صفات فاعلی و مفعولی به زبان انگلیسی (Adjectives ending in ED and ING)
در زبان انگلیسی ما به روش های مختلفی می توانیم صفات را بسازیم. یکی از معمول ترین و پرکابردترین آن ها صفاتی هستند که به Ing و ed ختم می شوند. این دو نوع صفات برای بسیاری از زبان آموزان مشکل زا بوده و نسبت به کاربرد آن ها مشکل دارند. ما به صفاتی که به Ing ختم می شوند صفات فاعلی و به صفاتی که به ed ختم می شوند نیز صفات مفعولی می گوییم.
صفات فاعلی: صفاتی که به Ing ختم می شوند برای توصیف ویژگی های فردی (یا حسی که افراد در لحظه دارند) و شخصیتی افراد ، اشیاء و موقعیت ها استفاده می شوند. اگر بخواهیم ساده تر بگوییم برای بیان اثر گذاری ما از صفات فاعلی استفاده می کنیم
مثال Boring , Exciting , confusing
صفات مفعولی: صفاتی که به Ed ختم می شوند برای توصیف احساسات یا حس یک فرد بکار می رود. این صفات برای تعریف یک حس موقت نیز به کار می روند. از آنجایی که تنها انسان ها و برخی حیوانات توانایی حس کردن را دارند این نوع صفات برای اشیاء و موقعیت ها به کار نمی روند. برعکس صفات فاعلی ما برای تاثیرپذیری افراد و حیوانات از صفات مفعولی بهره می گیریم.
مثال: Bored ، Excited ، Confused
مثال هایی برای نشان دادن تفاوت این دو صفت
.My Father is bored
پدرم کسل شده است (احساس کلی می کند)
.My girlfriend is boring
دوست دختر من کسل کننده است (یک فرد خسته کننده یا کسل کننده است)
در مثال دوم صفت boring یک صفت فاعلی است. زیرا با توجه به معنی جمله میفهمیم که دوست دختر گوینده آدمی است که باعث خستگی و بی حوصلگی او میشود و این نشان دهنده اثر گذاری و ویژگی های این دوست است. اما در مثال اول صفت bored نشان میدهد که پدر گوینده از چیزی خسته است این نشانه اثر پذیری از چیزی است که باعث خستگی و بی حوصلگی پدر او شده است.
مثال های صفات مفعولی و فاعلی
.I was really bored in that presentation
من واقعا در آن ارائه خسته شدم
.That was a really boring presentation
حقیقتا یک ارائه ی خسته کننده بود
.I was so bored in that lesson, I almost fell asleep
من به حدی در آن درس خسته شدم که تقریبا خوابم برد
.He was surprised to see Helen after all those years
او از دیدن هلن بعد از سالیان زیاد واقعا غافلگیر شد
.She was really tired and went to bed early
او واقعا خسته شده بود و خیلی زود خوابش برد.
.Have you seen that film? It's really frightening
آیا اون فیلم را تا به حال دیده ای؟ خیلی ترسناک بود
.I could listen to her for hours. She's so interesting
من می تونم ساعت ها به او گوش دهم. خیلی جذاب هست
!I can't sleep! That noise is really annoying
نمی تونم بخوابم! آن صدا خیلی اذیت کننده بود
معنی | صفات فاعلی | معنی | صفات مفعولی |
دلواپس | Alarming | دلواپس کننده | Alarmed |
شگفت انگیر | Amazing | متحیر | Amazed |
سرگرم کننده | Amusing | سرگرم | Amused |
ناراحت کننده | Annoying | ناراحت | Annoyed |
شگفت انگیز | Astonishing | شگفت زده | Astonished |
کسل کننده | Boring | کسل | Bored |
دلباخته کردن | Captivating | دلباخته | Captivated |
چالش انگیز | Challenging | به چالش کشیده شده | Challenged |
دلبر، افسونگر | Charming | افسون شده | Charmed |
گیج کننده | Confusing | گیج | Confused |
قانع کننده | Convincing | قانع | Convinced |
غم انگیز | Depressing | غمگین | Depressed |
نا امید | Disappointing | نا امید کننده | Disappointed |
بیزار کننده | Disgusting | بیزار | Disgusted |
پریشان کننده | Disturbing | پریشان | Disturbed |
خجالت آور | Embarrassing | خجالت زده | Embarrassed |
سرگرم کننده | Entertaining | سرگرم | Entertained |
هیجان زده | Exciting | هیجان انگیز | Excited |
خسته کننده | Exhausting | خسته | Exhausted |
افسرده کننده- پریشان کننده | Depressing | افسرده- پریشان | Depressed |
ناامید کننده | Disappointing | ناامید | Disappointed |
مجذوب کننده | Fascinating | مجذوب | Fascinated |
ترسناک | Frightening | ترسیده | Frightened |
ناامید کننده | Frustrating | بی نتیجه - بیهود | Frustrated |
تاثیر گذار | Inspiring | متاثر | Inspired |
جالب | Interesting | علاقمند | Interested |
راضی کننده – خوش آیند | Pleasing | خشنود | Pleased |
آرامش بخش | Relaxing | آرام - آسوده | Relaxed |
آرام بخش | Relieving | آسوده | Relieved |
راضی کننده | Satisfying | راضی | Satisfied |
شوکه کننده | Shocking | شوکه | Shocked |
غافلگیر کننده | Surprising | غافلگیر شده | Surprised |
وحشتناک | Terrifying | وحشت زده | Terrified |
تهدید کننده | Threatening | تهدید شده | Threatened |
هیجان بخش | Thrilling | هیجان زده | Thrilled |
خسته کننده | Tiring | خسته | Tired |
تاثیر گذار-موثر | Touching | متاثر | Touched |
نگران کننده | Worrying | نگران | Worried |
مطالب بیشتر
مقالات مرتبط
نظرها
اولین نفری باشید که نظر میگذارید