگلیسی
1) کمیت یا عدد 2) کیفیت یا نظر 3) اندازه 4) شکل 5) سن 6) رنگ 7) ملیت 8) جنس.
Me vs. Myself
اینکه تصمیم بگیرید چه زمانی از “me” و چه زمانی از “Myself” استفاده کنید حتی گاهی اوقات برای خود انگلیسی زبانان نیز گیج گننده است. بسیار از انگلیسی زبانان از این جهت که فکر می کنند “myself” مودبانه تر است بیشتر از “me” آن را به کار می برند. اما این کاملا اشتباه است!
در زبان انگلیسی “me” یک ضمیر مفعولی می باشد و زمانی بکار می رود که ما بخواهیم بگوییم کاری بر روی یک فرد انجام گرفته است. به عنوان مثال ما می گوییم.
“my parents want me to help with the chores more”
والدین من از من میخواهند در کارهای خانه به آن ها کمک کنم.
“please call me if you have any questions”
لطفا اگر هر سوالی دارید با من تماس بگیرید
این در حالی است که “myself” یک نوع ضمیر انعکاسی است و تنها زمانی به کار می رود که ضمیر I نیز در جمله قرار دارد. به عنوان مثال؛
”I gave myself a break from studying today”
من امروز به خاطر مطالعه به خودم استراحت دادم.
“I cleaned the entire house by myself”
من کل خانه را به تنهایی تمیز کردم.
There, Their or They’re
این سه مشابه یکدگیر تلفظ می شوند ولی به صورت مختلف بکار می روند. “There” برای مشخص کردن مکان یک چیز بکار می رود مثال “the notebook is over there on the sofa” و یا می تواند با افعال “to be” بکار برود که در این صورت نشانگر وجود یک چیز می باشد.
“There are 5 cafes on this street”
"5 کافه در این خیابان وجود دارد"
“their” یک صفت ملکی است و برای مالکیت یک شی به کار می رود.
“that’s their house”
این خانه آن ها است.
در نهایت، “they’re” مخفف “they are” است بنابراین در اصل این فاعل همراه با فعل اصلی می باشد. به کاربرد آن دقت کنید؛
“they’re going to play Football with us tonight”
"آن ها قرار است امشب با ما فوتبال بازی کنند."
Its vs. It’s
یکی دیگر از لغاتی که افراد در بکارگیری آن ها با مشکل مواجه می شوند. اصلی ترین دلیل آن نیز تلفظ کاملا مشابه این دو است. “It’s” در اصل مخفف لغت It is است بنابراین از ترکیب فاعل با فعل اصلی تشکیل شده است. به این مثال دقت کنید.
“it’s really cold outside today”
امروز بیرون از خانه به شدت سرد بود
ولی “its” در اصل به عنوان شکل ملکی It شناخته می شود ؛ “this city is known for its amazing pasta” (این شهر به خاطر پیتزایش شناخته می شود.)
A vs. The
در بسیاری از زبان ها ما حرف تعیین معین و حرف تعیین نا معین نداریم به همین منظور برای بسیاری از زبان آموزان کاربرد این دو بسیار گیج کننده می باشد. وقتی شما به صورت عمومی در مورد یک چیز صحبت می کنید باید از “a” یا”an” استفاده کنید. اما اگر در مورد مسئله ای صحبت می کنید که تمامی افراد نسبت به آن آشنا هستند باید از "The" استفاده کنید. البته این مبحث به صورت کلی پیشتر توضیح داده شده است.
“let’s watch a movie”
"بیا یک فیلم ببینیم" (هر فیلمی هنوز مشخص نیست چه فیلمی را ببینند.)
“let’s watch the movie”
بیا آن فیلم را ببینیم (فیلمی که هر دو از آن مطلع هستند.)
نتیجه گیری
یکی از دلایلی که زبان آموزان نسبت به یادگیری زبان دلسرد می شوند همین اشتباهات رایج آن ها در بکار بردن لغات مشابه است که این امر در نگارش بیشتر خود را نشان می دهد از این رو در این پست تلاش شد شما را نسبت به این اشتباهات کمی بیشتر آگاه کرده و شما را در این مسیر کمک کنیم.
مقالات مرتبط
نظرها
اولین نفری باشید که نظر میگذارید