کاربرد واژه just در انگلیسی
اگر از هر زبان آموزی سوال بپرسید که کاربرد لغت Just در زبان انگلیسی کجاست ، پاسخ هایی که به شما می دهند متفاوت باشد. Just می تواند برای نشان دادن زمان، اهمیت یک مطلب و تاکید بر روی موضوع بکار رود. کاربرد دیگری که Just دارد به عنوان مترادف "only" است. ما قصد دارید برای شما کاربردهای درست لغت Just را آموزش داده و با آوردن مثال هایی کمک کنیم درک بهتری از این لغت داشته باشید.
Just- به عنوان نشانگر زمان
"Just" برای بیان اینه که بگوییم یک اتفاق اخیرا به وقوع پیوسته است استفاده می شود. در این کاربرد شما Just را تنها در زمان حال کامل استفاده می کنید.
I've just been to the bank
من تازه به بانک رفتم
Tom's just arrived. You can speak to him now
تام تازه اومده الان میتونی باهاش صحبت کنی
Mary's just finished the report
مری تازه گزارش را تمام کرده است
استثنا: انگلیسی آمریکایی در مقابل انگلیسی بریتانیایی
در لهجه آمریکن Just را با گذشته ساده نیز به کار می برند تا بیان کنند یک اتفاق به تازگی اتفاق افتاده است ولی در بریتیش این ساختار تنها با حال کامل استفاده می شود.
American English
He just finished lunch
او تازه ناهار را تمام کرد.
OR
He's just finished lunch
او تازه ناهار را تمام کرده است.
British English
Jane's just been to the bank
جین به تازگی به بانک رفته است.
NOT
Jane just went to the bank
جین فقط به بانک رفت
Just = Immediately
Just همچنین می تواند به عنوان یک بیان زمانی استفاده شود که به این معنی است که اتفاق مهمی بلافاصله رخ خواهد داد. در این مورد، از زمان حال استمراری یا «going to» برای بیان اینکه چیزی در شرف وقوع است استفاده کنید.
He's just getting ready to go now
الان داره برای رفتن آماده میشه
I'm just going to finish this and then we can go
من فقط می خواهم این را تمام کنم و سپس می توانیم برویم.
Just = Close to the Time
یکی دیگر از کاربردهای Just برای بیان این است که اتفاقی در زمان دقیق ذکر شده به وقوع پیوسته است مثلا:
just after, just before, just when, just as
I saw Tom just as he was leaving yesterday
من تام را همین که داشت می رفت دیدم.
Jennifer finished the report just as the boss asked her for it
جنیفر گزارش را درست در زمانی که رئیس از او خواسته بود به پایان رساند.
Just when you think you've seen everything, something like this happens
درست زمانی که فکر می کنید همه چیز را دیده اید، چیزی شبیه به این اتفاق می افتد!
Just- به عنوان یک قید به معنای "Only"
Just نیز به عنوان یک قید به معنای "فقط"، "صرفا"، "ساده" استفاده می شود.
Don't worry about that cup, it's just an old thing
نگران آن لیوان نباش، تنها یک چیز قدیمی است.
She said she just needed some vacation time to relax
او گفت که تنها برای استراحت به مدتی تعطیلات نیاز دارد.
Richard is just the spokesman
ریچارد فقط سخنگوی است.
Just- به عنوان یک قید به معنای "Exactly"
Just همچنین می تواند به عنوان یک قید به معنای "دقیقا" یا همان "exactly" استفاده شود.
That's just the information I need to understand the situation
این فقط اطلاعاتی است که من برای درک وضعیت نیاز دارم.
Alexander is just the person for the job
اسکندر فقط فردی برای این کار است.
Just- به عنوان یک صفت به معنای "صادق"
Just همچنین به عنوان صفت به معنای صادق بودن یا منصف بودن کسی در قضاوت خود استفاده می شود.
He's a just man so you can expect to be treated well
او مردی عادل است، بنابراین می توانید انتظار داشته باشید که با شما خوب رفتار شود.
You need to be just with all your students, not just the ones you like
شما باید با همه دانش آموزان خود منصفانه رفتار کنید، نه فقط با آنهایی که دوست دارید.
عبارات اصطلاحی با " Just"
Just همچنین در تعدادی از عبارات اصطلاحی نیز استفاده می شود. در اینجا برخی از رایج ترین آنها آورده شده است:
Just in Time = Ready at the Exact Moment Necessary
In the business world many products are made 'just in time'. In other words, they are ready when a customer needs them and not before
در دنیای تجارت، بسیاری از محصولات «در زمان مقرر» ساخته می شوند. به عبارت دیگر، آنها زمانی آماده هستند که مشتری به آنها نیاز داشته باشد و نه قبل از آن
Our supplier uses just in time manufacturing to fill our orders
تامین کننده ما از تولید به موقع برای تکمیل سفارشات ما استفاده می کند.
Using a just in time approach reduces our warehousing costs by 60%
استفاده از رویکرد به موقع هزینه های انبارداری ما را تا 60 درصد کاهش می دهد.
Just off the Boat = ساده لوح، بدون تجربه
این اصطلاح را برای شرایطی بکار می بریم که فردی تازه وارد موقعیتی شده است و قوانین نانوشته یا روشهای رفتاری خاصی را درک نمیکند.
Give him some time to adjust to the new position. Remember he's just off the boat and will need some time to get up to speed
به او زمان بدهید تا خود را با موقعیت جدید وفق دهد. به یاد داشته باشید که او بی تجربه است و به مدتی زمان نیاز دارد تا تجربه کافی را کسب کند
Just the Ticket = دقیقاً آنچه مورد نیاز است
"'Just' " مانند "'exactly' " برای بیان چیزی استفاده می شود که دقیقاً همان چیزی است که در یک موقعیت لازم است.
The two weeks off work was just the ticket. I feel like a new man
دو هفته تعطیلی کار فقط بلیط بود. احساس می کنم یک مرد جدید هستم.
I think your ideas are just the ticket for our marketing campaign
فکر می کنم ایده های شما فقط بلیط کمپین بازاریابی ما هستند.
Just What the Doctor Ordered = دقیقاً همان چیزی که لازم است
"Just What the Doctor Ordered" عبارت اصطلاحی دیگری است که بیانگر این ایده است که دقیقاً چیزی در یک موقعیت مورد نیاز است.
I think his solution was just what the doctor ordered
من فکر می کنم راه حل او دقیقاً همان چیزی است که ما نیاز داریم.
بررسی دستور زبان دقیقاً همان چیزی بود که برای آماده کردن دانش آموزان نیاز داشتیم.
مطالب پیشنهادی
فعل در زبان انگلیسی ، گرامر انواع فعل
مقالات مرتبط
نظرها
اولین نفری باشید که نظر میگذارید