کالوکیشن های فعل get به زبان انگلیسی
در ادامه بحث آموزش کالوکیشن ها امروز قصد داریم برای شما همراهان عزیز کلینیک تخصصی رفیعی تمامی کالوکیشن های مرتبط با فعل Get را آموزش داده و به شما در راستای تقویت مهارت های چهار گانه زبان انگلیسی کمک کنیم. این کالوکیشن ها که بیشتر به عنوان افعال سببی نیز شناخته می شوند در زبان انگلیسی از اهمیت زیادی بهره مند هستند و تقریبا در تمامی متون از آن ها بهره گرفته می شود. این کالکویشن ها که برخی از آن ها بسیار ساده و برخی دیگر دشوار می باشند می توانند سطح توانمندی شما را آموزش دهند. پیش از مطالعه این متن شما چند درصد از این اصطلاحات را بلد بودید؟ آیا این متن برای شما مفید بود؟
تمامی کالوکیشن های Get
Get a call
این ساختار به معنی دریافت تماس می باشد.
I didn’t get a call from anyone
من از کسی تماس نگرفتم
Get a chance
فرصتی کاری یا چیزی را داشتن این لغت هم معنی Have a chance می باشد
I get a chance to sleep in at the weekend
آخر هفته فرصتی برای خوابیدن دارم.
Get a clue
این کالوکیشن را در سریال ها یا فیلم ها جنایی به شدت مشاهده می کنید و به معنی سرنخی داشتن می باشد.
You get a clue, and follow that up
شما یک سرنخ دریافت می کنید و آن را دنبال می کنید.
Get a cold
یکی از عباراتی که به سرما خوردن اشاره دارد
It’s tough because you always get a cold in the wintertime
سخت است زیرا همیشه در زمستان سرما می خورید.
Get a degree/ a diploma
مدرک گرفتن (فارغ از اینکه این مدرک دانشگاهی باشد یا نه)
My goals were to go back to school and get a degree
هدف من بازگشت به مدرسه و گرفتن مدرک بود.
Get a job
شغل پیدا کردن این کالوکیشن برای جملات سببی به کار می رود
He wanted to see if he could get a job with us
می خواست ببیند می تواند با ما کار پیدا کند یا نه.
Get a joke
در اینجا Get به معنی متوجه شدن می باشد ، Get a joke به معنی متوجه شدن یا گرفتن معنی یک جک می باشد
Not everyone got the joke, but those who did laughed
هیچ کس جز افرادی که خندیدند معنی جک را متوجه نشدند.
Get a letter (receive)
این کالوکیشن به معنی دریافت کردن یک نامه می باشد
I got a letter from my friend in Bangkok
نامه ای از دوستم در بانکوک گرفتم.
Get a shock
یکی از کالوکیشن های بسیار پر کاربرد در زبان انگلیسی به معنی شوکه شدن
They’ll get a shock when they get this bill
وقتی صورت حساب را دریافت می کنند، شوکه می شوند.
Get a splitting headache
این کالوکیشن به معنی سر درد شدید داشتن می باشد.
Tom says he’s got a splitting headache and can't work
تام میگوید که سردرد خیلی بدی دارد و نمی تواند کار کند.
Get a tan
آیا در فیلم ها مشاهده کرده اید افراد به کنار ساحل می روند تا برنزه شوند این کالوکیشن به همین معنا می باشد.
I wish I could get a tan like that
کاش میتونستم اینجوری برنزه بشم
Get a ticket
دریافت بلیط به زبان انگلیسی را گویند.
Can you get a ticket for me
آیا می توانید برای من بلیط بگیرید؟
Get a/the right
حق قانونی یک چیز را کسب کردن و یا یک کار یا فرد درست را پیدا کردن
We cast our net wide to get the right person for the job
ما شبکه خود را پهن می کنیم تا فرد مناسب را برای این کار انتخاب کنیم.
Get angry
عصبانی شدن و یا بهتر است بگوییم از دست چیزی یا کسی عصبی شدن
He was beginning to get angry
کم کم داشت عصبانی می شد.
Get changed (change clothes)
لباس عوض کردن
I didn’t have time to get changed before the party
قبل از مهمانی وقت نداشتم عوض شوم.
Get cool
سرد شدن هوا یا در برخی از مناطق سرد شدن فرد نسبت به فرد دیگر را گویند.
It will probably get cool later, so bring a coat
احتمالا بعدا خنک میشه پس یه کت بیار.
Get dark
تاریک شدن هوا
It gets dark very early in the winter
در زمستان خیلی زود تاریک می شود.
Get divorced
طلاق گرفتن (توجه داشته باشید این اصطلاح برای پایان فرایند طلاق به کار می رود)
I got divorced when I was about 31
حدود 31 ساله بودم که طلاق گرفتم.
Get dressed/ undressed
لباس پوشیدن یا لباس را تن در آوردن
The first thing I do in the morning is get dressed
اولین کاری که صبح انجام می دهم این است که لباس بپوشم.
Get drunk
مست شدن پس از مصرف مشروبات الکلی
She got drunk and fell over
مست شد و افتاد.
Get fired
اخراج شدن از کار یا مدرسه
She didn’t want to get fired
او نمی خواست اخراج شود.
Get frightened
این کالوکیشن بیان می کند چیزی یا کسی شما را ترسانده باشد.
She gets frightened when he shouts at her
وقتی سر او فریاد می زند می ترسد.
Get good/top/bad marks
نمرات خوب/بالا/بد دریافت کردن
If Peter is lazy, he will get bad marks
اگر پیتر تنبل باشد، نمره بدی می گیرد.
Get home (arrive)
رسیدن به خانه
I didn’t get home till after dinnertime
تا بعد از شام به خانه نرسیدم.
Get hot(ter)
داغ تر یا گرم تر شدن یک چیز
It’s getting hotter
داره گرمتر میشه
Get hungry
گرسنه شدن
If you get hungry , there’s some cold chicken in the fridge
اگر گرسنه شدید، مقداری مرغ سرد در یخچال وجود دارد.
Get into trouble
به مشکل خوردن یا به دردسر خوردن
If you get into trouble, don’t hesitate to ask for help
اگر به دردسر افتادید، از درخواست کمک دریغ نکنید.
Getlost
گم شدن (این اصطلاح به صورت امری و به معنی برو گمشو نیز به کار می رود)
We always get lost in London
ما همیشه در لندن گم می شویم.
Get married
ازدواج کردن را با این اصطلاح گویند
Tom and Sarah are getting married
تام و سارا در حال ازدواج هستند.
Get nowhere
به جایی نرسید
You’ll get nowhere if you follow his instruction
اگر از دستورات او پیروی کنید به جایی نخواهید رسید.
Get old
پیر شدن پا به سن گذاشتن
He’s getting old and his hearing isn’t very good
او پیر می شود و شنوایی اش خیلی خوب نیست.
Get one’s hair cut
موهای کسی را کوتاه کردن
I want to know where Sarah got her hair cut
میخوام بدونم سارا موهاشو از کجا کوتاه کرده؟
Get out of breath
از نفس افتادن
If you get out of breath at any time, go back to walking
اگر در هر زمانی دچار تنگی نفس شدید، به راه رفتن بازگردید.
Get permission
اجازه گرفتن
You need to get permission from the owner
باید از مالک اجازه بگیرید.
Get pregnant
باردار شدن
My wife took 2 years to get pregnant
همسرم 2 سال طول کشید تا باردار شد.
Get ready for
برای کاری یا کسی آماده شدن
Are you ready, Tom? I got ready for bed
آماده ای تام؟ برای خواب آماده شدم.
Get sleep
خوابیدن
It’s important to get sleep so don’t stay up too long
مهم است که بخوابید، بنابراین زیاد بیدار نمانید.
Get started
آغاز یا شروع کردن
We couldn’t wait to get started on the next job
ما نمی توانستیم صبر کنیم تا کار بعدی را شروع کنیم.
Get stuck (in a traffic jam)
گیر افتادن (در ترافیک)
I got stuck in a traffic jam
در ترافیک گیر کردم.
Get the impression
برداشت کردن / تصور داشتن
I got the impression she was a little preoccupied
این تصور را داشتم که او کمی درگیر است.
Get the message
پیام کسی را دریافت کردن
We want to get the message to them and let them decide
ما می خواهیم پیام را به آنها برسانیم و اجازه دهیم آنها تصمیم بگیرند.
Get the ticket (buy)
تهیه بلیط (خرید)
Where am I going to get a ticket
از کجا بلیط بگیرم؟
Get tired
خسته شدن
I get tired of educating people
از آموزش دادن مردم خسته شدم
Get to sleep
به تخت خواب رفتن
He couldn’t get to sleep because he was too excited
چون خیلی هیجان زده بود نمی توانست بخوابد.
Get together
با هم بودن
Shall we get together on Friday and go for a drink or something
جمعه دور هم جمع بشیم و بریم نوشیدنی بخوریم یا کاری کنیم؟
Get upset
ناراحت شدن
I knew John would get upset when he got the sack
می دانستم که جان وقتی اخراج شود ناراحت می شود.
Get wet
خیس شدن
You get wet in the rain
زیر بارون خیس میشی
Get worried
نگران شدن
I started to get worried when they didn’t arrive home
وقتی آنها به خانه نرسیدند نگرانی من شروع شد.
مطالب بیشتر
مطالب بیشتر
کالوکیشن های فعل say به زبان انگلیسی
کالوکیشن های فعل go در زبان انگلیسی
مقالات مرتبط
نظرها
اولین نفری باشید که نظر میگذارید